کد مطلب: ۸۵۷۸۰۸
|
|
۱۵ تير ۱۴۰۴ - ۱۳:۵۹

دستور کار نتانیاهو در واشنگتن: دیدگاه موسسه واشنگتن

دستور کار نتانیاهو در واشنگتن: دیدگاه موسسه واشنگتن
نتانیاهو برای سومین بار از زمان روی کار آمدن ترامپ به واشنگتن سفر می‌کند

به گزارش مجله خبری نگار، انتظار می‌رود در سفر آتی نتانیاهو به ایالات متحده، مسائل حیاتی از جمله برنامه هسته‌ای ایران، جنگ غزه، تلاش برای عادی‌سازی روابط بین کشور‌های عربی و رژیم اشغالگر و به‌روزرسانی سازوکار‌های همکاری نظامی بین ایالات متحده و اسرائیل مورد بررسی قرار گیرد. بر اساس مقاله‌ای که توسط موسسه واشنگتن برای سیاست خاور نزدیک منتشر و توسط «الخنادق» ترجمه شده است، این مسائل محور دستور کار و جلسه این سفر خواهد بود. این مرکز همچنین از ترامپ می‌خواهد که علاوه بر محدود کردن برنامه هسته‌ای و مجبور کردن ایران به ارسال ذخایر اورانیوم خود به خارج از کشور، کنترل‌های سختگیرانه‌ای بر تولیدات نظامی ایران، به ویژه موشک‌های بالستیک، اعمال کند و در عین حال حمایت مطلق از این نظام در زمینه سلاح و تدارکات را حفظ کند. شایان ذکر است که صحبت از آتش‌بس در غزه با هدف حذف حماس از غزه و نگه داشتن ارتش اشغالگر در حومه آن، با توصیه به انتقال حکومت در آنجا به تشکیلات خودگردان فلسطین انجام می‌شود. همه اینها تحت نظارت اشغالگران، یعنی به سادگی (اشغال غیرمستقیم) و به دنبال آن خلع سلاح همه جناح‌های مقاومت در نوار غزه خواهد بود. نویسندگان مقاله، این طرح را «آینده پس از حماس» نامیدند.

متن ترجمه شده:

دو رهبر باید بر تدوین چشم‌اندازی برای توافق دیپلماتیک با ایران، ترسیم نقشه راه مشترک برای غزه، آماده‌سازی زمینه برای عادی‌سازی بیشتر روابط اعراب و اسرائیل و به‌روزرسانی پارامتر‌های همکاری استراتژیک دوجانبه برای انعکاس واقعیت جدید منطقه‌ای تمرکز کنند.

در تاریخ ۷ جولای، پرزیدنت ترامپ میزبان بنیامین نتانیاهو، نخست وزیر اسرائیل، برای سومین دیدارشان در دفتر بیضی شکل کاخ سفید در شش ماه گذشته خواهد بود.

این دیدار که در پی حملات آمریکا و اسرائیل به تأسیسات هسته‌ای ایران و آتش‌بس متعاقب آن صورت می‌گیرد، فرصتی حیاتی برای دو رهبر است تا زمینه را برای گذار از اقدام نظامی به نتایج سیاسی فراهم کنند.

در دستور کار

پرونده ناتمام ایران همچنان فوری‌ترین موضوع این جلسه است. آتش‌بس «تحمیل‌شده» توسط رئیس‌جمهور ترامپ بر ایران و اسرائیل همچنان در معرض نقض است، زیرا هیچ شفافیتی در مورد تعریف نقض یا سازوکار‌ها و روش‌های اجرای این توافق وجود ندارد.

از همه مهم‌تر، آتش‌بس راه‌حل پایداری برای مشکلات اصلی که ایران همچنان مطرح می‌کند، از جمله برنامه هسته‌ای، تلاش مجدد آن برای دستیابی به توانایی تسلیحات هسته‌ای و تصمیم آن برای تعلیق همکاری با آژانس بین‌المللی انرژی اتمی، ارائه نداد.

