کد مطلب: ۶۴۱۳۰۵

تاثیرات استفاده از تلفن همراه در سنین مختلف

افراد با سلامت روانی ضعیف‌تر، زمان بیشتری را صرف تلفن هوشمند می‌کنند. افزایش بدبینی افراد با صرف زمان بیشتر برای استفاده از گوشی هوشمند همراه است.

به گزارش مجله خبری نگار، در عصر حاضر استفاده روزافزون از اینترنت و گوشی‌های هوشمند به یکی از مهم‌ترین و نگران‌کننده‌ترین مسائل سلامت عموم تبدیل شده است. این مقاله با استفاده از داده‌های جدید و معتبر از چند کشور اروپایی به بررسی ارتباط فناوری و سلامت روان نسل جوان می‌پردازد: افت جهانی سلامت روان جوانان. تا قبل از سال ۲۰۱۱، رابطه غیرخطی و مشخصی بین سن و رفاه ذهنی وجود داشت. در آن زمان، مشکلات سلامت روان ابتدا با افزایش سن زیاد می‌شد و به یک نقطه اوج می‌رسید، سپس با افزایش بیشتر سن، وضعیت سلامت روان بهبود می‌یافت.

به‌عبارت دیگر افراد در میانسالی بیشترین مشکلات روانی را تجربه می‌کردند، اما با گذر از این دوره و ورود به دوران پیری، وضعیت سلامت روان بهتر می‌شد و افراد مشکلات روانی کمتری داشتند. این الگوی تغییرات سلامت روان به شکل منحنی بود که در میانسالی به اوج می‌رسید و سپس در دوران پیری کاهش می‌یافت. دیوید بلنچ‌فلاور، الکس بریسون، آنتونی لپینتور و آلان پیپر از دانشگاه‌های گلاسگو، لندن، لوکزامبورگ و لیدز این موضوع را برای سال‌های اخیر بررسی می‌کنند. آنها از داده‌های پنل برای کشور‌های اروپایی فرانسه، آلمان، ایتالیا، اسپانیا و سوئد با عنوان Come-Here برای سال‌های ۲۰۲۳-۲۰۲۰ به‌همراه داده‌هایی از نظرسنجی‌های برنامه بین‌المللی بررسی اجتماعی (ISSP) برای سال‌های ۲۰۱۱ و ۲۰۲۱ و برخی داده‌های مختص کشور‌های خاص استفاده می‌کنند. نتایج آنها نشان می‌دهد که در حال حاضر، الگوی تغییرات سلامت روان افراد تغییر کرده است.

به‌طوری که مشکلات سلامت روان به‌طور یکنواخت با افزایش سن کاهش می‌یابد و رفاه ذهنی با افزایش سن بیشتر می‌شود. همچنین آنها نشان می‌دهند که جوانانی که سلامت روانی ضعیف‌تری دارند، روزانه زمان بیشتری را در مقابل صفحه‌نمایش اینترنت یا گوشی هوشمند خود می‌گذرانند و افزایش مشکلات سلامت روان در افراد با گذراندن زمان بیشتر در مقابل صفحه‌نمایش همبستگی دارد. این شواهد مهم به‌نظر می‌رسد، زیرا از اولین تحقیقاتی است که از داده پنل فردی برای بررسی رابطه بین زمان صرف‌شده در مقابل صفحه‌نمایش و تغییرات در سلامت روانی استفاده می‌کند و هشدار می‌دهد که نمی‌توان به‌سادگی از شاخص‌های معمول (مانند استفاده از اینترنت در هفته گذشته) برای درک تاثیر زمان صرف‌شده در مقابل صفحه‌های نمایش و گوشی‌های هوشمند استفاده کرد. در ادامه به شرح بیشتر نتایج آنها پرداخته می‌شود.

مطالعات نشان داده‌اند از زمان بحران اقتصادی بزرگ، رفاه روانی جوانان کاهش یافته است، به‌ویژه در میان زنان جوان. با این حال این روند نیز در میان مردان جوان مشهود است. این افت سلامت روان در کشور‌هایی همچون استرالیا، کانادا، انگلستان و ایالات‌متحده و بسیاری از کشور‌های دیگر قابل مشاهده است. همچنین بحثی که در این زمینه مطرح می‌شود این است که آیا این کاهش در سلامت روانی جوانان نشان از تضعیف سلامت پایه آنهاست یا به‌دلیل افزایش تمایل به گزارش بیماری‌های روانی ناشی از بهبود فرهنگ و پذیرش اجتماعی در اعلام اینکه افراد با مشکلات سلامت روان دست‌وپنجه نرم کرده‌اند.

