کد مطلب: ۵۴۲۴۸۹
۱۹ آذر ۱۴۰۲ - ۰۳:۵۰
گفتگو با سیدمنصور سیدسجادی، مدیر پایگاه میراث فرهنگی شهر سوخته درباره راز‌های این منطقه باستانی

به گزارش مجله خبری نگار/همشهری: راز‌های شهر سوخته همچنان سربه مهر و این شهر باستانی که کتاب ناتمام تمدن جنوب شرق ایران است، داستانی ۵۵۰۰ ساله دارد. شهر سوخته از ۳۵۰۰ تا ۲۰۰۰ سال پیش از میلاد مسیح در بیابانی‌ترین نقطه کنونی ایران، یکی از باشکوه‌ترین تمدن‌های جنوب شرق ایران بود. مردمانش مرفه بودند، دانش پزشکی بالایی داشتند و اهل منطق و ریاضیات بودند. سیدمنصور سیدسجادی، مدیر پایگاه میراث فرهنگی شهر سوخته و سرپرست هیأت کاوش باستان شناختی این محوطه ثبت جهانی شده ایران که حدود ۵۰ سال است کاوش شهر سوخته را برعهده دارد و ۸۰ درصد بینایی چشم چپ خود را نیز به‌دلیل توفان‌های شن سیستان در کاوش‌های باستان‌شناختی این محوطه ثبت جهانی شده از دست داده، حالا مهمان ماست تا از تمدن شهر سوخته روایت کند. او می‌گوید: تنها ۵ درصد این هیولای بزرگ کاوش شده که کفایت نمی‌کند. ما دنبال بایگانی نوشته‌های شهر سوخته هستیم تا شاید زوایای پنهان این شهر ۵ هزار ساله را کشف کنیم. سیدسجادی در این گفتگو بخش کوچکی از راز‌های شهر سوخته را برای مخاطبان برملا کرده است.

آقای سیدسجادی فکر می‌کردید روزی شهر سوخته تمام نظریات مبنی بر خالی بودن جنوب شرق ایران از تمدن‌های باستانی را بی‌ارزش کند؟

در ایران «شهر سوخته»‌های بسیار زیادی وجود دارد و حداقل حدود ۶۰۰ هزار محوطه باستانی پیش از تاریخ داریم که امکان بررسی و حفاری و پژوهش در تمام این‌ها مقدور نیست؛ چون نیرو و هزینه زیاد می‌خواهد. شهر سوخته تنها یکی از صد‌ها محوطه باستانی بررسی شده توسط باستان‌شناسان در ۱۰۰ سال اخیر است. باستان‌شناسان پیش‌تر فکر می‌کردند در شرق دشت لوت خبری از تمدن‌های باستانی نیست. از دهه ۶۰ میلادی‌کار‌هایی در «تل ابلیس» کرمان انجام شد که نتیجه شگفت‌آور بود؛ دقیقا همان نقاطی که کسی فکر نمی‌کرد نشانه تمدنی وجود داشته باشد، نخستین محل ذوب فلزات با قدمت ۶ هزار سال در ایران شناسایی شد. شادروان علی حاکمی و شادروان میرعابدین کابلی هم در منطقه شهداد، درست بر لبه کویر، یکی از مهم‌ترین مراکز ذوب فلز و ساختار اشیای فلزی و مرمری متعلق به هزاره سوم پیش از میلاد را کشف کردند. شهر سوخته، اما بیش از ۱۰۰ سال پیش توسط یک باستان‌شناس انگلیسی به دنیای باستان‌شناسی معرفی شد. اما اواخر دهه ۴۰ گروهی از باستان‌شناسان ایتالیایی مؤسسه مطالعات شرق و خاور دور ایتالیا با همکاری باستان‌شناسان ایرانی در شهر سوخته آغاز به‌کار کردند.

باستان‌شناس انگلیسی چه یافته‌ای داشت؟

اتفاقا چیز خاصی پیدا نکرد. تپه‌های باستانی پیش از تاریخ در سطح بیرونی مواد فرهنگی زیادی شامل سفال، اشیای سنگی و خرده‌فلز دارند و او ۴ روز بیشتر در شهر سوخته کار نکرد، ولی متوجه شد این نقطه محوطه مهمی است، اما کاری که ایتالیایی‌ها انجام دادند این بود که شهر سوخته را از نظر علمی و فنی به دنیای باستان‌شناسی دهه ۴۰ شناساندند که بسیار مهم بود.

