کد مطلب: ۶۹۰۳۶۳
۲۵ شهريور ۱۴۰۳ - ۰۷:۰۱

یک کنسرت شلوغ، دلهره و وحشت! پرسه‌های یک قاتل

«تله» ساخته جدید «ام نایت شیالامان» لبریز از مولفه‌های ثابت آثار او یعنی تعلیق و دلهره است که می‌تواند طرفداران این جنس سینما را سرگرم کند

به گزارش مجله خبری نگار، فیلم «تله» با بازی «جاش هارتنت» به تازگی در ژانر وحشت و رازآلود مورد توجه مخاطبان قرار گرفته است؛ فیلمی که داستان حضور یک قاتل زنجیره‌ای در کنسرتی شلوغ و تلاش پلیس برای به دام انداختن اوست به کارگردانی «ام نایت شیالامان»؛ یکی از فیلم سازانی که سینمادوستان دنیا آثارش را دنبال می‌کنند و کنجکاو هستند هر اثر تازه اش را ببینند. شیالامان در جوانی با فیلم‌هایی مثل «حس ششم»، «شکست ناپذیر»، «نشانه ها» و «دهکده» به جایگاه مهمی در سینما رسید؛ طوری که خیلی‌ها او را به خاطر داستان‌های رازآلود، پایان‌های شگفت انگیز و سبک کارگردانی اش «هیچکاک دوم» سینمای جهان می‌دانستند؛ اما کم کم حال وهوای فیلم سازی او تغییر کرد و برخی ایده‌های جاه طلبانه اش در اجرا آن جذابیت لازم را برای مخاطب نداشت. او که تهیه کننده آثار سینمایی و تلویزیونی موفقی هم هست؛ این روز‌ها در قامت کارگردان با فیلم «تله» به سینما بازگشته تا اعتبار از دست رفته اش را احیا کند. با معرفی این فیلم همراه ما باشید.

وحشت در کنسرت

داستان «تله» از این قرار است که مرد جوانی به نام کوپر با دختر نوجوانش رایلی به کنسرتی پرمخاطب می‌روند و چیزی که در بدو امر توجه کوپر را به خود جلب می‌کند حضور پرتعداد نیرو‌های پلیس است، چون براساس کاغذی که یک قاتل زنجیره‌ای در محل جرمش جا گذاشته، مطمئن هستند او بلیت این کنسرت را خریده است و در آن شرکت می‌کند. اما پلیس هیچ چیز درباره ویژگی‌های ظاهری قاتل نمی‌داند. کوپر که درباره این ماجرا کنجکاو به نظر می‌رسد گوشه و کنار محل برگزاری کنسرت سرک می‌کشد و پی به مسائلی می‌برد که او را در مرکز یک اتفاق عجیب قرار می‌دهد. فیلم همان مولفه‌های آشنای سینمای شیالامان را دارد یعنی تعلیق، دلهره، رازآلودگی و غیرقابل پیش بینی بودن. 

ژانر یا سبک فیلم سازی؟

اگر بخواهیم بدانیم تردستی شیالامان در فیلم «تله» مخاطب را تحت تاثیر قرار داده است یا نه، باید جنس سینمای او را بشناسیم و برای این منظور بیشتر از آن که ژانر مورد علاقه او را بررسی کنیم باید سراغ سبک فیلم سازی اش برویم؛ جنس سینمای او فارغ از این که هر فیلمش در چه ژانری دسته بندی می‌شود، پر است از فرمول‌های داستان گویی برپایه تعلیق، قلاب انداختن به ذهن مخاطب، هیجان، رازآلودگی که ذهن مخاطب را به سمت چند فرضیه می‌برد و دوست دارد تا انتهای فیلم فرضیه هایش را امتحان کند، به همراه کمی کمدی سیاه و البته شخصیت پردازی خاص برای آدم‌هایی که تا آخر فیلم شاید قابل درک نباشند. اما بین همه این‌ها تعلیق و دلهره مهم‌ترین عناصر سینمای شیالامان است؛ به آن معنی که مخاطب احتمال رخ دادن اتفاقی ناگوار را مدام حس می‌کند و در انتظار است چگونگی آن اتفاق و واکنش شخصیت‌ها را ببیند و حتی به دلیل همراهی با شخصیت ها، چون امکان مداخله ندارد نوعی التهاب را تجربه می‌کند. دلهره هم می‌تواند نتیجه تعلیق و گاهی پیامد دیگر عناصر باشد که در سینمای امثال شیالامان که متاثر از هیچکاک هستند، پررنگ است و جنسش با ترس و وحشت متفاوت است. 

