به گزارش مجله خبری نگار/ایران: تاریخ مدرن خاورمیانه از درگیری اعراب و اسرائیل تأثیر بسیاری پذیرفته است. این درگیری نه تنها کشورهای عربی بلکه به تدریج تمام خاورمیانه و تمام جهان اسلام را درگیر کرده است. به رغم تفاوت نجومی میان امکانات کشورهای اسلامی و اسرائیل، چند میلیون یهودی صهیونیست اراده و طرح تجاوزکارانه و اشغالگرانه خود را بر یک و نیم میلیارد مسلمان جهان تحمیل کردهاند.
در این درگیری، سرزمین مقدس فلسطین، حلقه وصل جغرافیایی غرب جهان اسلام و شرق آن، از دست رفت و مسجدالاقصی، یکی از مقدسترین اماکن اسلامی، به تصرف یهودیها درآمد. به رغم مبارزات سخت و فداکاریهای چشمگیر، زنجیره شکستهای ملتهای اسلامی در طول همه این سالها نه تنها شکسته نشده بلکه تثبیت و تقویت نیز شده است. قدرت و وسعت پیروزیهایی نسبی و محدودی که در این رویارویی به دست آمده، مانند حمله اعراب به اسرائیل در جنگ ۱۹۷۳و جدال حزبالله با اسرائیل در لبنان، در حدی نبوده که روند امور را در منطقه تغییر دهد. اسرائیل متأسفانه همچنان در حال پیشروی است و جای پای خود را در منطقه محکم و محکمتر میکند. ادامه این وضع تمامی خاورمیانه و جهان اسلام، و نه فقط فلسطین، را تهدید مینماید و آینده آن را در برابر سؤالات جدی و نگران کنندهای قرار میدهد.
این روند مصیبت بار بسیاری را در جهان اسلام به تأمل واداشته تا علل شکست مسلمانان و تداوم آن را بررسی و ارزیابی نمایند تا راهی برای خروج از چرخه شکست بیابند و زمینه دگرگونی اوضاع را فراهم نمایند. متأسفانه این ارزیابیها نتیجه درخشانی نداشته و یا لااقل تأثیر زیادی بر سیر امور نگذاشته است. اشتباهات تکراری بسیاری همچنان مانع آزادشدن نیروی واقعی کشورهای اسلامی است، اما در این میان یک ارزیابی موجود از علل و عوامل شکست کشورهای اسلامی چشمانداز امیدوارکنندهای پدیدار ساخته است.
براساس این ارزیابی آنچه علت اصلی پیروزی اسرائیل و شکست کشورهای اسلامی است اختلاف اساسی این دو در دسترسی به دانش و اطلاعات درباره دیگری است. در حالیکه اسرائیل از بهترین خاورمیانه شناسان، اسلام شناسان، ایران شناسان و... بهره میبرد جوامع اسلامی در این زمینه از فقر مزمن و حادی رنج میبرند. دانشی که یک و نیم میلیارد مسلمان در زمینه اسرائیل شناسی تولید کرده است بسیار کمتر از دانشی است که جمعیت چند میلیونی یهودی درباره جهان اسلام، خاورمیانه و اسلام تولید نمودهاند. اسرائیل و حامیان یهودی آن در جهان مراکز پژوهشی متعدد و پیشرفتهای ایجاد نمودهاند که تحولات جهان اسلام و کشورهای اسلامی را به دقت رصد میکند و اطلاع خوبی از اوضاع این کشورها دارد.
این مراکز و منابع غنی آن به اسرائیل و جنبش صهیونیسم اجازه میدهد طرحها و برنامههای خود در مورد مبارزه با جهان اسلام را با چشم باز و اطلاعاتی دقیق اداره نموده در حالیکه تلاشهای جهان اسلام برای مقاومت و مقابله با طرحهای اسرائیل، در غیاب اطلاعات و دانش درستی از اوضاع داخلی اسرائیل و ابعاد بینالمللی آن، به دست و پازدنی کورکورانه یا راه رفتنی کورمال کورمال در شبی سیاه و تاریک ماننده است.
این ارزیابی درست از علل شکست کشورهای اسلامی موجب تقویت نگاه به جایگاه دانش و اطلاعات در درگیری با اسرائیل و رونق نسبی مطالعات اسرائیل شده است. براساس این نگاه نابرابری اصلی که علت العلل ناکامیها و ضعفهای کشورهای اسلامی در مقابل رژیم صهیونیستی است نابرابری علمی و اطلاعاتی است و تا این نابرابری برطرف نشود نمیتوان امید چندانی به تغییر موازنه فعلی قدرت در خاورمیانه داشت. بر همین اساس مطالعات اسرائیل در کشورهای اسلامی از جمله ایران مورد توجه قرار گرفت.