پیش از انقلاب شما هم در تیم باستان‌شناسی ایتالیا بودید؟

بله من پیش از انقلاب با همین تیم ایتالیایی در شهر سوخته کار کردم. بعد از انقلاب هم مسئولیت شهر سوخته به من سپرده شد و کار را با چند جوان کم تجربه در باستان‌شناسی، شروع کردم و خوشحالم بگویم که این شهر در ۱۵۰ سال تاریخ باستان‌شناسی در آن طی ۱۶‌ماه کار میدانی آنقدر دارای ارزش شد که به‌عنوان هجدهمین اثر تاریخی ایران در یونسکو ثبت شد. البته ۱۷ اثر دیگر، آثار فاخری همچون مسجد امام بودند، ولی شهر سوخته تنها یک تل خاک بود که به دلیل اهمیت ثبت جهانی شد.

یافته‌های علمی شهر سوخته چقدر اهمیت دارند؟

کاوش‌های شهر سوخته به ما کمک می‌کنند تاریخ آغاز فکر جراحی و علوم پزشکی را دریابیم. اخیرا توانستیم تاریخچه مالاریا در ایران را از شهر سوخته بیابیم که از چه زمان در ایران و منطقه سیستان و بلوچستان رایج بوده، این صحبت مربوط به ۵ هزار تا ۴ هزار سال پیش است. مطالعات انگل‌شناسی بر ۲۰۰ مورد از تدفین‌های شهر سوخته هم مشخص کرد آلودگی در شهر سوخته وجود نداشته و تنها ۳ مورد عفونی پیدا شد. یعنی ۵ هزار سال قبل مردمان شهر سوخته بهداشت را به بهترین شکل رعایت می‌کردند. یک بازی فکری در شهر سوخته پیدا شد که نیای شطرنج امروز است و چوب این تخته‌بازی آبنوس است که از هندوستان آمده، نشان می‌دهد مردم شهر سوخته ایزوله نبوده و ارتباطات داشته‌اند. روی این چوب نقش یک مار طراحی شده که به بهترین وجه دور خودش پیچیده و دمش را گاز گرفته، پس هنر خراطی خوب در شهر سوخته وجود داشته و مردم شهر سوخته با منطق و ریاضیات هم آشنا بودند؛ چون برای بازی فکری ۲ نفره، هر کدام با منطق و محاسبه سعی می‌کردند بر رقیب خود غلبه کنند. جراحی جمجمه یک دختربچه ۱۳ ساله در یافته‌های باستان‌شناختی، نشان می‌دهد مردم جامعه آن زمان که یا پزشک یا روحانی و کاهن بودند که هنوز نمی‌دانیم، وقتی دختربچه را دیدند، متوجه دفرمه شدن جمجمه شده که باید مایعات و ضایعات داخل جمجمه تخلیه شود. پس آهیانه چپ جمجمه بچه را با ابزار سنگی بریده‌اند و ضایعات را خارج و جمجمه را پانسمان کرده‌اند. این بچه ۶ تا ۹ ماه هم زنده مانده است؛ پس آن جامعه می‌دانسته این بیماری وجود دارد و درمانش چیست. یا در نمونه دیگر، همیشه این تصور بود که هنر مرقع و مرصع از زمان ایلخانی به ایران آمد و در دوران صفویه و قاجار وجود داشت، ولی در حفاری شهر سوخته شانه سر چوبی پیدا کردیم که روی آن معرق کاری شده و قطعات مختلف هندسی جداگانه بریده و داخل آن گذاشته شده؛ بنابراین در تکمیل تاریخ و هنر‌ها و صنایع، یک‌دفعه می‌بینید تاریخ معرق و مرصع در ایران حداقل به ۴۷۰۰ سال قبل برمی‌گردد.

