کد مطلب: ۵۸۶۸۰۷
۱۲ اسفند ۱۴۰۲ - ۲۱:۲۹
اگر ندانیم که چرا هنوز سران سپاهان مجاب نشده‌اند مورایس قادر به رسیدن نتایج مورد‌نظر نیست و به همین سبب او را برکنار نکرده‌اند، این مسأله کاملاً محرز نشان می‌دهد که چنانچه یک مربی ایرانی هدایتگر سپاهان بود و این نتایج مشعشع با رهبری او حاصل می‌آمد، تا این لحظه صد درصد برکنار شده و شاید هم در میدان مرکزی شهر توسط برخی هواداران پرتعصب اعدام شده بود!

به گزارش مجله خبری نگار/ایران‌ورزشی: سید‌پیام نیازمند، سیاوش یزدانی، سید‌محمد دانشگر، میلاد زکی‌پور، رامین رضاییان، امید نورافکن، محمد قربانی، برایان دابو، محمدجواد حسین‌نژاد، فرشاد احمدزاده، رضا اسدی، کاوه رضایی، شهریار مغانلو و آریا یوسفی فقط تعدادی از بازیکنان کارساز و نامدار و متعددی هستند که در تیم سپاهان تحت اختیار ژوه مورایس هستند.

به آن‌ها اضافه کنید هادی محمدی، رضا شکاری، نیما میرزاد و عیسی عباس بازیکن آفریقایی جدید سپاهان را و اگر بازگشت اخیر عیسی آل‌کثیر به پرسپولیس در میان نبود، او اینک مثل نیم‌فصل اول لیگ بیست‌و‌سوم همچنان در جمع طلایی‌پوشان شهر اصفهان بود. با این حال سرمربی پرتغالی سپاهان در سه ماه اخیر با وجود در اختیار داشتن نفراتی از این دست چنان نتایج ضعیفی گرفته است که فقط می‌توان با عبارت کوتاه «کفران نعمت» آن را توصیف و مورایس را شمایل نخست این عارضه دست‌کم در فصل جاری لیگ برتر فوتبال کشور تلقی کرد.

حذفی مقتدرانه (!) در آسیا

با هدایت کج و معوج این مربی ۵۸ ساله، سپاهان ۷ بازی از ۹ مسابقه اخیرش در صحنه‌های داخلی و خارجی را با شکست پشت سر گذاشته و چشم‌ها را گرد کرده است. سپاهان در لیگ برتر هر چهار بازی آخرش را باخته و با احتساب شکستی که از قبل مقابل ملوان در کارنامه‌اش داشت، حالا در ۱۶ بازی برگزار کرده‌اش ۶ شکست را در کارنامه خود دارد که برای تیمی به پرستارگی سپاهان بشدت غریب و اسباب حیرت است.

این تعداد باخت در حالی به نام سپاهان نوشته شده که دو مدعی اصلی دیگر قهرمانی که استقلال و پرسپولیس هستند، به ترتیب فقط یک و دو باخت را متحمل شده‌اند. سپاهان در اواخر بهمن و اوایل اسفندماه نیز هر دو بازی‌اش با الهلال عربستان در یک‌هشتم نهایی لیگ قهرمانان آسیا را با نتایج مشابه ۱-۳ به این رقیب واگذار کرد و با قاطعیت و اقتدار (!) هرچه بیشتر از صحنه این پیکار‌های مهم قاره‌ای نیز کنار رفت و ایران را یک بار دیگر در مراحل حذفی و نهایی این جام بدون نماینده کرد.

سخت‌ترین بازی‌های عقب‌افتاده

سپاهان بعد از باخت ۰-۱ سه‌شنبه شب خود مقابل استقلال در تهران به‌رغم ابقا در رده سوم جدول لیگ برتر از رقیب آبی‌پوش خود که در صدر جدول نشسته است، ۸ امتیاز عقب افتاد. شاید گفته شود که سپاهان دو بازی عقب‌افتاده دارد و چنانچه هر دو را ببرد، به دو پوئنی تیم جواد نکونام می‌رسد و به تبع آن به کورس قهرمانی باز خواهد گشت، اما بردن این‌گونه دیدار‌ها به سبب فشرده بودن مسابقات و زمان اندک برای ریکاوری تیم‌ها و تدارک‌های تاکتیکی لازم بسیار سخت و معمولاً دور از حصول است بخصوص اگر یادآوری کنیم که دو دیدار عقب‌افتاده سپاهان مقابل تراکتور و ذوب‌آهن است. تراکتوری‌ها اگرچه فقط در رده ششم جدول نشسته‌اند، اما مثل سپاهان دو مسابقه عقب‌افتاده دارند و ذوبی‌ها هم هرگز در دربی اصفهان مفت‌باز نبوده‌اند بویژه امسال که با هدایت محمد ربیعی یکی از بهترین فصول خود را تجربه کرده‌اند. البته ذوبی‌ها هم نسبت به استقلال دو بازی کمتر انجام داده‌اند و در صورت فتح آن‌ها تا رده چهارم جدول بالا می‌آیند.

