به گزارش مجله خبری نگار/رسالت: بارش بی سابقه باران در مشهد، ظرف مدتی کوتاه، به آبگرفتگی معابر عمومی و خیابانهای این کلانشهر منجر و خسارتهایی را به زیرساختهای شهری تحمیل کرد، برخی خانهها نیز مملو از روانآب و تعدادی کاملا تخریب شدند. بر اساس گزارشها و تصاویری که منتشر شده، چندین خودرو به علت جاری شدن آب در خیابانها شناور و همراه جریان آب به حرکت درآمدند. این سیل که عصر چهارشنبه ۲۶ اردیبهشت آغاز شد، تا لحظه نگارش این متن، به جان باختن هشت تن از جمله چهار کودک انجامید و باتوجه به تداوم بارشها همچنان احتمال افزایش جانباختگان وجود دارد. شماری نیز مفقود شده اند و جستوجو برای یافتن مفقودان ادامه دارد.
بارش باران بازهم به جای اینکه سرمنشأ برکت و طراوت باشد، به عاملی مرگبار و خسارت آفرین بدل شد، این درحالی است که سازمان هواشناسی طی روزهای گذشته اعلام کرده بود یک سامانه بارشی پرقدرت در خراسان رضوی فعال شده که تا اوایل هفته آینده بارشهای رگباری همراه با رعد و برق و صاعقه، بارش تگرگ توام با وزش باد شدید و آبگرفتگی، رواناب و سیلاب را در پی خواهد داشت، با این وجود پیشبینی تمهیدات لازم برای کاهش خسارت آنطور که انتظار میرفت صورت نگرفت؛ موضوعی که سبب شد مردم مشهد، سیلی مرگبار را تجربه کنند.
پس از جاری شدن سیل، مقامات و مسئولان ذیربط در گفتگو با رسانهها شدت خسارتها را ناشی از بیسابقه بودن بارندگی دانستند و در همین زمینه، علیاصغر دهقانپور، رئیس سازمان هواشناسی مشهد، گفت که در کمتر از ۴۰ دقیقه حدود ۳۸/۵ میلیمتر باران باریده که طی دو دهه اخیر بیسابقه بوده است.
اطلاعات درج شده در رسانهها و گزارشهای موجود در شبکههای اجتماعی حاکی از آن است که «سیل از سمت کوههای میدان انقلاب مشهد با سرعت و شدت زیاد وارد بستر شهری شده و پس از زیر آب بردن کامل یک زیرگذر، دیگر مناطق را تحتتأثیر قرار داده است. ویدئویی که از روانآبهای کوههای اطراف میدان انقلاب در شبکههای اجتماعی منتشر شد، موید این موضوع است. ویدئوهایی هم از وقوع سیل در این منطقه فراگیر شد که نشان میداد سیلاب چندین خودرو و سرنشینان آن را با خود میبرد.»
کارشناسان میگویند، چنین پدیدههایی از آثار تغییرات اقلیمی است. تحقیقات نشان داده است که تأثیر تغییرات اقلیمی بر بارش اثر میگذارد و این اثر در وقایع حدی خود را نمایان میکند. یعنی ممکن است در میانگین بارش در طول سال خیلی شاهد افزایش یا کاهش بارش نباشیم، اما در مواقعی شاهد افزایش بارندگی باشیم یا در ماههایتر ناگهان بارش بسیار کمی رخ دهد، به همین دلیل کارشناسان حوزه آب پیوسته هشدار میدهند که مسدود کردن مسیر رودخانهها و سدسازیهای بیرویه و بسیار فراتر از ظرفیت حوضههای آبریز، منجر به افزایش تلفات آب، افت سطح آب زیرزمینی و خشک شدن تالابها و آبخوانهای پایین دست شده و بسیاری از سدهای ساخته شده نیز نقشی در کنترل سیلابها نداشتهاند و تغییرات اقلیمی هم به کاهش نفوذپذیری خاک منجر شده و این موارد باعث میشود آب باران جذب سفرههای زیرزمینی نشود و سیلابهای مخرب به راه بیفتد.
برخی از کنشگران محیط زیست، در شبکههای اجتماعی اعلام کرده اند، مواردی مانند دست اندازی به رودخانه چهلبازه که از ارتفاعات بینالود در جنوب دشت مشهد سرچشمه میگیرد، از بین بردن پوشش گیاهی و هموار کردن تپه ماهورهای شهر به همراه دستکاری و تغییر در مسیلهای طبیعی باهدف ساختوساز و تعبیه نکردن مسیرهای عبور و تخلیه آب در سیستم شهرسازی ازجمله دخالتهای انسانی در عرصههای طبیعی است که اثرات تخریبی سیل در فضای شهری را افزایش داده است و باعث شده که سیلاب در یکی از اصلیترین بزرگراههای مشهد خودروها را با خود ببرد و آسیب بسیاری به جان و مال شهروندان وارد کند.
