به گزارش مجله خبری نگار،وضعیت این روزها بسیار جالب است. از طرفی ناسا را میبینیم که با گامهای کوچک و مطمئن بهسمت کاوش در فضا گام برمیدارد و هنوز نتوانسته هیچ نشانهای از موجودات فضایی ارائه دهد. در عین حال این سازمان تاکنون کاوشگرهای زیادی را به فضا پرتاب کرده و به سیارههای زیادی سر زده است. ناسا حتی خبری در رابطه با پیدا کردن حیات در شکلهای اولیه آن مخابره نکرده است.
البته این موضوع نمیتواند بهاین معنی باشد که هیچ موجود دیگری در این جهان باعظمت وجود ندارد. بلکه بهدلایل مختلف از جمله محدودیت زمانی حضور ما در جهان هستی، محدودیت فناوریهای ما یا طرف مقابل، فاصله فوقالعاده زیاد و … فعلا شاهد برخورد انسان با موجودات فضایی نبودهایم.
از طرفی با مسئله یوفوها طرف هستیم. پرندههای ناشناسی که هر چندوقت یکبار در آسمان یک کشور ظاهر میشوند و توجهات را بهخود جلب میکنند. مسئله یوفوها آنقدر جدی شد که پنتاگون تصمیم گرفت بخشی را مسئول بررسی دقیق آنها بکند. چندی پیش نیز گزارش پنتاگون در مورد یوفوها به کنگره آمریکا ارائه شد. پنتاگون گزارشهای ارائه شده توسط پرسنل ارتش آمریکا را مورد بررسی قرار داده بود و در نهایت نیز اعلام کرد که نتوانسته مدرکی دال بر برخورد انسان با موجودات فضایی پیدا کند.
هرچند بهگفته پنتاگون برخی از موارد قابل شناسایی نبودند و بهخاطر کمبود مدارک نمیتوان با قطعیت در رابطه با آنها صحبت کرد. شما میتوانید گزارش کاملتر پنتاگون را در مطلب آخرین آپدیت پنتاگون درمورد یوفو؛ بالاخره مدرکی پیدا شد یا نه؟ مشاهده کنید.
در جهت مخالف ناسا و پنتاگون گروه دیگری قرار دارند که فکر میکنند موجودات فضایی از سیارهها و حتی کهکشانهای دیگر بارها به زمین آمدهاند و حتی داستانهایی را در رابطه با برخورد با این موجودات منتشر کردهاند. داستانهایی که اگرچه مدرکی دال بر واقعی بودن آنها وجود ندارد، اما صدها میلیون نفر در این کره خاکی به آنها باور دارند. در ادامه به عجیبترین داستانهای برخورد انسان با موجودات فضایی میپردازیم.
خزندگان فرازمینی، خزندگان انساننما یا رپتیلین گونهای از خزندگان فضایی هستند که به انسان شباهت زیادی دارند و روی دو پا راه میروند. بهباور برخی، آنها از سیارهای که بهدور ستاره آلفای اژدها میچرخد، آمدهاند و به باور برخی دیگر نیز به زمین تعلق دارند. در باور گروه دوم آنها بازماندگان دایناسورها هستند که در طول هزاران سال زیر زمین تکامل یافته و مخفی باقی مانده اند. در هر حال آنها شرور محسوب میشوند.
در اکثر داستانهای مربوط به برخورد انسان با این دسته از موجودات فضایی آدمربایی و تجاوز دیده میشود. بهعنوان مثال یک زن باکره در مکزیک پس از مدتی متوجه شد که باردار است. وی بعدها ادعا کرد که وقتی حدود ساعت ۱۱ ظهر در حال رانندگی بوده، متوجه یک بشقاب پرنده میشود. او ناگهان میبیند که ساعت ۲ عصر است و در فاصله ۳۰۰ کیلومتری از محل اولیه قرار دارد. هرچند از اتفاقات این مدت هیچ خاطرهای ندارد.
در هفتههای بعد وی احساس خستگی، ضعف و حالت تهوع داشت. نتایج آزمایشها نیز نشان دادند که باردار است. بعد از هفت ماه یک خزنده هیبریدی وحشتناک از او متولد شد. این جانور لبهایی همچون قورباغه و لاکی مانند لاکپشت داشت و انگشتانش نیز بههم چسبیده بودند. ظاهرا پزشکان مکزیکی در ابتدا از این هیولا وحشت داشتند؛ اما با رژیم غذایی شامل سبزیجات از آن نگهداری کرده و آن را زیر نور فرابنفش قرار دادند. پس از سههفته نیز این موجود هیبریدی توسط مادرش در خفا بزرگ شد.