حتی یک‌سوم این نفرات نیز رشک‌برانگیزند

نتایج منفی مذکور و تحمل ۷ باخت در ۱۸ بازی داخل و آسیایی طی سه ماه گذشته بزرگ‌ترین سند و صریح‌ترین دلیل برای اندیشیدن جدی به چرایی این قضایا و مطرح کردن این سؤال منطقی و بدیهی است که آیا نباید به انجام تغییراتی اساسی در کادر فنی سپاهان فکر و این کار را اجرایی کرد. آیا طراحی تاکتیکی برای این بازی‌ها و انواع برنامه‌ریزی‌ها برای انجام امور مرتبط با آن با مورایس و دستیاران وی نبوده و آیا آن‌ها نیستند که باید مسئول مستقیم این ناکامی‌ها شناخته شوند و چوب آن را بخورند؟ نتایج ضعیف و باخت‌های پشت‌سر هم سپاهان در حالی روی داده که هر تیم دیگری در کشورمان آرزوی در اختیار داشتن حتی یک‌سوم بازیکنان توانا و فنی و رشک‌برانگیز سپاهان را دارد و معلوم نیست مورایس با این جمع ذاتاً توانا و بالقوه درخشان چه کرده است که این‌گونه ناتوان ظاهر می‌شوند و پشت‌سر هم می‌بازند و هواداران پرشمار خود را نا‌امید می‌سازند. نحوه استفاده مورایس از مهره‌های کارساز مذکور گاهی بحث‌برانگیز و اسباب حیرت می‌شود و بار‌ها اتفاق افتاده که استفاده او از بازیکنان مورد علاقه‌اش به قیمت عدم بهره‌گیری از نفراتی تمام شده که اگر در زمین حضور داشتند می‌توانستند گره‌گشایی کنند و پیام‌آور پیروزی باشند.

پرخاشگری؛ لازمه نخست قهرمانی!

اگر ندانیم که چرا هنوز سران سپاهان مجاب نشده‌اند مورایس قادر به رسیدن نتایج مورد‌نظر نیست و به همین سبب او را برکنار نکرده‌اند، این مسأله کاملاً محرز نشان می‌دهد که چنانچه یک مربی ایرانی هدایتگر سپاهان بود و این نتایج مشعشع با رهبری او حاصل می‌آمد، تا این لحظه صد درصد برکنار شده و شاید هم در میدان مرکزی شهر توسط برخی هواداران پرتعصب اعدام شده بود! مورایس حتی اگر به لحاظ فنی و گزینش تاکتیک‌های مورد نیاز کم‌نقص باشد (که البته چنین نیست و بعضی انتخاب‌های او پرحرف و حدیث است)، چون خلق‌و‌خویی مطالبه‌گر ندارد و اهل دعوا و مجادلات لب خط نیست و بیش از حد مأخوذ به حیا است، به درد قهرمان کردن یک تیم در لیگ سرشار از درگیری ایران نمی‌خورد. لیگی که در آن تا مربیان یقه نگیرند، به داوران بی‌احترامی نکنند و از مسئولان برگزاری مسابقات زهر چشم نگیرند و به حریفان حرف‌های درشت نزنند و در یک کلام پرخاشگر و بی‌انصاف نباشند، قهرمانی‌ها حاصل نمی‌آید و فقط تیم‌هایی به این توفیق می‌رسند که مربیان‌شان از زمین و زمان بد بگویند و همیشه طلبکار و شاکی باشند.

شاید استثنا‌هایی هم در روند فوق مشاهده شده باشد، اما روند حاکم بر لیگ و طریقه ثمردهی و نتیجه‌گیری در آن همانی است که گفتیم. اگر مربیان لیگ ما البته به لحاظ فنی هم خوب‌اند و رفتار پسندیده‌ای دارند، اما اگر از خصلت‌های خوشی (!) که گفتیم بی‌بهره باشند، قهرمانی‌ها را فقط در رؤیا‌های خود لمس و رؤیت خواهند کرد. چیزی که اگر مورایس ماندنی باشد، شاید توسط او نیز تجربه و تکرار شود.

برچسب ها: سپاهان
ارسال نظرات
نام:
ایمیل:
* نظر:
قوانین ارسال نظر