فرشته تقیزاده، عضو هیئتمدیره شبکه سمنهای محیطزیستی خراسان رضوی، درباره دخالت انسانی در طبیعت و تصرف بستر رودخانه چهلبازه عنوان کرده، «چهلبازه رودخانهای است که در مواقع سیلابی شدن باید این قابلیت را داشته باشد تا بدون خسارت جانی و مالی سیلاب را عبور دهد. حال اگر به بستر و حریم آن تصرف شود و تحت مالکیت قرار گیرد، این خطرات مسلما اجتنابناپذیر خواهد بود. بستر رودخانهها، نهرها و کانالها امکان تغذیه سفرههای آب زیرزمینی را فراهم میکنند و اگر این محدوده از کارکرد اکولوژیکی آن خارج شود، بدون تردید به تغذیه سفرههای آب زیرزمینی ضربهای اساسی وارد خواهد شد.»
کشور ما به دلیل موقعیت جغرافیایی و اقلیمی، جزء کشورهایی است که همواره در معرض وقوع سیلابهای بزرگ و کوچک قرار داشته است.
مرکز پژوهشهای مجلس، اسنفدماه ۱۴۰۲ در گزارشی با تکیه بر دادههای سازمان مدیریت بحران کشور نوشت که به طور میانگین حدود چهار هزار و ۵۰۰ سیلاب طی یک دهه اخیر در ایران ثبت شده و حدود ۲۸ درصد از مساحت کشور با جمعیت ۵۶ میلیون نفری در معرض سیلابهای شدید قرار دارند و حدود ۱۵ میلیون نفر از این تعداد در معرض سیل با شدت بالا قرار دارند. وقوع پدیده تغییر اقلیم نیز باعث تشدید این وضعیت شده و در آینده با سیلابهای بسیار شدیدتر و با فراوانی وقوع بیشتری مواجه خواهیم شد. سوانح طبیعی سال گذشته و امسال از منظر شدت، فراوانی و به خصوص میزان خسارات کمسابقه بودهاند. تغییرات اقلیمی که در اثر تخریب محیط زیست تشدید شده، یکی از مهمترین دلایل افزایش وقوع سیلاب، خشکسالی و سایر بلایای طبیعی است، بنابراین حفاظت از محیط زیست اولین گام برای کاهش وقوع بلایای طبیعی است.
علی احمدی از کنشگران محیط زیست میگوید: دستکم سه عامل اصلی در وقوع سیل نقش دارند. عامل اول و مهمتر، تغییرات اقلیمی است که در سالهای اخیر بارها از سوی اقلیمشناسان جهان نسبت به آن هشدار داده شده است. هشدارهای اقلیمشناسان نشان میدهد از این قبیل رخدادهای طبیعی به شکل متنوع و متکثر در پیش داریم و باید آمادگی لازم برای مقابله با آنها و به حداقل رساندن خسارات ناشی از آن را احراز کنیم. عامل دومی که در جان گرفتن سیلابها نقش دارد، دستکاری طبیعت و محیط پیرامونی شهرها با انواع ساختوساز است که موجب شده از مساحت زمینهای نفوذپذیر کاسته و بر سطوح نفوذناپذیر در هنگام بارش افزوده شود. هر نوع کفسازی در حاشیه رود-درهها در کنار سایر مستحدثاتی که به نوعی از نفوذ آب به داخل زمین جلوگیری میکند، به نوعی در شدت گرفتن جریان سیلاب نقش دارد.
احمدی عدم تابآوری شهرها در برابر سیل را ناشی از فقدان سرمایهگذاری در حوزه تجهیز سیستمهای تعدیل سیلاب برشمرده؛ موضوعی که میتوان از آن به عنوان سومین عامل جان گرفتن سیلاب و تبدیل یک رخداد طبیعی به حادثهای مرگبار یاد کرد.
در سالهای اخیر سرمایهگذاری برای مدیریت حوضههای آبریز و ایجاد سیستمهای تعدیلکننده سیل آنگونه که باید صورت نگرفته است. به گفته احمدی، سرمایهگذاری در حوزه ایجاد کانالهای انتقال آب و سازههای ضد سیلاب در شهرها آنگونه که باید صورت نگرفته است و همه این موارد نشان میدهد در حوزه ایمنسازی مقابل سیلاب عملکرد مطلوبی نداشته ایم و اکنون با وقوع یک بارش شدید، زخم کهنه تابآوری پایین کلانشهرها در برابر رخدادهای طبیعی سر باز میکند.