بهباور نظریهپردازان برخورد انسان با موجودات فضایی، این کار بخشی از برنامه بلندمدت خزندگان فرازمینی برای رسوخ در تمدن انسان و آمادهسازی برای حمله تمامعیار است. آنها خود را برتر از بشر میدانند و تمایل دارند که انسانها را به بردگی بکشند. البته زن مکزیکی تنها فردی نیست که ادعای ربودهشدن و تجاوز توسط خزندگان فرازمینی را مطرح کرده است. خواننده جاز Pamela Stonebrooke نیز تقریبا داستان مشابهی را روایت میکند. با این تفاوت که وی احترام زیادی برای آنها قائل است.
معروفترین گونه از موجودات فضایی شبه انسان نوردیکها هستند. آنها پوستی روشن، موهایی بلوند و چشمان آبی دارند و بهخاطر شباهت به سوئدیها نوردیک نامگذاری شدهاند. برخلاف خزندگان فرازمینی، افرادی که مدعی برخورد انسانها با موجودات فضایی هستند، آنها را خیرخواه نژاد بشر میدانند.
ظاهرا آنها حتی یکبار تلاش کردهاند آیزنهاور را متقاعد کنند در عوض نابود کردن بمبهای اتم آمریکا به دانش تمدنهای پیشرفته فضا دست پیدا کند. هرچند متاسفانه آیزنهاور با گروه دیگری از موجودات فضایی بهنام خاکستریها معاهدهای را امضا کرد. گویا خاکستریها مشکلی با بمبهای اتم آمریکا نداشتند.
البته آیزنهاور تنها سیاستمداری نیست که در داستانهای برخورد انسان با موجودات فضایی دیده میشود. بتینا رودریگز، معاون پیشین شهردار و کاندیدای نمایندگی مجلس فلوریدا نیز با فضاییها دیدار کرده است. او در سال ۲۰۱۷ در کمپین انتخاباتی خود ادعا کرد که درون یک سفینه فضایی قدم نهاده است.
وی وقتی جوان بود وارد سفینه فضایی شد و موجوداتی که موهایی بلوند داشتند به او خوشامد گفتند. بهادعای رودریگز آنها شبیه مجسمه مسیح در برزیل بودند و به او گفتند که مرکز انرژی جهان، آفریقا است. همچنین Coral Castle در فلوریدا یک هرم باستانی بهحساب میآید و تمامی ادیان با یک منبع انرژی یکسان که به اشتباه خدا نامیده میشود، در ارتباط هستند. علاوه بر اینها فضاییها به او گفته بودند که ۳۰ هزار جمجمه غیر انسانی در غاری در مالتا قرار دارد.
بیشترین داستانها از برخورد انسان با موجودات فضایی به خاکستریها مربوط میشود. آنها ظاهری شبیه بشر دارند؛ اما پوستشان خاکستری است، مویی روی سر ندارند و چشمان مشکی بزرگی دارند. همچنین ابعاد سر آنها نسبت به بدن بزرگ است. کارشناسان دنیای یوفو بر این باورند که سطح سیاره خاکستریها بهخاطر بمبهای اتمی نابود شده است و آنها نیز بهدلیل زندگی طولانیمدت زیر زمین بهاین شکل در آمدهاند.
در حالت اولیه خاکستریها شباهت زیادی به انسانها داشتند، فقط اینکه چشمانشان کمی بزرگتر بود. آنها همچنین احساسات خود را از دست دادهاند و مرتب انسانهای مختلف را میربایند تا بتوانند با انجام آزمایشهای گوناگون احساسات را برگردانند. گزارشهای زیادی از برخورد انسان با اینگونه از موجودات فضایی منتشر شده است.
یکی از جذابترین نمونهها به یک مهندس مواد منفجره بهنام فیلیپ اشنایدر مربوط میشود. او در دهه ۱۹۷۰ در پروژهای برای ساخت یک پایگاه نظامی زیرزمینی در نیومکزیکو شرکت داشت که ناگهان با یک موجود فرازمینی دو متری مواجه شد. بهدلیلی نامعلوم این موجود فضایی یک اسلحه در دست داشت و ناگهان شروع به تیراندازی کرد.