افزایش گزارش‌های مشکلات روانی در میان جوانان در همان دوره زمانی با افزایش نرخ خودکشی در این گروه همزمان بوده است. در ایالات‌متحده، نرخ خودکشی در میان زنان جوان افزایش یافته است. به‌طوری که بر اساس گزارش گارنت نرخ خودکشی از ۹/۳ در هر ۱۰۰ هزار نفر در سال ۲۰۱۰ به ۱/۶ در سال ۲۰۲۱ برای زنان زیر ۲۵ سال افزایش یافت. مطالعه دیگری نشان می‌دهد که نرخ خودکشی از سال ۱۹۹۹ تا ۲۰۲۰ برای تمامی گروه‌های قومی در ایالات‌متحده افزایش یافته است، اما افزایش نرخ خودکشی با استفاده از اسلحه، مواد سمی، حلق‌آویز شدن و سایر روش‌های خطرناک بین جوانان هندی آمریکایی و بومی آلاسکا و پاسیفیک بسیار نگران‌کننده بوده است.

به‌تازگی توانج اشاره کرده است که نرخ خودکشی در میان مردان جوان ۲۰ تا ۲۹ ساله در ایالات‌متحده بالاترین نرخ نسبت به هر گروه سنی دیگری از مردان است. همچنین داده‌هایی از کانادا نشان می‌دهد که نرخ مراجعه جوانان به مراکز درمانی روانی از ۷/۱۱ در هر هزار نفر در سال ۲۰۰۳ به ۵/۱۳ در سال ۲۰۰۹ (۱۵ درصد) و به ۱/۲۴ (۷۸ درصد) در سال ۲۰۱۷ افزایش یافته است. گاردنر و همکاران نیز به بررسی افزایش خودکشی در جوانان ۱۳ تا ۱۷ ساله از سال ۲۰۱۰ تا ۲۰۱۷ می‌پردازد. این مطالعه نشان می‌دهد که تعداد خودکشی در این گروه سنی با یک افزایش ۱۳۸ درصدی روبه‌رو بوده است. نتایج این مطالعه همچنین نشان می‌دهد که نرخ خودکشی در دختران بیشتر از پسران است. یارد و همکاران نیز در مورد تلاش‌های ناموفق خودکشی در ایالات‌متحده در دوران کووید گزارش دادند. در طول دوره بازدید از بخش اورژانس، تلاش‌های مشکوک خودکشی در میان دختران ۱۲ تا ۱۷ ساله، ۲۱ درصد بیشتر از سال ۲۰۱۹ بود. در میان پسران همین سن، این افزایش ۷/۳ درصد بود. مارکوت و هانسن در این خصوص در مطالعه اخیر خود بررسی کردند که در میان جوانان ۱۵ ساله آمریکایی، نرخ خودکشی بعد از سال ۲۰۱۰، دو برابر شده است. به‌طوری که از ۱/۴ در هر ۱۰۰ هزار نفر در سال ۲۰۱۰ به ۲/۶ در سال ۲۰۱۵ و ۲/۷ در سال ۲۰۲۰ رسیده است. همچنین در میان جوانان ۲۰ ساله، این نرخ از ۵/۱۱ به ۱۴ و سپس ۶/۱۵ در هر ۱۰۰ هزار نفر در طی همین دوره زمانی افزایش یافته است.