«بدون شک سیلاب به عنوان یک بلای طبیعی شناخته شده، هم از نظر تلفات جانی و هم از نظر خسارات مالی یکی از مهیبترین بلاهای طبیعی در جهان محسوب میشود. کشور ما جزء آن دسته از کشوهایی است که از لحاظ تنوع و حجم گسترده خسارت ناشی از وقوع حوادث غیرمترقبه، سالانه مجبور به پرداخت بخش قابل توجهی از تولید ناخالص ملی به عنوان جبران و بازسازی مناطق درگیر با فجایع طبیعی است. اما متأسفانه موضوع سیل و مدیریت و کاهش خسارات آن در کشور مورد توجه جدی قرار نگرفته و فقط زمانی که سیلاب مخربی جاری میشود و فاجعهای بهوجود میآید، توجه مسئولین و متخصصین به آن جلب میشود.»
گوینده این عبارت مصطفی فدائیفرد، رئیس پیشین کمیته ملی ارزیابی سیلاب و سدهای بزرگ ایران است که به اظهاراتش این نکته را اضافه میکند که باتوجه به اینکه مدیریت سیل یک تکنیک و استراتژی برای کاهش خطر و خسارت ناشی از سیل است و ضرورت بهکارگیری راهکارهای کارآمد با استفاده از برنامههای کوتاهمدت و بلندمدت برای به حداقل رساندن تلفات و آسیبها در هنگام وقوع حادثه را مشخص میکند، مدیریت کارآمد سیل مستلزم ایجاد سیستمی هماهنگ و یکپارچه در مقابله با این رخداد طبیعی است.
وی معتقد است: خسارات سیل قابل پیشگیری بوده و ناتوانیهای دولتها در این خصوص به برخورد ناآگاهانه و نامناسب فعالیتهای عمرانی، اقتصادی، فرهنگی، اجتماعی و عدم پیوستگی در مدیریت سیل مرتبط است. پیشبینی بحرانها و اقدام برای کاهش خسارات، مسئولیت اصلی دولتهاست و همواره به دلیل مسئولیت خود در اداره بحرانها و مدیریت شرایط اضطراری، جلوگیری یا مدیریت حوادث فاجعه بار، حفظ جان و مال و تأمین امنیت برای شهروندان مورد آزمون و ارزیابی قرار گرفتهاند که متأسفانه ناکارآمد و ناتوان بوده و هستند و در عین حال عدم تقنین قوانین، ترک فعلها و سوء مدیریت نیز در این جریان سهم اثرگذاری دارد.
به گفته وی؛ بر اساس قوانین موجود، وزارت نیرو مسئولیت اصلی مدیریت سیلاب را بر عهده دارد. وزارت نیرو موظف به تعیین حریم و بستر رودخانهها و مسیلها و تعیین سیلاب دشتها است تا بر اساس آن امکان توسعه غیر قانونی شهری، روستایی، صنعتی، کشاورزی و ... در بستر و حریم رودخانهها ناممکن شود. از طرفی، ساماندهی، لایروبی و دیواره سازی در نقاط بحرانی و حساس و ناایمن رودخانهها و مسیلها باید توسط وزارت نیرو و آب منطقهایها انجام بپذیرد. یکی از مهمترین دلایل تشدید روزافزون خسارات سیلاب، تجاوز به بستر و حریم رودخانهها، مسیلها و سیلابدشتها است.
یکی از وظایف مهم وزارت راه و شهرسازی در خصوص توسعه شهرها و روستاها، شناسایی مناطق در معرض وقوع سیلاب و ایمنسازی آن مناطق است، ولی متأسفانه بسیاری از راههای فرعی و اصلی و حتی ترانزیت کشور، خطوط ریلی و حتی توسعه شهرها و شهرکهای جدید عملا در بستر و حریم رودخانهها و مسیلها و سیلابدشتها بنا شدهاند، یکی از بزرگترین ضعفهای طرحهای توسعه وزارت راه و شهرسازی، فقدان پیوست سیلاب در مطالعات است.