دو گلوله اول دو نفر را کشتند، اما شلیک سوم موفقیتآمیز نبود و گلوله پلاسمایی تعدادی از انگشتهای موجود فضایی را نابود کرد. در نهایت یکی از کلاهسبزهای ارتش آمریکا اشنایدر را نجات داد. در نتیجه این درگیری ۶۰ انسان (از جمله نیروی کلاهسبز) کشته شدند. اشنایدر ادعا میکند که این جنگ حتی امروز نیز ادامه دارد.
ظاهرا نیومکزیکو یکی از ۱۵۰۰ پایگاه موجودات فضایی خاکستری در جهان است. پایگاههایی که بودجه مورد نیاز آنها از راههای مخفی تامین میشود و هماکنون صحنه جنگ هستند. مورد دیگر بهیک سند ثابتنشده از دولت آمریکا مربوط میشود که در آن بهوجود ۱۲۹ پایگاه زیرزمینی مربوط به فضاییها مربوط میشود.
یکی از این پایگاهها در نوادا قرار دارد و محل تیراندازی بوده است. در این مورد فردی بهنام باب لیزار ادعا میکند که نیروهای امنیتی از فضایی خاکستری خواستهاند که با تفنگ پر وارد یک منطقه مشخص (که البته در اختیار خاکستریها بود) نشود. هرچند طرف فضایی اهمیتی نداد و درگیری شروع شد. مورد دیگر نیز در نیومکزیکو رخ داده است. در آن مورد خاکستریها به یک انسان دستور داده بودند تیرهای اسلحه خود را خالی کند.
در دنیای شبه علم خزندگان انساننما تنها موجودات فضایی نیستند و داستانهایی نیز از برخورد انسان با ونوسیها وجود دارند. آنها همچون انسانها نژادهایی با رنگ پوست مختلف دارند. ونوسیها توانستهاند در زمین پایگاههای زیرزمینی بسازند و از آنجا با همکاری سران کشورها، روی فعالیتهای انسانی نظارت میکنند.
جورج آدامسکی از کارشناسان دنیای یوفو ادعا میکند که اولین فرد از سیاره زهره را در سال ۱۹۵۲ در بیابان کلرادو ملاقات کرده است. او اورثون نام داشت و زیر کفشش علامت سیگیل (استفاده شده در جادوی سیاه) دیده میشد. فرد دیگری که ادعا میکند با اهالی سیاره زهره ارتباط داشته است، میوکی هاتویاما نام دارد. وی همسر نخستوزیر پیشین ژاپن، یوکیو هاتویاما است.
او در کتاب خود ادعای برخورد انسان با موجودات فضایی را مطرح میکند. ظاهرا آنها وی را ربوده و به زهره برده بودند. جایی که بسیار زیبا و سرسبز بود. اگرچه ظاهرا نخستوزیر پیشین ژاپن از ادعاهای همسرش حمایت میکند، اما قطعا کاوشگرهای شوروی که روی این سیاره جهنمی فرود آمدند و هیچکدام نتوانستند بیشتر از یک ساعت دوام بیاورند، نظر کاملا متفاوتی دارند. در این رابطه میتوانید به مطلب ماموریت فضایی سیاره زهره که احتمالا روح شما هم از آن خبر ندارد مراجعه کنید.
در داستانهای برخورد انسان با موجودات فضایی حشرات فرازمینی نیز دیده میشوند. یک آخوندک دو متری را تصور کنید که شما را ربوده و به مکانی نامعلوم میبرد. آخوندکها جایگاه بالایی در بین موجودات فضایی دارند و لباسهایی با یقههایی خاص میپوشند. هرچند که در هنگام ربودن انسانها بهصورت فیزیکی عمل نمیکنند و صرفا دستور میدهند. در واقع آنها قادرند از راه دور با دیگر موجودات ارتباط داشته باشند و حتی احساسات مختلف انسانی را تقلید کنند.
یک نقاش بهنام David Huggins ادعا میکند که توانسته حشرات فرازمینی را مشاهده کند. او بارها با یک موجود هیبریدی بهنام Crescent ارتباط جنسی برقرار کرد و در طول این دیدارها نیز موجودات فضایی دیگری را هم دید؛ موجوداتی که به پاگنده شباهت داشتند. پس از اینکه فرزندان این زوج عجیب بهدنیا آمدند، حشرات فرازمینی وی را بهسمت درگاهی پر از نور هدایت کردند.