برای اولین بار در سال ۱۳۹۱ رشته مطالعات اسرائیل (مطالعات فلسطین اشغالی) در دانشکده مطالعات جهان دانشگاه تهران تأسیس شد. در این رشته هر ساله حدود ۵ الی ۱۰ دانشجوی کارشناسی ارشد جذب میشوند و هدف از آموزش آنان تربیت کارشناسان و متخصصانی است که اسرائیل و اوضاع داخلی آن را بشناسند و بتوانند از منابع علمی موجود در این زمینه (که به زبانهای مختلف بویژه انگلیسی، عربی و عبری نوشته شده است) استفاده نموده و همچنین مقدمات تولید دانش بومی در این زمینه را فراهم نمایند. با وجود این مطالعات اسرائیل در ایران هنوز در مراحل اولیه و مقدماتی رشد خود است و مهمترین دلیل آن کمیت و کیفیت ادبیاتی است که در زبان فارسی در این حوزه تولید شده است. به راحتی میتوان ادعا کرد اگر محققی همه کتابهای فارسی (حوزه مطالعات اسرائیل) را مطالعه کند به حداقل دانش لازم در این حوزه دست نخواهد یافت.
ادبیات کشور در این زمینه در مقایسه با ادبیات موجود در زبانهای دیگر، بویژه انگلیسی، عربی و عبری، بسیار فقیر است. اولین گام در زمینه فقرزدایی در این زمینه انتقال دانش موجود در زبانهای دیگر به زبان فارسی است تا بتوان زمینه و ظرفیت لازم برای تولید دانش در این حوزه در ایران را فراهم نمود. اینک ظرفیت علمی کشور در این حوزه با آن نقطه مورد نظر، نقطه تولید علم، فاصله بسیاری دارد. به همین دلیل بعید است بتوان کتاب فارسی در حوزه مطالعات اسرائیل یافت که به زبانهای دیگری ترجمه شده باشد یا کتابی ایرانی در حوزه اسرائیل شناسی نشان داد که به عنوان یک منبع علمی و درسی در دانشگاههای کشورهای دیگر تدریس شود.
راه مستقیم خروج از این وضعیت نامطلوب، توسعه و تولید ادبیات مربوطه در این رشته است و در این چهارچوب است که کتاب حاضر، ترجمه خاطرات گلدا مایر نخستوزیر اسبق اسرائیل، به زبان فارسی اهمیت مییابد. گلدا مایر از شخصیتهای کلیدی جنبش صهیونیسم و از بنیانگذاران اسرائیل به شمار میرود. او فعالیتهای سیاسی خود را از از دهه دوم قرن بیستم همزمان با موجهای اولیه مهاجرت یهودیان به فلسطین آغاز نموده و همه سالهای فعالیت صهیونیسم در این سرزمین تا تأسیس اسرائیل در سال ۱۹۴۸ را در کنار این جنبش بوده است.
پس از تأسیس اسرائیل نیز او با اشغال پستهای کلیدی در رهبری و اداره اسرائیل نقش مهمی ایفا کرده است. اوج فعالیتهای او در این زمینه ده سال فعالیت به عنوان وزیر خارجه اسرائیل و پنج سال نخستوزیری این رژیم میباشد. در واقع از زمان تأسیس اسرائیل (سال ۱۹۴۸) تا سال ۱۹۷۴ که او از پست نخستوزیری استعفا داد، مایر نقش فوقالعادهای در همه تحولات سرنوشت ساز این سالها بویژه جنگ ۱۹۴۸، جنگ ۱۹۵۶، جنگ ۱۹۶۷ و همچنین جنگ ۱۹۷۳ داشته است. البته جنگ اخیر، در رمضان ۱۹۷۳، در واقع به نقش تعیین کننده او در سپهر سیاست اسرائیل پایان داد. شکست نسبی اسرائیل در این جنگ در دوره رهبری و نخستوزیری وی اتفاق افتاد و از اینرو مایر به دلیل این شکست مورد ملامت قرار گرفت و بر اثر فشارهای وارده در این دوره از پست نخستوزیری استعفا داد.
کتاب حاضر، خاطرات گلدا مایر، همه تحولات زندگی شخصی و سیاسی او از دوران کودکی و زندگی در روسیه تا اواخر عمر او را پوشش میدهد. از اینرو در واقع یک دوره تاریخ صهیونیسم و اسرائیل به زبانی شخصی، شیرین و داستان وار به شمار میآید که برای کسانی که از زبان سرد و بیروح تاریخ نویسیهای علمی و آکادمیک گریزانند گزینه جذاب و مناسبی به شمار میآید. چالش عمدهای که در ایران (و سایر کشورهای اسلامی) درباره این کتاب، و امثال آن، وجود دارد میزان مطابقت مطالب کتاب با حقایق تاریخی و تأثیر آن بر خوانندگان کتاب است. متأسفانه به دلیل فقر ادبیات اسرائیل شناسی در کشور و ضعف رویکرد نقادانه به چنین ادبیاتی، هراس از تأثیرات جانبی چنین ادبیاتی همچنان موجب رواج شک و تردید در زمینه انتشار ادبیات مربوطه در کشور است.