رئیس جمهور تمایلی به پیوند دادن اقدام نظامی با تعامل دیپلماتیک بعدی نداشته است تا اطمینان حاصل کند که ایران برای بازسازی تأسیسات هسته‌ای «تخریب‌شده» خود تلاش نمی‌کند. او همچنین سیگنال‌های ضد و نقیضی در مورد اینکه آیا کمپین «فشار حداکثری» ایالات متحده بر صادرات نفت ایران اعمال خواهد شد یا خیر، منتشر کرده است.

ییسرائیل کاتس، وزیر دفاع اسرائیل، سیاستی را توصیف کرد که می‌توان آن را «مهار تهاجمی» ایران نامید و تلویحاً گفت که اسرائیل ممکن است ترجیح دهد همان رویکردی را که در طول آتش‌بس با حزب‌الله به کار برد، اتخاذ کند - یعنی واکنش نظامی مستقیم هر زمان که یک مکان یا فعالیت مشکوک شناسایی شود.

اما در غیاب «قوانین تعامل» مورد توافق، این رویکرد ممکن است با تمرکز رئیس‌جمهور ترامپ بر کاهش تنش در تضاد باشد.

دومین مورد در دستور کار آنها

تشدید درگیری در غزه. بدون پیشرفت در این موضوع، پیشبرد ادغام منطقه‌ای اسرائیل، به ویژه در رابطه با عادی‌سازی روابط با عربستان سعودی، غیرممکن خواهد بود.

تاکنون، رئیس جمهور ترامپ علناً نتانیاهو را برای توقف یا تغییر روند عملیات در غزه تحت فشار قرار نداده است.

برعکس، او از آغاز دوره دوم ریاست جمهوری‌اش، حمایت سیاسی و عملی فوق‌العاده‌ای از او کرده است: او از انتقاد از تصمیم اسرائیل برای تعلیق کمک‌های غذایی و پزشکی برای ماه‌ها خودداری کرد، ۳۰ میلیون دلار برای تأمین مالی بنیاد بشردوستانه غزه به عنوان جایگزینی برای کانال‌های امدادرسانی سنتی اختصاص داد و فروش و تحویل سلاح را تسریع کرد.

او همچنین از اعمال هرگونه فشاری بر اسرائیل در مورد سیاست‌هایش در کرانه باختری، از جمله تهدید‌های علنی الحاق، که می‌تواند شانس عادی‌سازی را تضعیف کند، خودداری کرد.

سومین مورد در دستور کار

همین امر در مورد رابطه بین ایالات متحده و اسرائیل نیز صدق می‌کند. تصمیم ترامپ برای پیوستن به کارزار اسرائیل و بمباران سایت‌های هسته‌ای ایران - گزینه‌ای که اسرائیل بر هر طرح دیگری برای مقابله با مستحکم‌ترین تأسیسات نظام ترجیح می‌دهد - نقطه عطفی تاریخی در رابطه‌ای بود که از زمان قرار گرفتن اسرائیل در محدوده فرماندهی مرکزی ایالات متحده در سال ۲۰۲۱ و به ویژه پس از ۷ اکتبر ۲۰۲۳ به سرعت در حال تغییر بوده است.

در طول دو سال گذشته، دکترین امنیت ملی اسرائیل دستخوش تحولی اساسی شده است. این دکترین زمانی حمایت آمریکا را پذیرفته بود و در عین حال بر اصل «دفاع مستقل از خود» اصرار داشت و اکنون عملاً به ائتلافی به رهبری آمریکا متکی است.

همزمان با تغییرات سریع روابط دوجانبه، دو رهبر باید در مورد چگونگی تطبیق حمایت ایالات متحده از اسرائیل با واقعیت جدید، از جمله بحث‌های با اولویت بالا در مورد تجهیز مجدد آن به موشک‌های رهگیر ضدموشک، بحث کنند.