بهگفته هاگینز، نور شکل خاصی داشت و وقتی یک قدم جلو گذاشت، از داخل بدنش رد شد. او فردا صبح در تختخوابش بیدار شد و برای چند هفته انرژی فوقالعادهای داشت.
همانطور که حتما تاکنون متوجه شدهاید، در اکثر داستانهای مربوط به برخورد انسان با موجودات فضایی شاهد گونههایی هستیم که به انسانها شباهت دارند. هرچند برخی از آنها شباهت بیشتری به ما دارند. بهعنوان مثال هیبریدهای لیموری که موهای تیره و پوستی زیتونی دارند بسیار شبیه اهالی خاورمیانه هستند. همچنین گروهی دیگر که در سیارهای بهدور ستاره ویگا میچرخند، شبیه سرخپوستها هستند.
در سال ۱۹۶۱ نیز جو سیمنتون حتما یکی از آنها را ملاقات کرده بود. او در مزرعه پرورش مرغ خود بود که ناگهان متوجه حضور یک بشقاب پرنده شد. آنها فرود نیامدند بلکه در نزدیکی زمین باقی ماندند و یکی از درهای کناری سفینه را باز کردند. از آن در سه موجود فضایی که شبیه ایتالیاییها بودند و یقهاسکی و کلاه ایمنی بر تن داشتند، بیرون آمدند. سیمنتون حتی سن آنها را بین ۲۵ تا ۳۰ تخمین میزند.
یکی از این افراد به وی ظرفی فلزی (احتمالا آلومینیومی) داد و با اشاره به او فهماند که آب میخواهد. کمی بعد موجود فضایی دیگری که آشپز بهنظر میرسید چهار پنکیک به او داد. بعدها این پنکیکها توسط نیروی هوایی، سازمان غذا و دارو و کمیته ملی تحقیق در رابطه با پدیدههای هوایی آمریکا مورد بررسی قرار گرفتند. آنها اعلام کردند که پنکیکها از آرد، شکر، روغن و (براساس شایعات) نوعی گندم ناشناس تشکیل شدهاند.
نیروی هوایی این داستان برخورد انسان با موجودات فضایی را نامشخص نامید و سیمنتون نیز به هرکجا رفت، داستانش را تعریف کرد.
همانند نوردیکها، موجودات فضایی منظومه شکارچی نیز شباهت زیادی به انسان دارند. هرچند که پوست آنها نسبت به نوردیکها کمی تیرهتر است. در سال ۱۹۵۲ فردی بهنام جورج هانت ویلیامسون درباره آنها اطلاعاتی را ارائه کرد. گویا انسانهای خبیث و موجودات فضایی خطرناکی در منظومه سامانه خورشیدی شکارچی قرار دارند که چشم طمع به زمین دوختهاند.
به ادعای جورج، ۶ سامانه خورشیدی شکارچی وجود دارند که همه آنها مملو از موجودات فضایی پیشرفته بدجنس هستند. سیارات این موجودات در شرف مرگ قرار دارند و بههمین خاطر آنها میخواهند منابع زمین را غارت کنند. هرچند که ظاهرا از آن موقع تاکنون شرایط تغییر کرده است؛ زیرا آنها اکنون دوستدار بشر هستند و نگرانند که نکند روزی مشکلی برای ما پیش بیاید.
در سال ۲۰۱۹ در یک روزنامه محلی گزارشی منتشر شد که به ساکنان روستای کوچک Guasimal مربوط میشود. گویا از اواخر سال ۲۰۱۲ موجوداتی که بلندتر از انسان بودند و لباسی مشکی بر تن داشتند، شبها سراغ آنها میآمدند. روستاییان برخورد خود با موجودات فضایی انسان نما را ترسناک توصیف میکردند. مخصوصا اینکه آنها صدایی عجیب و رباتیک داشتند.
هرچند که در سال ۲۰۱۸ بالاخره بهحرف آمدند و گفتند که اگر مردم همدیگر را دوست نداشته باشند، نژاد بشر بهزودی نابود خواهد شد. آنها همچنین گفتند که از حدود ۶۰ سال پیش که بهزمین رسیدند، در یک پایگاه زیرزمینی حضور داشتهاند. جالب اینجاست که یک افسر پلیس نیز تایید کرد سایه موجودات قدبلندی که ساکنین ادعا میکنند را دیده است.