با این حال، افزایش ناگهانی در تعداد افرادی که مشکلات روانی خود را گزارش می‌دهند، ممکن است به تفسیر افزایش تدریجی در مشکلات سلامت روان در میان جوانان کمک کند. اما همان‌طور که در این مقاله و در مطالعات دیگر نشان داده شده است، این روند بسیار ناگهانی بوده است، نه تدریجی. همان‌طور که کوریر و والدرون (۲۰۲۳) اشاره کرده‌اند که «ما انتظار داریم پذیرش اجتماعی مرتبط با بیماری‌های روانی باعث افزایش در تمایل به جست‌وجوی درمان شود؛ با این حال، این تغییرات احتمالاً به‌طور تدریجی اتفاق می‌افتند؛ بنابراین اگرچه می‌توانند افزایش عمومی در تشخیص بیماری را توجیه کنند، اما نمی‌توانند افزایش‌های ناگهانی را توضیح دهند». در این مقاله نویسندگان نیز با تمرکز بر شواهد از سه نظرسنجی اروپایی، سعی دارند بررسی کنند که آیا روند‌های گزارش‌شده در مطالعات قبلی قابل تکرار هستند یا خیر. سپس ارتباط بین سلامت روان و استفاده از اینترنت و تلفن‌های همراه را بررسی می‌کنند تا ببینند آیا ارتباطی بین زمان صفحه‌نمایش رسانه‌های اجتماعی و مشکلات سلامت روان در میان جوانان وجود دارد یا خیر. این موضوع به‌دلیل رشد دسترسی به اینترنت و تلفن‌های همراه و انفجار رسانه‌های اجتماعی، از جمله افزایش زمان صفحه‌نمایش، از اهمیت بسیاری برخوردار است.

روند‌های بدتر شدن سلامت روان بر اساس سن

در پژوهش‌هایی که اخیراً انجام شده، بلانچ فلاور، بریسون و ژو (۲۰۲۴) روند‌های سلامت روان در ایالات‌متحده را با استفاده از نظرسنجی‌های سیستم نظارت بر عوامل خطر رفتاری (BRFSS) تحلیل کرده و نشان دادند که از حدود سال ۲۰۱۱ وضعیت سلامت روان، به‌ویژه در میان زنان، رو به وخامت گذاشته است. نویسندگان تحلیل مشابهی را برای بریتانیا با استفاده از نظرسنجی سالانه جمعیت بریتانیا انجام داده و نتایج بسیار مشابهی یافتند. این مقاله نشان می‌دهد که شکل U برعکس در مشکلات سلامت روان که در پژوهش بلانچ فلاور (۲۰۲۱) نشان داده شده بود و شکل U در خوشحالی که در پژوهش بلانچ فلاور (۲۰۲۰) مشاهده شده بود، در هر دو کشور بریتانیا و ایالات‌متحده ناپدید شده و به‌صورت خطی و کاهشی بر اساس سن جایگزین شده است.

بلانچ فلاور و بریسون (۲۰۲۴) نشان می‌دهند که تجارب ناخوشایند دوران کودکی به‌طور قوی و معناداری با سلامت روان در بزرگسالی مرتبط هستند. شواهد آنها از هشت نظرسنجی BRFSS از سال ۲۰۰۹ تا ۲۰۲۳ به‌دست آمده که شامل یک مکمل ویژه است که از پاسخ‌دهندگان می‌خواهد سوءاستفاده‌هایی را که در دوران کودکی تجربه کرده‌اند به یاد آورند. این تجربه‌ها با مشکلات سلامت روان در هر دو گروه سنی جوان و مسن به‌شدت مرتبط بودند. تاثیر زندگی با یک عضو خانواده که دارای مشکلات روانی است نسبت به سایر تجربه‌های ناخوشایند دوران کودکی بزرگ‌تر بوده و به‌ویژه در میان افراد جوان برجسته‌تر است. این مقاله همچنین نشان می‌دهد که مشکلات سلامت روان در ایالات‌متحده، به‌ویژه در میان زنان جوان رو به افزایش است. این روند صعودی در میان جوانان از نظرسنجی‌های ملی سلامت ۲۰۲۱-۱۹۹۷، نظرسنجی‌های ذهن‌های سالم ۲۰۲۳-۲۰۰۷ و سیستم نظارت بر رفتار‌های پرخطر جوانان ۲۰۲۱-۱۹۹۹ برای دانش‌آموزان دبیرستانی مشهود است. مرگ والدین، جدایی یا طلاق والدین، مشکلات مالی، غیبت طولانی‌مدت والدین، مشاجره بین والدین، بیکاری والدین، تجاوز جنسی، تجربه مشکلات سلامتی طولانی‌مدت، زورگویی در مدرسه و ضرب و‌شتم در کودکی همگی تاثیرات بلندمدتی بر سلامت روان دارند.