اهمیت گور‌های باستانی شهر سوخته چیست؟

گور‌های باستانی در دوران پیش از تاریخ تا آغاز تاریخ یعنی از ۷ هزار سال قبل تا ۳ هزار سال قبل وجود دارد و هر گور هم یک آزمایشگاه مستقل است. اگر گور شماره ۶۷۰۵ را باز نمی‌کردیم، هیچ‌وقت نمی‌دانستیم یکی از قدیمی‌ترین چشم‌های مصنوعی جهان در شهر سوخته است. صاحب گور خانم ۲۸ تا ۳۲ ساله بود که کشف آن از بهترین یافته‌های من است. یک چشم این خانم نابینا بود و برای اینکه زشتی ظاهری او از بین برود، صنعتگران و هنرمندان فکر کردند یک چشم مصنوعی برایش بگذارند. این چشم مهم‌ترین چیزی بود که پیدا کردیم. اگر گور شماره ۷۳۱ باز نمی‌شد چگونه می‌دانستیم یکی از نخستین پویانمایی‌های پیش از تاریخ در شهر سوخته است؟ گور ۱۰۰۱ اگر باز نمی‌شد، از کجا می‌دانستیم جمجمه جراحی شده آنجاست؟ این گور‌ها کمک می‌کنند حتی طبقات اجتماعی، ریشه‌های مردم شهر سوخته و شغلشان را هم بفهمیم. حتی بیماری‌ها، جنسیت، قد و وزن را هم از همین گور‌ها تشخیص می‌دهیم.

در گور‌های شهر سوخته تدفین‌های عاشقانه مانند گور‌های باستانی هندوستان یا آفریقا وجود دارند؟

بله، زیاد هم داریم. حدود ۱۱۲۰ گور در شهر سوخته حفاری شده که نسبت به تعدادش عددی نیست.۴۰ هزار گور باستانی داریم که حداقل ۶۰ هزار جمعیت در آن خوابیده است. این تعداد گور متعلق به یک دوره ۱۲۰۰ ساله است که یعنی با جمعیت بزرگ در شهر سوخته مواجهیم. از ۱۱۲۰ گور هم ۲۰۰ گور را همکاران ایتالیایی قبل از انقلاب و مابقی را بعد از انقلاب حفاری کردیم. گور‌های خانوادگی آرامگاه‌هایی که ۵ تن از یک خانواده در یک گور دفن شده‌اند هم وجود دارند. وقتی گوری پیدا می‌کنید که خانمی همراه ۲ فرزندش همزمان فوت شده و این‌ها را دفن کرده‌اند و می‌بینید دست مادر به نشانه حمایت روی ۲ فرزند دراز شده، نشان می‌دهد شهر سوخته جامعه سالم بوده است. تدفین‌های ۲ نفره و ۳ نفره و خانوادگی به‌خصوص یک مرد و یک زن فراوان است. تدفین‌های همزمان فرزندان و مادران و بعضی اوقات پدران یکجا هم وجود دارد. از این گور‌ها متوجه می‌شوید شهر سوخته در ۵ هزار سال قبل دچار هرج و مرج نبوده و اصول انسانی در این شهر رعایت می‌شده است. متوجه می‌شوید این مردم به دنیای پس از مرگ هم اعتقاد داشته‌اند. چون می‌بینید غذا و ابزار کار کنار مردگان گذاشته‌اند. با بررسی اسکلت‌ها متوجه شدیم که یک حالت آرامش هنگام مرگ هم در آن‌ها وجود داشته؛ چون مردمان شهر سوخته مرگ را بخش لاینفک زندگی می‌دانستند.

۵ هزار سال قبل جمعیت شهر سوخته چقدر بود؟

۴۶۰۰ تا ۴۴۰۰ قبل از میلاد، شهر سوخته ۱۲ تا ۱۴ هزار نفر جمعیت داشت که نشان می‌دهد این شهر متروپل بود.

صحبت شهر سوخته می‌شود، تصور این است که به‌دلیل آتش‌سوزی تخلیه شد.