این چالشها در جوامعی که ادبیات غنی در این حوزهها دارند، دانش آنها توسعه یافته و قدرت نقادی آنها بالاست نگرانی زیادی برنمیانگیزد. توسعه مطالعات اسرائیل در کشور جز از این مسیر میسر نیست. لازمه اسرائیل شناسی آشنا شدن با تاریخ اسرائیل، شخصیتها و رهبران اسرائیل و از همه مهمتر طرز فکر، اعتقادات و نگاه آنها به مسائل مورد اختلاف است. بدون شناخت گلدا مایر و طرز فکر و شخصیت او نمیتوان مواجهه عالمانه و هوشمندانهای با او و میراث او داشت و برای رسیدن به این شناخت مطمئناً مطالعه این کتاب او ضرورتی گریزناپذیر است.
کتاب خاطرات گلدا مایر منبعی علمی برای کشف حقایق تاریخی درگیری اعراب و اسرائیل نیست و هیچ ناظر منصفی نمیتواند چنین نگاه خوشبینانه یا ساده لوحانهای به این کتاب داشته باشد. گلدا مایر تاریخدان نبود، دانشمند یا استاد دانشگاه نبود، او حتی یک شخصیت بیطرف نبود. کاملاً روشن است او یک صهیونیست دو آتشه بود که زندگی خود، از سنین جوانی تا پایان عمر را وقف توسعه و پیشرفت ایدئولوژی صهیونیسم نمود و در این راه حتی خانواده خود را به کناری نهاد. براساس خاطرات مایر در همین کتاب او به رغم مخالفت پدر و مادر خود، آنها را در امریکا تنها گذاشت و به جنبش صهیونیسم در فلسطین پیوست. در فلسطین نیز همین بلا را بر سر همسر و فرزندان خود آورد. عملاً در زندگی او توجه به خانواده تحتالشعاع فعالیتهای سیاسی او برای پیشبرد پروژه صهیونیسم قرار داشت. از چنین صهیونیست متعصبی انتظار نمیرود به حقایق تلخ صهیونیسم و برخورد ظالمانه و جنایتکارانه آن با فلسطینیها اعتراف نماید. هدف اصلی و اساسی او از این کتاب بیان حقایق تاریخ نیست.
هدف اصلی او دفاع از ایدئولوژی و موجودیتی است که او در تمام زندگی سیاسی خود از آن دفاع کرد. هدف توجیه جنبش صهیونیسم و اقدامات آن در فلسطین است. اگر کشف این امر برای برخی از خوانندگان آسان نیست این سختی و صعوبت را باید در عدم اطلاع آنها از تاریخ واقعی صهیونیسم و فلسطین جستوجو نمود. ادبیات و نوشتههای دانشمندان و مورخین بسیاری، چون ادوارد سعید، ایلان پاپه، غسان کنفانی، عبدالوهاب المسیری، رشید خالدی، شلومو سند و سایرین میتواند در این زمینه راهگشا و روشنگرانه باشد. این صعوبتها و نگرانیها نباید سد راه مطالعات اسرائیل در کشور شود. مطالعات اسرائیل با وجود این کتاب و دهها کتاب از این نوع همچنان از توسعه مطلوب فاصله چشمگیری دارد و این فاصله است که اسرائیل را در موقعیت برتری قرار داده و هزینه شکستهای پی در پی را بر کشورهای اسلامی تحمیل مینماید.
کتاب خاطرات مایر برای اولین بار در سال ۱۹۷۵ منتشر شده است، اما ضعف مطالعات اسرائیل در ایران ترجمه آن را ۴۵ سال به تأخیر انداخته است. فاصله ۴۵ ساله با دانش جهان در زمینه مطالعات اسرائیل نمیتواند نویدبخش شکوفایی این رشته علمی و پیروزی در صحنههای مبارزه با اسرائیل باشد. کتاب حاضر اینک به همت دکتر مختار مجاهد ترجمه شده است. دکتر مجاهد از دانش آموختگان شایسته مطالعات اسرائیل در دانشگاه تهران است و دو سال از عمر خود را صرف این کار ارزنده کرده است. نتیجه تلاش ایشان کاری با کیفیت و متنی خواندنی است که میتواند مورد استفاده کارشناسان حوزه اسرائیل شناسی و همچنین عموم علاقهمندان به این حوزه قرار گیرد. این کار همچنین گام ارزندهای در مسیر توسعه مطالعات اسرائیل در کشور به شمار میآید. امید است این گام، و گامهای مشابه، زمینه تحول این حوزه از دانش مطالعات منطقهای را فراهم کرده و ظرفیت علمی لازم برای برخورد عالمانه و هشیارانه با پدیده صهیونیسم و اسرائیل در منطقه را فراهم کند.
سید هادی برهانی-استاد مطالعات اسرائیل دانشگاه تهران