رئیس جمهور می‌تواند تحریم‌های سوریه را به عنوان نشانه‌ای از تمایل خود برای کاهش فشار اقتصادی بر ایران کاهش دهد، مشروط بر اینکه نظام ایران اقدامات لازم را برای «اطمینان‌بخشی» به جامعه بین‌المللی در مورد نیات و توانایی‌های خود انجام دهد.

در همین حال، او باید تأکید کند که هرگونه تلاش ایران برای بازسازی برنامه هسته‌ای خود می‌تواند به دور جدیدی از حملات نظامی آمریکا منجر شود و دور دوم حملات «پیامی واضح‌تر و قاطع‌تر» ارسال خواهد کرد.

همچنین باید یک نقشه راه مشترک برای تضمین امنیت بلندمدت اسرائیل تدوین شود. ترامپ و نتانیاهو باید در مورد یک سری تمهیدات دیپلماتیک گفت‌و‌گو کنند.

این تمهیدات احتمالی شامل عادی‌سازی روابط با عربستان سعودی، گسترش توافقات عدم مداخله یا عدم تجاوز با سوریه و حتی چارچوبی برای «صلح» با لبنان می‌شود. اما همه اینها تا زمانی که درگیری در غزه حل نشود، دور از دسترس خواهد بود.

اولین گام باید اقدام آمریکا برای پایان دادن به جنگ غزه باشد، با تمرکز بر آزادی تمام زندانیان اسرائیلی، تبعید رهبران کلیدی حماس و عقب‌نشینی تدریجی ارتش اسرائیل به سمت حومه نوار غزه.

این گام‌ها، راه را برای استقرار یک نیروی امنیتی مشترک فلسطینی-عربی، که رسماً توسط تشکیلات خودگردان فلسطین تأیید شده است، باز می‌کند. این نیرو وظیفه جمع‌آوری سلاح‌های حماس، تأمین و توزیع کمک‌های بشردوستانه و ترسیم چارچوبی برای «آینده پس از حماس» را بر عهده خواهد داشت.

ترامپ همچنین باید موضع روشنی در مورد دیدگاه خود در مورد وضعیت کرانه باختری اعلام کند و مخالفت ایالات متحده با هرگونه اقدام اسرائیل برای الحاق اراضی کرانه باختری خارج از چارچوب توافق با فلسطینیان را تأیید کند.

رئیس جمهور علاوه بر درخواست از اسرائیل برای برداشتن گام‌های مشخص، باید از رهبران عرب نیز درخواست‌های جدی داشته باشد.

برای مثال، مصر و قطر باید رهبری خارجی حماس را برای پذیرش این شرایط تحت فشار قرار دهند، در حالی که انتظار می‌رود عربستان سعودی، امارات متحده عربی و سایر کشور‌ها از نفوذ خود برای آماده‌سازی نقش جدید اعراب در غزه استفاده کنند و در عین حال به طور فعال با تشکیلات خودگردان فلسطین در یک روند اصلاحات جدی مشارکت داشته باشند.

اعزام مارکو روبیو، وزیر امور خارجه و استیو ویتکاف، فرستاده ویژه، به منطقه بلافاصله پس از دیدار ترامپ و نتانیاهو، این پیام را ارسال خواهد کرد که ایالات متحده روی رهبران عرب برای انجام وظیفه خود حساب می‌کند.

در این زمینه، رئیس جمهور باید به وزارت دفاع ایالات متحده دستور دهد تا نیاز‌های فعلی دفاع موشکی اسرائیل را ارزیابی کند و با کنگره در مورد لزوم تسریع در تأمین مجدد موشک‌های رهگیر به اسرائیل که برای محافظت از قلمرو و شهروندان خود در برابر حملات ایران و نیرو‌های نیابتی آن استفاده کرده است، هماهنگی کند.

ارسال نظرات
قوانین ارسال نظر