تله شیالامان برای ذهن مخاطب

«تله» برخلاف بیشتر فیلم‌های شیالامان اثری است که به نوعی دو نقطه عطف داستانی دارد که باعث دوپاره شدن فیلم می‌شود. ممکن است برخی مخاطبان نیمه اول فیلم را دوست داشته باشند و عده‌ای نیمه دیگر را. نیمه اول کنجکاوی‌های خوبی در ذهن مخاطب ایجاد می‌کند، اما سکانس‌های طولانی دارد که گاهی حتی ختم به سخنرانی انگیزشی می‌شود؛ در این بخش از فیلم مخاطب ممکن است کمی راجع به رفتار پلیس‌های فیلم و بلاهت شان حرص بخورد که حق هم دارد. در نیمه دوم فیلم ناگهان رنگ و بوی دلهره به خود می‌گیرد و روند سرعت می‌گیرد. اما به هرحال فیلم از این تغییر لحن و تاحدی زاویه دید لطمه می‌خورد. حال و هوای شلوغ و عجیب یک کنسرت تاحدی باعث پیش برد تعلیق داستان و ایجاد دلهره در مخاطب شده؛ اما شخصیت‌های اصلی به رغم بازی‌های خوب شان نمی‌توانند مخاطب را جوری همراه کنند که این دلهره توام با نگرانی و چالش‌های ذهنی بیشتر بیننده شود.

سرگرم می‌شوید، اما میخکوب نه!

در یک کلام اگر طرفدار این جنس سینما هستید تماشای این فیلم به رغم مشکلاتش تجربه سرگرم کننده‌ای خواهد بود، اما قرار نیست افق تازه‌ای پیش روی شما باز کند. به خصوص این که فیلم در حد سینمای شیالامان حتی چندان خلاقانه و بکر هم نیست. کارنامه این فیلم‎ساز به جز «آخرین بادافزار» و «پس از زمین»، سراسر رازآلود است؛ از شاهکارهایی، چون «حس ششم» که با پایان شگفت انگیزش مخاطب را میخکوب می‌کند و هنوز هم شیالامان از اعتبار آن فیلم بهره می‌برد تا «نشانه ها» و دلهره اش، «دهکده» و وحشتش، «شکافته» و تلفیق جالب عناصر روان شناختی با داستانی معمایی و «اولد» که جاه طلبی عجیب و برزخی شیالامان بود. با این حال وقتی پای ایده‌های این چنینی درمیان است اگر اثر بگیرد با یک شاهکار طرفیم و اگر قصه باورپذیر نشود مثل «در کابین را بزن» و... مخاطب برای اعتبار از دست رفته شیالامان افسوس می‌خورد. مهم این است که شیالامان لابه لای تجربه‌های دشوارش، اصالت خودش را برای ادامه مسیر حفظ کرده و هنوز سبک خودش را دارد حتی اگر گاهی شکست بخورد که «تله» با آن که نقطه عطفی در کارنامه اش نیست لااقل شکست هم محسوب نمی‌شود. فیلمی که سرگرم می‌کند، اما میخکوب نه.

منبع: خراسان-سید مصطفی صابری

ارسال نظرات
قوانین ارسال نظر