شواهد اخیر از خدمات بهداشت ملی بریتانیا (NHS) از مطالعه «سلامت روان کودکان و جوانان در انگلستان ۲۰۲۳- پیگیری موج چهارم نظرسنجی ۲۰۱۷» نشان می‌دهد که سلامت روان جوانان در حال کاهش است. در ادامه، درصد افرادی که به‌عنوان افراد دارای «اختلال احتمالی» طبقه‌بندی شده‌اند برای سه گروه سنی ۸ تا ۱۶، ۱۷ تا ۱۹ و ۲۰ تا ۲۳ سال، برای دختران و پسران گزارش شده است. این اختلالات به مرور زمان در حال افزایش هستند، به‌ویژه در میان دختران ۱۷ تا ۱۹ سال. مطالعه اخیر مارکز و لانگ (۲۰۲۱) تغییرات رضایت از زندگی دانش‌آموزان ۱۵ ساله بین سال‌های ۲۰۱۵ و ۲۰۱۸ را با استفاده از داده‌های برنامه ارزیابی بین‌المللی دانش‌آموزان بررسی کرده است.

نتایج این مطالعه نشان داد که سطح رضایت از زندگی به‌طور جهانی کاهش یافته و این کاهش در میان دختران بیشتر از پسران بوده است. در ۳۵ کشور کاهش معناداری در نمرات رضایت از زندگی مشاهده شد. این مقاله بر چند کشور از جمله آلمان تمرکز می‌کند. چرا که مطالعات نشان می‌دهند روند‌های شدیدی در میزان افسردگی در میان مردان و زنان وجود دارد. در تقریباً ۲۷ کشور اروپایی میزان شیوع افسردگی برای زنان و مردان بین سال‌های ۲۰۱۳ و ۲۰۱۵ افزایش یافته است. میزان افسردگی به‌ویژه در آلمان بالاست به‌خصوص اینکه افزایش علائم افسردگی در آلمان در تمامی گروه‌های جمعیتی مشاهده شده است. مطالعه دیگری با استفاده از داده‌های فرانسه دریافته است که شیوع دوره‌های افسردگی عمده در میان بزرگسالان جوان بین سال‌های ۲۰۰۵ و ۲۰۱۷ تقریباً ثابت بوده است، اما بین سال‌های ۲۰۱۷ تا ۲۰۲۱ دو برابر شده است.

گزارش‌ها همچنین از افزایش آمار ۳۱ درصدی عصبانیت و اضطراب در سال ۲۰۱۱ در سوئد به ۴۲ درصد در سال ۲۰۲۱ پرده برداشته‌اند. در جمهوری چک، مطالعه‌ای از سوی موسسه ملی بهداشت روان چک نشان داد که ۴۰ درصد از دانش‌آموزان کلاس نهم مدارس ابتدایی علائم افسردگی متوسط تا شدید دارند و ۳۰ درصد از آنها همراه با علائم اضطراب هستند و دختران بیشتر تحت تاثیر قرار گرفته‌اند. زیتکووا در سال ۲۰۲۱ اذعان کرده بود که شیوع بیماری‌های روانی در جمعیت بزرگسال جمهوری چک به تقریباً ۳۰ درصد رسیده است. در مقایسه، این رقم در سال ۲۰۱۷ حدود ۲۰ درصد بود. پورتر بنی و همکاران (۲۰۲۴) افزایش واضحی در مشکلات سلامت روان در میان دختران جوان نروژی طی چند دهه گذشته پیدا کردند، در حالی که برای پسران کمتر مشخص بود. مطالعه دیگری از ۳۱ کشور اروپایی نشان می‌دهد که تقریباً ۱۷ میلیون جوان (۸/۱۹ درصد) از جمله پنج کشور Come-Here در سال ۲۰۱۹ دچار اختلالات روانی یا مصرف مواد بودند.

