کد مطلب: ۶۲۳۹۶۰
۲۳ ارديبهشت ۱۴۰۳ - ۲۲:۴۲
دکتر بیژن عبدالکریمی مطرح کرد

خطر روشنفکران پوپولیست در جامعه قطبی شده‌

نمی‌توان انتظار داشت افراد زیادی با برگزاری نمایشگاه جذب کتاب خوانی شوند

به گزارش مجله خبری نگار/خراسان: یکی از جذابیت‌های نمایشگاه بین المللی کتاب تهران در این است که این فرصت فراهم می‌شود که نویسنده‌ها و پژوهشگر‌هایی که بار‌ها و بار‌ها آثار آن‌ها را خوانده اید حالا می‌توانید با آن‌ها رودررو هم کلام شوید. در این ملاقات‌ها که گاهی کاملا اتفاقی رخ می‌دهد شاید اولش باورتان نشود که همان کسی را دیده اید که سال‌ها می‌خواستید راجع به فلان موضوع از او سوال کنید یا حداقل از او به دلیل خلق آثاری که دوست داشته اید و با آن روز‌ها و ماه‌ها و شاید سال‌ها زندگی کرده اید، تشکر کنید یا حتی نقدی را که بر آثارش داشته اید رو در رو و در فضایی صمیمی مطرح کنید.

در سفر امسالم به تهران و نمایشگاه کتاب این امکان هم کلامی برای من هم فراهم شد و با سه شخصیت یعنی بیژن عبدالکریمی فیلسوف ونویسنده ایرانی، جواد موگویی، مستندساز، نویسنده و پژوهشگر حوزه تاریخ و مراد ثقفی، از ناشران شناخته شده ایرانی رودر رو به گفتگو نشستم.

برای بیشتر کتاب خوان شدن مردم باید به جان آدمیان نفوذ کرد

در روز سوم و چهارم برگزاری نمایشگاه کتاب تهران مانند دو روز ابتدایی نمایشگاه کتاب سری به نمایشگاه کتاب زده بودم تا علاوه بر هم صحبتی با مخاطبانی که هنوز ورق زدن کتاب‌های کاغذی را دوست دارند تعدادی از کتاب‌های مد نظرم را خریداری کنم. در طول همین قدم زدن‌ها بود که دکتر بیژن عبدالکریمی فیلسوف ونویسنده ایرانی را دیدم که متواضعانه داخل غرفه «نقد فرهنگ» ایستاده بود و با روی باز به سوالات افرادی که با او وارد گفتگو می‌شدند، پاسخ می‌داد؛ من هم طبیعتا فرصت را غنیمت شمردم، جلو رفتم و بعد از احوالپرسی کوتاه از او درباره دلیل حضورش در نمایشگاه کتاب تهران سوال کردم و این که برای کتاب خوان شدن مردم چه باید کرد؟ عبدالکریمی معتقد بود برای بیشتر کتاب خوان شدن مردم باید به جان آدمیان نفوذ کرد. او ادامه داد: نمی‌خواهم بگویم کار‌های فیزیکی و بوروکراتیک بی تاثیر است، اما در نمایشگاه کسانی که کتاب خوان بوده اند می‌آیند و این طور نیست که با نمایشگاه انتظار داشته باشیم تعداد زیادی به کتاب خوانی جذب شوند و این موضوع خیلی تغییر بکند.

بعد از توضیحات تکمیلی این استاد دانشگاه با استناد به این اصل که برای کتاب خوان‌تر شدن مردم باید فاصله میان روشنفکران و مردم کمتر شود از او پرسیدم، آیا تصور نمی‌کنید زبان مشترک مردم و روشنفکران دچار فاصله‌هایی شده است؟ عبدالکریمی در پاسخ به این سوال گفت: من گمانم این است که فاصله بین توده‌ها و روشنفکران کم شده و روشنفکران همین حرف‌هایی را می‌زنند که مردم در کوچه و خیابان می‌زنند، یعنی فکر می‌کنم روشنفکران ما اسیر نوعی پوپولیسم شده اند و این خطرناک است.

عبدالکریمی گفت: ببینید جامعه دوقطبی شده و همچنین احساسی، بنابراین امر عقلانی از سوی احساسات گرایی نفی می‌شود و هر کسی هم که می‌خواهد پلی باشد، به شدت از دوطرف طرد می‌شود. در این میان روشنفکرانی که مرجعیتی هرچند کم را دارند، جای درست نایستاده اند و شرایط ذهنی جامعه را آشفته می‌کنند و فرصت آرام شدن و البته درست اندیشیدن را پیدا نمی‌کنیم.

