وقایع ناراحت کننده باعث شده برخی مردم سوالاتی مشابه از روانشناسان داشته باشند که به رایجترین آنها پاسخ دادهایم.
به گزارش مجله خبری نگار، به نقل از خراسان، برخی از ما این روزها، حال و هوای خوبی نداریم. به طور مثال، حادثه تلخ هواپیما باعث شده تا سوگوار و ناراحت باشیم. چنین شرایطی موجب شده تا یک سری سوالات در ذهن برخی از ما برای بهتر شدن حالمان به وجود بیاید. حالی که بعضیهایمان حتی نمیدانیم به خاطر غم است یا اضطراب و ... . در ادامه این مطلب به رایجترین این سوالات پاسخ خواهیم داد.
اینکه این روزها چه حس و حالی داریم؟ سؤال پرتکرار و مشترک بعضی از ماست. غم، ناامیدی و نگرانی مخلوطی از هیجانهای منفی هستند که بعضی از ما این روزها تجربهشان میکنیم. هرکدام از این هیجانهای ناخوشایند، بهتنهایی کافی هستند تا شرایط روانی و کارایی فرد را تحت تأثیر قرار دهند. آن چه امروز مردم را بیش از همه نگران کرده است، احساسی شبیه ناامنی است. بعضی حوادث، حس اعتماد را خدشهدار میکنند و افراد درباره آینده نزدیک و دور خودشان، مضطرب هستند و میپرسند فردا قرار است چه اتفاقی بیفتد؟ رویدادهای استرسزای اجتماعی، میتوانند زمینه شکلگیری آسیبهای روانی را فراهم کنند.
اتفاقات استرسزا در سه بعد هیجان، شناخت و رفتار تأثیر میگذارند. استرسها باعث ترشح هورمون کورتیزول میشوند تا بدن در حالت آماده باش قرار بگیرد. هرقدر که زمان و تعداد این رویدادها طولانیتر و بیشتر باشد، هورمون کورتیزول هم بیشتر ترشح میشود و در نهایت روی بهداشت روانی، میزان و کیفیت خواب، سلامت جسمی، ایمنی بدن، حافظه و ... تأثیر میگذارد. بدیهی است که هرکدام از این پیامدهای نامطلوب، کارآمدی فرد برای خودش و دیگران را پایین میآورد. سپس و در بعضی از افراد درماندگی، افسردگی، اضطراب و ... هم از راه میرسند زیرا احساس میکنند که قدرت برنامهریزی و عاملیتشان را از دست دادهاند و این موضوع پیامد کوچکی نیست که بشود نادیدهاش گرفت.
میزان آسیبپذیری هر شخصی، منحصر به خود اوست و نمیشود بهطور قطعی، بگوییم یک فرد چقدر زمان لازم دارد تا بتواند خودش را ترمیم کند؛ بنابراین موعد حال خوب را نمیشود تعیین کرد. هر آسیب روحی بهشرط درمان صحیح، التیام پیدا میکند اما سوال اصلی این است که با گذر زمان، حال یک فرد خوب میشود؟ اول از همه باید بدانیم آیا زخمها واقعاً بهبود یافتهاند یا به حال خودشان رها شدهاند؟ دوم اینکه بین نبود اختلال و داشتن سلامت روان تفاوت زیادی وجود دارد. مثلاً ممکن است کسی اضطراب را به شکل اختلال گونهای تجربه نکند اما قادر نباشد ظرفیتهای شخصیاش را رشد بدهد. برای تجربه حال خوب، به چیزی فراتر از گذر زمان نیاز داریم.
بعضی از ما در حال سپری کردن شرایطی به نام سوگ هستیم. سوگ، علامتها و مراحل مختلفی دارد که همگی طبیعی و به هنجار هستند. پس لازم نیست با هیچکدام از هیجانهایمان، سرشاخ شویم! ما با مراحل پنجگانه سوگ شامل: انکار، ناراحتی ، چانهزنی، افسردگی(اندوه) و پذیرش روبهرو هستیم و بدون هیچ ستیزی با خودمان، بهتر است بپذیریم که شرایط تلخی را تجربه میکنیم. پس اگر کاراییتان برای مدتی پایین آمده است، هرگز خودتان را سرزنش نکنید.
قشرهای آسیبپذیری مثل کودکان، بیماران جسمی و روانی و سالمندان، حتما باید از پیگیری مداوم اخبار خودداری کنند. بهویژه افرادی که قبلاً دچار اختلال استرس پس از سانحه شدهاند یا بیماریپذیری بیشتری دارند، لازم است پیگیر اخبار نباشند اما واقعیت این است که الزاما بیخبری، خوشخبری نمیآورد و افراد نیاز دارند تا بدانند زندگیشان چگونه تحت تأثیر رخدادهای اجتماعی قرار میگیرد. بههرحال توصیه میکنیم خودتان را در اخبار «غرق» نکنید اما قرار نیست نیازتان به آگاهی از وضعیت اجتماع را هم بهطور کامل سرکوب کنید.
1- هیچکدام از هیجانهای منفیتان را سرکوب نکنید. آنها را بهعنوان یک تجربه مشترک انسانی بپذیرید. نوشتن، راه خوبی است تا افکار و هیجانهای ناخوشایندتان را شناسایی کنید. 2- هرگز اخبار را در حضور کودکان پیگیری نکنید و با مدیریت کارآمد، اجازه ندهید حال بدتان به آنها تسری پیدا کند. 3- حتماً به شکل منظم، ساعتی را برای انجام فعالیتهای لذتبخش(هرچند کوچک) اختصاص دهید. 4- فعالیتهای بدنی، تمرکز بر تنفس عمیق شکمی و تمرینات تن آرامی را در برنامه روزانهتان بگنجانید زیرا کمک میکند تا سطح هورمون استرس بدن پایین بیاید. 5- شنونده فعال و همدلی برای دیگران باشید. صحبت با دوستان و همینطور روان شناسان هم بسیار مؤثر خواهد بود.