مطالعه‌ای اخیر از سازمان جهانی بهداشت (۲۰۲۳) که کودکان ۱۱ تا ۱۵ ساله را در ۴۴ کشور بررسی کرد، نشان داد که دختران نتایج بدتری در سلامت روان و رفاه ذهنی نسبت به پسران گزارش کردند. رضایت از زندگی و رفاه ذهنی در میان پسران در تمامی گروه‌های سنی و در بیشتر کشور‌ها بالاتر از دختران بود. دختران به‌طور مداوم سطوح بالاتری از تنهایی را نسبت به پسران گزارش کردند. تقریباً به‌میزان دو برابر، دختران ۱۵ ساله (۲۸ درصد) نسبت به پسران (۱۳ درصد) احساس تنهایی را گزارش کردند. مطالعاتی دیگر شواهدی از کاهش رفاه ذهنی و روانی برای کشور‌های اتریش، بلژیک، کانادا، دانمارک، فنلاند، ایرلند، هلند، مقدونیه شمالی، سوئد و سوئیس پیدا کرده‌اند. این مطالعات نشان می‌دهد که درصد فزاینده‌ای از جمعیت در آمریکای شمالی، اروپا و دیگر نقاط جهان با مشکلات سلامت روان مواجه‌اند و این روند در میان جوانان به‌ویژه زنان مشهودتر هستند.

نقش گوشی‌های هوشمند و استفاده از اینترنت

یکی از عوامل احتمالی افزایش بیماری‌های روانی در میان جوانان، افزایش استفاده از تلفن‌های هوشمند و شبکه‌های اجتماعی به‌طور کلی است. آیفون در ژانویه ۲۰۰۷ معرفی شد و در سه‌ماهه ۲۰۰۸ تعداد ۷/۴ میلیون دستگاه فروخته شد و آی‌پد نیز در ژانویه ۲۰۱۰ عرضه شد. در سه‌ماه اول ۲۰۱۱، اپل ۶/۱۸ میلیون آیفون فروخت، در حالی که سامسونگ ۵/۱۷ میلیون فروخت. فروش تلفن‌های هوشمند در سراسر جهان از ۱۲۲ میلیون در ۲۰۰۷ به ۵/۱ میلیارد در سال‌های اخیر افزایش یافته است. اینستاگرام که در اکتبر ۲۰۱۰ راه‌اندازی شد، در دو ماه اول یک میلیون کاربر داشت و تا ژوئن ۲۰۱۸ به یک میلیارد رسید.

مجموعه‌ای از مقالات نشان می‌دهد که افزایش مشکلات سلامت روان جوانان با افزایش استفاده از اینترنت و تلفن‌های هوشمند مرتبط است. به‌ویژه برای دختران. ادبیات مرتبط دیگری به پدیده قلدری سایبری به‌عنوان یکی از سازوکار‌های احتمالی که استفاده از گوشی‌های هوشمند به سلامت روانی جوانان آسیب می‌رساند، اشاره می‌کند که با وضع قوانین مناسب در ایالات‌متحده کاهش یافته است. با این حال برخی از پژوهشگران مانند آدجرز (۲۰۲۴) معتقدند که افزایش مشکلات سلامت روانی جوانان ناشی از تغییرات اساسی در استفاده از فناوری نیست و به عواملی مانند نژادپرستی، مشکلات اقتصادی و تاثیرات بحران‌های مالی اشاره دارند. بااین‌حال شواهدی از ارتباط مستقیم بین استفاده از شبکه‌های اجتماعی و مشکلات سلامت روان وجود دارد. نتایج این مقاله نیز نشان می‌دهد که افراد با سلامت روانی ضعیف‌تر، زمان بیشتری را روزانه در مقابل صفحه‌نمایش اینترنت یا تلفن هوشمند خود صرف می‌کنند و افزایش بدبینی افراد با صرف زمان بیشتر در مقابل صفحه‌نمایش همراه است.

این شواهد به‌ویژه برای زنان جوان قابل مشاهده است و به‌نظر می‌رسد این اتفاق در سال ۲۰۱۱ آغاز شده است. اگرچه به‌سادگی نمی‌توان استفاده از اینترنت را برای درک نقش زمان صرف‌شده در مقابل صفحه‌نمایش در رشد بدبینی روانی در نظر گرفت. در واقع نمی‌توان ارتباط علیتی را تایید کرد. اینکه ارتباط علیتی از زمان صرف‌شده در مقابل صفحه‌نمایش به مشکلات سلامت روان منجر می‌شود یا اینکه افراد دارای مشکلات سلامت روان بیشترین احتمال را برای صرف زمان بیشتر در اینترنت و تلفن هوشمند دارند؛ بنابراین نیاز به تحقیقات بیشتری درباره ارتباط احتمالی بین زمان صرف‌شده در مقابل صفحه‌نمایش و کاهش سلامت روانی جوانان وجود دارد.

برچسب ها: سن مغز
ارسال نظرات
قوانین ارسال نظر