به گزارش مجله خبری نگار، پروفسور کریل پروشچائف، متخصص پروژه اجتماعی Dementia، در مصاحبهای با نشریه aif درباره وضعیت فعلی درمان زوال عقل، از جمله بیماری آلزایمر، که شایعترین شکل این سندرم است، صحبت کرد. در بیش از یک قرن از اولین توصیف آن توسط روانپزشک آلمانی، آلویس آلزایمر، علم پزشکی پیشرفت قابل توجهی داشته است، اما درمان کامل هنوز بسیار دور از دسترس است.
زوال عقل مجموعهای از علائم است که با بیماریهایی مانند آلزایمر همراه است. این بیماری باعث کاهش تدریجی عملکردهای شناختی، از جمله حافظه و تفکر میشود. به گفته پروشچائف، داروهای مدرن این بیماری را درمان نمیکنند، اما میتوانند پیشرفت آن را کند کنند و علائم را کمتر نشان دهند. داروهای مورد استفاده، مانند مهارکنندههای استیل کولین استراز و مسدودکنندههای گیرنده NMDA، به ویژه در مراحل اولیه مؤثر هستند، اما برای کاهش عوارض در مراحل بعدی، مانند مشکلات بلع، نیز استفاده میشوند.
افسانههای زیادی در مورد درمان زوال عقل در بین مردم وجود دارد. یکی از رایجترین تصورات غلط، این باور است که داروهای ضد زوال عقل میتوانند در صورت مصرف قبل از بروز علائم، از بیماری جلوگیری کنند. با این حال، چنین داروهایی تنها پس از تشخیص بیماری تجویز میشوند. ایده رایج دیگر این است که مکملهای غذایی "معجزهآسا"، مانند آنهایی که حاوی عصاره جینکو بیلوبا هستند، ظاهراً از زوال عقل جلوگیری میکنند. در واقع، آنها فقط میتوانند به طور موقت عملکرد شناختی را بهبود بخشند و به ایجاد ذخیره شناختی کمک کنند.
در نهایت، بسیاری از افراد به اشتباه معتقدند که یک داروی «کامل» برای بیماری آلزایمر وجود دارد. در واقع، درمان نیاز به رویکرد فردی دارد، زیرا سندرم زوال عقل بیماریهای مختلفی را پنهان میکند.
دانشمندان همچنان به دنبال درمانهایی با هدف جلوگیری از تشکیل پروتئینهای پاتولوژیک مانند پروتئینهای بتا آمیلوئید و تاو هستند که تعامل سلولهای عصبی در مغز را مختل میکنند. توسعه داروهای ضد آمیلوئید که از تجمع این پروتئینها جلوگیری میکنند، امیدبخش است. برخی از آنها در حال حاضر در عمل بالینی در خارج از کشور استفاده میشوند، اما به دلیل هزینه بالا، مشکلات استفاده و عوارض جانبی، دسترسی به آنها محدود است.
با این حال، مبارزه با زوال عقل محدود به داروها نیست. به گفته پروشچائف، یکی از عناصر مهم درمان، ایجاد محیطی بدون مانع برای بیماران، استفاده از تحریک غیر دارویی مغز، به عنوان مثال، خاطره درمانی است. این روش بیماران را در فضایی آشنا غوطهور میکند و مهارتهای شناختی آنها را فعال میکند. با این حال، در حال حاضر هیچ پیشرفت قابل توجهی در درمان وجود ندارد و موثرترین رویکرد همچنان ترکیبی از دارو درمانی و روشهای غیر دارویی است.