جواد موگویی، مستند ساز؛ جشن بزرگ کتاب و کتاب خوان‌ها

خطر روشنفکران پوپولیست در جامعه قطبی شده‌

بعد از گفت و گوی نسبتا طولانی و کاملا جذاب با این فیلسوف ایرانی به سمت دیگر نمایشگاه رفتم. مدت زیادی بود در نمایشگاه قدم می‌زدم، به هر راهرویی که سرک می‌کشیدم با انبوهی از مردم رو به مصاحبت می‌شدم که کتاب‌های زیادی خریداری کرده بودند و از غرفه‌ای به غرفه‌ای دیگر می‌رفتند. وسط جمعیت چهره‌ای آشنا را دیدم، جوانی دهه شصتی که مستند‌ها و کتاب هایش سروصدای زیادی به پا کرده و اسمش حالا سر زبان بسیاری از کتاب خوان‌ها افتاده بود. کمی که دقت کردم مطمئن شدم خود جواد موگویی، نویسنده و پژوهشگر حوزه تاریخ انقلاب اسلامی است. جلو رفتم وخودم را معرفی کردم. از او خواستم درباره نمایشگاه امسال گفت و گوی کوتاهی با هم داشته باشیم. اول صحبت هایمان با شوخی و بگو بخند قصد داشت از خیر این مصاحبه بگذرد، اما بالاخره راضی شد. از او که آثارش حسابی میان اهالی قلم و مخاطبان خاصش شناخته شده است درباره تاثیر نمایشگاه در کتاب خوان‌تر شدن مردم پرسیدم، جواد موگویی در پاسخ گفت: به نظرم بیشتر از همه نمایشگاه کتاب جشن کتاب خوان هاست، اگر ما بخواهیم از یک نمایشگاه کلی کارکرد بیرون بکشیم، این طور نیست، اما از این باب که جشن کتاب خوان‌ها و نویسنده هاست، دورهمی خیلی خوبی است، حالا این موضوع چقدر می‌تواند در چیز‌های دیگر تاثیر بگذارد معیار‌های دیگری می‌طلبد، یعنی نمی‌شود ما در کل سال کار‌هایی را که باید انجام بدهیم، انجام ندهیم و بخواهیم در یک نمایشگاه آن‌ها را جبران کنیم.

موگویی ادامه داد: موضوع بعد فراهم کردن دسترسی مخاطبان به ناشران و نویسندگان است، من اگر بخواهم به این همه ناشر دسترسی داشته باشم، باید کلی وقت بگذارم تا بتوانم آن‌ها را پیدا کنم، الان خیلی راحت می‌توانم همه را پیدا کنم، این برای من پژوهشگر خیلی خوب است.

او در پاسخ به این سوال که گرانی کتاب تا چه حد بازار کتاب و کتاب خوانی را از رونق انداخته، گفت: به هر حال گرانی کتاب یک مشکل قابل توجه است، اما مگر چیز‌های دیگر گران نیست؟ مگر پیتزا و بستنی گران نیست؟ پس چرا مردم آن‌ها را می‌خرند، اما به کتاب که می‌رسد، حساب وکتاب می‌کنند، باز بگویم به نظر من گرانی کتاب یک مشکل است، اما موضوع اصلی چیز دیگری است و دلایل دیگر دارد. در نظر داشته باشیم که موضوعات تک عاملی نیستند و چند عاملی اند که یکی از آن‌ها هم گرانی کاغذ است. موضوع اصلی این است که اقبال مردم به کتاب کم شده است.

مراد ثقفی، ناشر؛ فرصتی مغتنم برای ارتباط ناشران با یکدیگر

خطر روشنفکران پوپولیست در جامعه قطبی شده‌

چند دقیقه‌ای می‌شد از جواد موگویی خداحافظی کرده بودم و میان غرفه‌ها قدم می‌زدم، همزمان با این که کتاب‌های مختلف را ورق می‌زدم حواسم هنوز پیش صحبت‌های استاد عبدالکریمی و جواد موگویی بود. خیلی حرف‌ها زده بودیم که برایم تامل برانگیز بود. جواد موگویی حرف از گرانی کاغذ زده بود و تصمیم گرفتم با یکی از ناشران فعال حاضر در نمایشگاه به عنوان یک خبرنگار گفتگو کنم و از مشکلات این روز‌های ناشران بپرسم. باخبر شده بودم مراد ثقفی مدیر نشر شیرازه که از استخوان خرد کرده‌های صنعت نشر است به نمایشگاه آمده، پس به دنبال غرفه نشر شیرازه گشتم. تا امروز تعداد زیادی از کتاب‌های منتشر شده این انتشاراتی را خوانده بودم و جدیت این انتشاراتی برایم مسجل شده بود. بالاخره این انتشاراتی و از همه مهم‌تر مراد ثقفی را پیدا کردم. دیدار با این قبیل انسان‌ها فرصت مغتنمی است. جلو رفتم و بعد از احوالپرسی و گپ و گفتی کوتاه درباره این که آیا نمایشگاه کتاب می‌تواند گامی در کتاب خوان‌تر شدن مردم بردارد یا خیر از او پرسیدم.

