به گزارش مجله خبری نگار، مارجوری تیلور گرین، نماینده ایالت جورجیا و از چهرههای سرسخت جریان «مگا»، به سرعت حملات موشکی شنبهشب دونالد ترامپ به تأسیسات هستهای ایران را مورد انتقاد قرار داد.
مارجوری تیلور گرین در صفحه خود در ایکس نوشت: «من از زمانی که یادم میآید، شاهد حضور کشورمان در جنگهای خارجی به خاطر منافع بیگانگان بودهام. آمریکا اکنون ۳۷ تریلیون دلار بدهی دارد و این جنگهای خارجی میلیاردها دلار برای مردم آمریکا هزینه داشته که هیچگاه به نفع آنها نبوده است؛ سربازان آمریکایی کشته شدهاند و برای همیشه از نظر جسمی و روانی آسیب دیدهاند، همه اینها به خاطر تغییر رژیم، جنگهای بیگانه و منافع صنایع نظامی بوده است.»
دخالت نظامی آمریکا در عراق و افغانستان، هزینهای هنگفت بر اقتصاد این کشور تحمیل کرده است؛ براساس گزارشهای رسمی، آمریکا بیش از ۲ تریلیون دلار صرف این جنگها کرده و هزاران سرباز خود را در این درگیریها از دست داده است. علاوه بر این، میلیونها غیرنظامی در این مناطق کشته یا آواره شدهاند و بازسازیهای انجام شده نیز نتوانسته ثبات پایدار ایجاد کند. این تجارب پرهزینه و ناکارآمد، انتقادات گستردهای را در داخل آمریکا علیه سیاستهای مداخلهجویی نظامی به همراه داشته است.
جناح انزواطلب در جنبش «مگا» (MAGA) ترامپ ریشه در نگرانیهای عمیق نسبت به مداخلات نظامی آمریکا در خارج از کشور و تمرکز بر منافع ملی دارد. این گروه که متشکل از محافظهکاران راستگرای آمریکایی است، بر مخالفت شدید با جنگهای بیپایان، هزینههای سنگین اقتصادی و تلفات انسانی تاکید میکند و خواهان بازگرداندن سربازان آمریکایی به وطن و تمرکز بر توسعه داخلی است. پیشینه این جناح به سالهای پس از حملات ۱۱ سپتامبر بازمیگردد که با تشدید حضور آمریکا در عراق و افغانستان، صدای انتقادات داخلی نسبت به سیاستهای جنگطلبانه بلندتر شد و با ظهور ترامپ، به عنوان بخشی جداییناپذیر از ائتلاف سیاسی او شکل گرفت.
درهمین راستا، مارک ویلسون، تحلیلگر سیاسی آمریکایی، معتقد است که ترامپ تلاش میکند میان سیاستهای تهاجمی خود و خواستههای جناح انزواطلب تعادلی برقرار کند، اما این دو جریان در ماهیت اهداف کلان متفاوت هستند. سارا اندرسون، پژوهشگر روابط بینالملل، میگوید جناح انزواطلب «مگا» بیشتر بر محدودسازی مداخلات نظامی و بازگشت به سیاستهای خودمحور تأکید دارد، در حالی که ترامپ به رغم شعارهای ضدجنگ، گاه سیاستهای فشار و نمایش قدرت را دنبال میکند. همچنین، الکساندر مورفی، استاد علوم سیاسی، این اختلاف را نشانه تنشهای داخلی در حزب جمهوریخواه میداند که بر آینده سیاست خارجی آمریکا تأثیرگذار خواهد بود.
تا زمانی که لابی صهیونیسم در آمریکا بر سیاستهای این کشور تسلط داشته باشد، نمیتوان انتظار داشت که آرامش و ثبات نظامی واقعی در غرب آسیا برقرار شود. این نفوذ قدرتمند، منافع آمریکا را در حمایت بیچونوچرای از رژیم صهیونیستی متمرکز کرده و باعث تشدید تنشها، استمرار درگیریها و مداخلات نظامی در منطقه شده است. تا وقتی که این معادله تغییر نکند، هرگونه تلاش برای صلح و امنیت پایدار در غرب آسیا با موانع جدی مواجه خواهد بود.