به گزارش مجله خبری نگار،قاتلهای سریالی شخصیتهای جذابی برای تولیدفیلم و به خصوص سریال به حساب میآیند چرا که چندبعدی بوده و از لایههای درونی فوق العادهای برخوردار هستند. در عین حال، شخصیتهایی از این جنس دست فیلمنامهنویسان را برای خلق قصههایی جذاب و پرکشش باز میگذارند. در سالهای اخیر پلتفرمهای نمایش آنلاین توجه ویژهای به این جنس از سریالسازی نشان داده و چند نمونه با کیفیتهای مختلف را روانه بازار کردهاند. سریال (افعی تهران) به کارگردانی سامان مقدم تازهترین نمونه در این رابطه است که تاکنون چهار قسمت از آن توسط پلتفرم فیلمنت پخش شده و مورد توجه مخاطبان زیادی قرار گرفته است. تا جایی که میتوان آن را پرمخاطبترین سریال حال حاضر شبکه نمایش خانگی به حساب آورد.
بخش مهمی از موفقیت یا شکست سریالهایی که براساس معما شکل گرفته به فیلمنامه آن بازمیگردد. پیمان معادی که سابقه سالها فیلمنامهنویسی را در کارنامه خود دارد، همراه پویا مهدویزاده قصه جذاب و پرپیچ و خمی را برای افعی تهران تدارک دیدهاند. این دو در طراحی ساختار فیلمنامه افعی تهران به خوبی از کلیشههای آشنای ژانر جنایی-معمایی بهره گرفته و در عین حال از مایههای درام روانشناسانه نیز غافل نشدهاند. به ویژه اینکه با پیشرفت داستان، دومی از اولی پیشی گرفته و غلظت بیشتری در بافت دراماتیک قصه پیدا میکند. برای مثال هم میتوان به حضور آرمان بیانی به عنوان قهرمان داستان در مطب دکتر روانکاو و جلسات روانکاوی اشاره کرد که نقشی کلیدی در آشناتر شدن تماشاگر با قهرمان کار دارد.
یکی از نقاط قوت افعی تهران در چهار قسمت پخش شده، روایت سرراست قصه با تکیه بر آرمان بیانی و طرح داستانکهایی است که به خوبی به تنه اصلی فیلمنامه میچسبند. علاقه آرمان به کار روی پرونده قاتل سریالی موسوم به افعی تهران، او را در مسیری قرار میدهد که سالها آرزویش را داشته و آن هم چیزی جز کارگردانی فیلم نیست. معادی به خوبی از این موضوع برای پیچ و تاب دادن به قصه سود جسته که نمونه آن را در انصراف سرمایه گذار ثروتمند از تهیه فیلم میبینیم. همین طور حضور سایه پرقدرت مشاوران نیروی انتظامی بالای سر فیلمنامه که بار تنش حاکم بر کار را بالا برده و تماشاگر را در بیم و امید نسبت به فرجام تولید فیلم قرار میدهد. بخش مربوط به دفتر تولید و تست گرفتن از بازیگرها و ...، بسیار خوب از کار درآمده و کاملا واقعی به نظر میرسد. برای نمونه هم میتوان به فصل حضور دوست سرمایهگذار فیلم در دفتر اشاره کرد.
منتقد فیلم بودن آرمان بیانی، ایده جذابی برای شکل دادن به شخصیت مرکزی سریال است که لایههای بیشتری به او بخشیده و عمق داده است. عاشق سینمایی که سالها نوشته و تدریس کرده و مدت مدیدی برای ساخت اولین فیلم سینماییاش دور خیز کرده و شکست خورده است. یکی شبیه خیلی از آدمهای اطراف ما که در حسرت آرزویی نه چندان محال میسوزد. از طرف دیگر منتقد بودن آرمان دست نویسندگان کار را در پرداخت این شخصیت باز گذاشته که مهمترین آن نگاه سختگیرانهاش به زندگی است. همان عنصری که زندگی مشترکاش را به نابودی کشانده و در ارتباط با پسر خردسالش به بنبست کشانده است. پس زمینه تدارک دیده شده از کودکی آرمان نیز نقش مهمی در تاباندن نور به درون او و همذاتپنداری تماشاگر با وی دارد. در سریالهایی از جنس افعی تهران، در پایان هر قسمت باید نقطه عطفی قرار داده شود تا قصه از ریتم نیفتاده و تماشاگر برای تماشای قسمت بعدی ترغیب شود. کاری که نویسندگان کار انجام داده و مهمترین آن نیز در پایان قسمت سوم قرار دارد. جایی که ما با افعی تهران که یک زن است مواجه شده وبه اصطلاح رودست میخوریم.
سامان مقدم که آثار پرفروش و مطرحی در کارنامه دارد و سریالسازی را هم تجربه کرده، در افعی تهران تلاش کرده تا فضای کار را به سریالهای آشنای آمریکایی نزدیک کند. از طراحی صحنه و لباس گرفته تا موسیقی و تصویری که از تهران به عنوان یک کلانشهر ارائه میکند. سکانسها هم دکوپاژ دینامیکی داشته و شسته رفته جلوه میکند. از طرف دیگر در انتخاب بازیگران نیز با وسواس عمل کرده و نقشهای اصلی خود را به بازیگرانی سپرده که کارنامهای قابل دفاع در این عرصه دارند. معادی با توجه به اینکه در فرایند نگارش فیلمنامه نقشی کلیدی داشته، بهترین انتخاب ممکن برای ایفای نقش آرمان بیانی بوده که فراز و فرودهای آن را عالی از کار درآورده است. همان طور که سحر دولتشاهی انتخاب مناسبی برای جان بخشیدن به شخصیت دکتر روانکاو بوده و نقشی متفاوت در کارنامه کاری دولتشاهی به نظر میرسد.
افعی تهران از آن دسته سریالهایی است که برای جلب نظر مساعد مخاطبان خودکاملا روی قصه و ساختاری جذاب و حرفهای متمرکز شده و احترام زیادی نیز برای شعور آنها قائل شده است.