در ۳ مرحله آتش‌سوزی در شهر سوخته وجود داشت، ولی اینکه شهر به‌دلیل آتش‌سوزی متروک شده باشد، اینگونه نیست. خیلی‌ها این سؤال را از من می‌پرسند چرا اینجا شهر سوخته است؟ در دوره ناصرالدین‌شاه، یک انگلیسی از شهر سوخته گذشت و سفرنامه از خراسان و سیستان را چاپ کرد. راهنمای محلی داشت که او را با توتم، یعنی قایق محلی به شهر سوخته برد. تصور کنید ۱۷۰ سال قبل زابل چقدر پرآب بود که قسمتی از آن‌را با قایق رد شد. دید خاک و مواد پراکنده سوخته است؛ مردم محلی آن زمان هم به این منطقه شهر سوخته می‌گفتند، ولی، چون نوشته‌ها و بایگانی شهر سوخته را هنوز پیدا نکرده‌ایم، نمی‌دانیم نام باستانی شهر سوخته چیست؟ شهر سوخته ۳ مرحله آتش‌سوزی در ۲۷۰۰ قبل از میلاد، ۲۲۰۰ قبل از میلاد و ۲۱۰۰ یا ۱۹۰۰ قبل از میلاد داشت که صدمات زیادی به شهر زد و در آخرین آتش سوزی حدود ۶۰ خانوار در آن زندگی می‌کردند که آخرین ساکنان هم شهر را ترک کردند. البته که متروک شدن شهر سوخته فقط به این دلیل نبود. در این برهه، تمام نواحی شرق ایران به دلیل تغییرات شدید اقلیمی از آسیای مرکزی تا ترکمنستان فعلی رسید و شهر‌های بزرگ و مرکزی افغانستان مثل موندگک را هم فراگرفت و به شهر سوخته رسید متروکه شد. تغییرات شدید اقلیمی کشاورزی را مختل و تنها راه تهیه غذا دامداری بود که با کوچ‌نشینی همخوانی دارد؛ مردم شهر سوخته هم مهاجرت کردند به نقاط کوچک اطراف که البته بیشتر از ۵۰ سال نمی‌توانستند در این نقاط بمانند؛ چون منابع غذایی‌شان تمام می‌شد.

داستان میمون دفن شده در شهر سوخته چه بود؟

این میمون در یکی از قبر‌ها پیدا شد. دوستانی که آن‌را پیدا کردند گفتند یک آدم عجیب و غریب در گور خفته است. در ایران جانور باستان‌شناس نداشتیم، الان هم تنها ۲ نفر هستند که این کار را می‌شناسند و از دانشگاه ایتالیا دعوت به همکاری کردیم که در مطالعات میان‌رشته‌ای به ما کمک کنند. یک استاد جانورشناس بود که به انبار رفت و همین که نگاه کرد گفت این یک میمون است. پس از مطالعات فهمیدیم این میمون از گونه ماکاک است که در آسیای مرکزی و شرق هندوستان تا مرز‌های برمه زندگی می‌کند. این میمون را به شیوه آدم‌ها دفن کرده بودند؛ با رعایت مسائل مذهبی آن زمان و برایش غذا گذاشته بودند و لیوان نوشیدنی هم دستش بود. در شرق ایران این نخستین‌بار است که با تدفین یک میمون به شیوه تدفین انسانی با رعایت تمامی آداب تدفینی مواجه شدیم.

۸۰ درصد بینایی چشم چپم را برای کاوش شهر سوخته از دست دادم

اولین روزی که وارد شهر سوخته شدم ۲۴ ساله بودم. سفر ما از زاهدان تا شهر سوخته ۷ ساعت بر یک جاده شنی طول کشید. در یک فضای عجیب و غریبی به شهر سوخته رفتم. روستا‌های اطراف تهران در برابر شهر سوخته لس‌آنجلس بودند. جایی که پیاده شدم، یک تنور و یک اتاقک گلی بود. گفتم اینجا که از شهر سوخته هم بدتر است. توفان شن و گرمای شدید و گرسنگی و تشنگی بود. صورتمان را می‌بستیم که شن به چشممان نرود که رفت و ۸۰ درصد بینایی چشم چپم را برای حفاری شهر سوخته از دست دادم، اما می‌دانید چه چیزی برایم مهم است؟ روزی که حفاری شهر سوخته شروع شد یک اتاقک نگهبانی و یک تنور آنجا بود. الان یکی از زیباترین موزه‌های ایران در شهر سوخته است و آن زمان اگر یک نگهبان بود، الان چیزی حدود ۱۲۰ خانوار در شکل‌های مختلف آنجا کار می‌کنند؛ این مهم‌ترین بخش کار ماست. روستا‌های داخل دشت سیستان حالا آب و برق دارند.

برچسب ها: آثار باستانی
ارسال نظرات
نام:
ایمیل:
* نظر:
قوانین ارسال نظر