اگرچه مسئولان پس از وقوع سیلاب به ویژه رخداد سیل اخیر در مشهد، با انداختن توپ در زمین مردم، به آنان توصیه میکنند که از تردد در مسیرهای پرخطر از جمله حاشیه رودخانهها خودداری کنند؛ اما واقعیت این است که رودخانههای فصلی ازجمله در مشهد طی سالهای متمادی با مجوزهای دولتی بخشی از شهر شدهاند و در آنها ساختوساز شده است و از طرفی تصرف و ساخت و ساز غیرمجاز به ویژه در کمربند جنوبی مشهد و ارتفاعات آن خسارتهای سیل را بیشتر کرده است.
یک فعال حوزه شهرسازی در این باره به خبرنگار ایسنا در مشهد میگوید: «از ابتدای دهه ۵۰ ساخت و سازهای غیرمجاز در کمربند جنوبی و حاشیه مشهد، همواره جزء معضلهای شناسایی شده بوده که تاکنون مسئولان استانی و شهری عزمی جدی برای حل ریشهای آن نداشتهاند، هم به لحاظ مخاطرات زلزله و فعال شدن «گسل جنوبی مشهد» و «گسل سنگ بست-شاندیز» و هم به لحاظ کور شدن مسیلهای صدها ساله آب که در کوه پایههای خلج در جنوب شرقی شهر مشهد واقع شده است. موضوع به همین جا ختم نمیشود و در کمربند شمالی مشهد هم شاهد تصرفهای غیرقانونی و ساخت و سازهای غیرمجاز و نبود نقشه راه اصلاحی کوتاه مدت و بلند مدت هستیم.»
علی نظری، کارشناس زمین شناسی نیز میگوید: «متأسفانه به دلایل مختلف، حریم ۳۰۰ متری گسلها و رودخانهها، در خراسان رضوی رعایت نشده است. زلزلههای نه چندان قوی و سیل آبهای گاه و بی گاه، به راحتی خسارت میزند و قربانی میگیرد، اول به دلیل عدم نظارت و قاطعیت دستگاههای مسئول برای رعایت حریمها طبق قانون و بعد بیتوجهی مردم به هشدارها، امروز دچار این بلایا شدهایم. باران نعمت است، ولی چون ما طبیعت را تخریب کردهایم، اندک بارندگی برایمان نقمت میشود. هم مسئولان نباید مماشات کنند و هم مردم باید همراهی کنند.
برای مثال در شمال شهر مشهد، گسل «کشف رود» که فعال است و لرزهنگاریهای آن موید این سخن است، درست در منطقهای واقع شده که بافت فرسوده حاشیه شهر مشهد همانجاست و هنوز هم عدهای در حال ساخت و سازهای ناایمن در آن مناطق هستند. از طرفی «کشف رود» هزاران سال مانند زهکش عمل کرده و سیل آبهای فصلی شمال شهر مشهد از آن عبور میکردهاند، اما امروز با ساخت و سازهای بیرویه در مجاورت این منطقه مسیلها و حتی بستررودخانه در برخی نقاط دستخوش دستکاری و تغییر شدهاند و برخی پلهای غیراصولی هم روی همین نقاط بنا شده است.»
طبق آمار سازمان حفاظت محیط زیست، از حدود ۴۰۰ سیلی که از سال ۱۳۳۰ تا ۱۳۸۰ در نقاط مختلف کشور جاری شدهاند، نزدیک به ۷۴ درصد آنها در بازه زمانی سالهای ۱۳۶۰ تا ۱۳۸۰ اتفاق افتاده است که نتیجه تسریع دخالت انسانی در تغییر اکوسیستم از طریق خشککردن پوششهای گیاهی، سدسازی و شهرسازیهای غیراصولی است.
برهمین اساس علی احمدی از کنشگران محیط زیست دلیل تجربه تکرار سیلابهای موسمی و غافلگیری مسئولان را در همین مسئله جستوجو کرده و میگوید، سیلابهایی که نتیجه چند دهه دستدرازی به طبیعت و بیتوجهی به دغدغههای فعالان محیط زیست مبنی بر خطرهای نابودی طبیعت ایران است، در مسیری غیرقابل بازگشت قرار دارد. ازبینرفتن جنگلها و مراتع و اصرار بر سدسازیهایی که نهتنها محیط زیست را در آستانه بحران بیآبی قرار داده، بلکه امکان استفاده از ظرفیتهای طبیعی بارشها برای ذخیره آبی کشور را هم از بین برده است. به این ترتیب بارش باران جز ویرانی و خسارت دستاورد دیگری ندارد. بارشهایی که در هر کشوری فرصتی برای بهبود وضعیت آب است، در کشور ما بهواسطه ناکارآمدی مدیران تنها فاجعه رقم زده و از مردم قربانی میگیرد.