ثقفی پس از تاملی کوتاه گفت: در کل وقتی شما فضای بزرگی را به عنصری به نام کتاب اختصاص می‌دهید، در یک بازه ۱۰ روزه به مخاطب اجازه می‌دهید بیاید و ببیند، پس معلوم است که به کتاب خوانی کمک می‌کند، من خیلی اوقات می‌آیم که همین را ببینم، مشاهده می‌کنم که یک دوست کتاب خوان با باقی دوستانش به نمایشگاه می‌آید، من هم گا‌ها پیشنهادهایم درباره خرید کتاب را به آن‌ها می‌دهم.

او ادامه داد: الان با توجه به اطلاع رسانی در شبکه‌های اجتماعی، مقداری این جنبه اطلاع رسانی نمایشگاه کمتر شده است، مگر این که افرادی علاقه‌مند باشند و بخواهند بیایند همراه با دوستانشان در این مورد‌ها پرس وجو کنند.

مراد ثقفی درباره فرصت مغتنم ارتباط گرفتن ناشران شهر‌های مختلف با یکدیگر در نمایشگاه نیز گفت: خود من در نمایشگاه می‌توانم با ناشران شهرستان‌ها ارتباط بگیرم یا برای مثال ناشر‌های تخصصی هستند که آدم لزوما آن‌ها را دنبال نمی‌کند، اما می‌شود این جا آن‌ها را پیدا کرد؛ بنابراین دیدن این‌ها برای خود من خوب است، اما این سال‌ها کمتر وکمتر می‌آیند.

گرانی کاغذ و شرایط سخت ناشران بخش خصوصی

مدیر انتشارات شیرازه، درباره گرانی‌های کاغذ و سخت شدن رقابت برای ناشران خصوصی با بخش‌های دولتی و شبه دولتی گفت: ببینید برای این که ما نتیجه این را بدانیم باید آمار آن را داشته باشیم، یک واقعیت این است که کتاب هم مانند همه چیز در حال گران شدن است چراکه نهاده‌ها از کاغذ و مرکب و چاپ در حال گران شدن است، اما این را باید مقایسه کرد با اقلام دیگر، مثلا اگر قیمت کاغذ ۸ برابر شده آیا خودرو هم همین مقدار افزایش داشته است یا خیر؟


ثقفی با اشاره به این که فقیر شدن مردم هم یک طرف دیگر ماجراست، بیان کرد: این تنگدستی در کلیت و اخص آن در قشر کتاب خوان یک طرف مهم قضیه است، همین امروز آقایی که معلوم بود کتاب‌های ما را پیگیری می‌کند و ما درباره آن‌ها با هم صحبت می‌کردیم، می‌گفت حقوق من ۲۰ درصد بالا رفته، ولی تمام هزینه هایم بیشتر شده است.

این نویسنده و روزنامه نگار، درباره این نظریه که با وجود کمک‌های دولتی به بخش‌های خصولتی، بخش خصوصی خیلی توان رقابت نخواهد داشت، توضیح داد: به نظر می‌آید بخش دولتی خیلی با بخش خصوصی در حوزه‌های محتوایی رقابتی ندارد، چراکه بخش خصوصی مخاطبان خودشان را دارند و محتوای خودشان را تولید می‌کنند، مگر آن‌ها که خصوصی بودند و بعد مثلا نیمه دولتی شدند.

او با اشاره به این که در گذشته دولت از طریق خرید چند جلد کتاب کمک‌هایی به ناشر می‌کرد، افزود: الان دو سال است که این اتفاق نمی‌افتد، قبلا اگر کتاب محترم و معقول بود دولت ۱۰۰ جلد یا همین حدود را می‌خرید و این کمکی به ناشر بود، ولی در کل فکر می‌کنم همه چیز رو به کوچک شدن می‌رود و کتاب هم جزو آن است، سبد خانوار‌ها که کوچک شود کتاب هم این اتفاق برایش خواهد افتاد.

در پایان این گفتگو دکتر ثقفی درباره نمایشگاه مجازی گفت: به نظر من این یک ابتکار خیلی خوب بود و خوب هم کار کرده و خیلی مشکلات آن کم است.

بعد از به پایان رسیدن گپ وگفت‌ها با این پژوهشگر و روزنامه نگار برجسته به سمت دیگر غرفه‌ها رفتم تا دیدار‌هایی با دیگر نویسندگان و شاعران حاضر در نمایشگاه داشته باشم که ادامه این گفتگو‌ها را در روز‌های آینده می‌خوانید.

ارسال نظرات
قوانین ارسال نظر