آلفا قنطورس با فاصله حدود ۴۲۰۰ سال نوری نزدیکترین ستاره به ما است. یکی از داستانهای مربوط به برخورد انسان با موجودات فضایی نیز به موجودات ساکن در اطراف آن ستاره مربوط میشود. این موجودات عجیب پوستی آبی رنگ دارند و در اعماق اقیانوسها زندگی میکنند. اهالی آلفا قنطورس حتی پایگاههایی هم در زیر آب ساختهاند و سفینههای خود را از آنجا به حرکت در میآورند.
برخی افراد ادعا میکنند که آنها دامها را تکهپاره میکنند و برخی دیگر نیز میگویند که آگاهی انسانها را میافزایند. زنی که در سال ۲۰۲۲ با یکی از آنها یک فنجان چای عصرگاهی نوشیده بود، گفت که قدرت ذهنی بالایی دارند. آنها حتی میتوانند با ایجاد یک مه مغزی، جلوی پرسیدن سوالهای بیشتر را بگیرند. اما دلیل این کار چه بود؟ موجودات فضایی میخواستند از این خانم سوالهای مهمتری بپرسند.
آنها پرسیده بودند که از اینترنت کدام شرکت استفاده میکند و اینکه بهتر است حتما از استارلینک استفاده کنند. اهالی آلفا قنطورس بهعنوان موجودات فضایی در برخورد با انسان خیلی روی این موضوع تاکید داشتند و از ایلان ماسک نیز تعریف میکردند. آنها گفتند که ماسک بخش زیادی از وقت خود را خارج از کره زمین میگذراند و قرار است موفقیتهای زیادی برای بشر بهارمغان بیاورد.
همچنین آنها فاش کردند که ایلان ماسک انسان نیست و بهنژاد خاصی از فدراسیون کهکشانی دنیاها تعلق دارد.
ناسا تاکنون ۵ مدارگرد را بهمریخ فرستاده است تا از این سیاره اطلاعات بهزمین ارسال کنند. همچنین دو کاشگر آپورچونیتی و کنجکاوی نیز با موفقیت روی سطح سیاره فرود آمده و دادههای بسیار زیادی را برای ما ارسال کردهاند. در هیچکدام از این دادهها خبری از وجود یک تمدن بیگانه نیست و هیچ موجودی دیده نمیشود. حتی در گذشته نزدیک نیز زندگی در مریخ در جریان نبوده است؛ اما با همه اینها برخی مدعی برخورد انسان با موجودات فضایی از مریخ هستند.
مریخیها حدود ۶۰ سانتیمتر قد دارند و از طریق موسیقی یا ارتباط ذهنی با هم صحبت میکنند. آنها ظاهرا ۳ میلیارد سال پیش در همسایگی ما زندگی میکردند. عجیبترین داستان دیدار با مریخیها به یک زن انگلیسی مربوط میشود. یک روز صبح در اوایل ژانویه ۱۹۷۹ و پس از اینکه همسرش خانه را برای رفتن به محل کار ترک کرد، او متوجه نوری در بیرون شد.
نور از یک سفینه نارنجی بزرگ بالای گاراژ میآمد. او و سگش محو تماشای سفینه بودند که ناگهان سه کوتوله بالدار از کنار آنها گذشته و به اتاق پذیرایی رفتند. او احساس ضعف میکرد و بدنش یخ زده بود؛ اما تصمیم گرفت آنها را دنبال کند. مریخیها درخت کریسمس را تکان دادند تا فرشتهای که رویش بود بهزمین بیفتد. آنها کلاههایی روی سر داشتند.
مریخیها انگشت نداشتند؛ اما میتوانستند اشیاء را از روی زمین بردارند. بهتدریج زن انگلیسی بر ترس خود غالب شد و سوالهایی از موجودات فضایی پرسید. مریخیها در ابتدا فقط حرفهای او را تکرار میکردند و روی مبل میپریدند. هرچند کمی بعد جواب دادند که از آسمان آمدهاند. اگر هم از سوالی خوششان نمیآمد، با لیزری که روی کلاه خود داشتند، پیشانی زن را هدف قرار میدادند تا دچار کوری و فلج موقت شود. جالب اینجاست که وقتی او میگوید این کار درد دارد، دل مریخیها بهرحم میآید.
کمی بعد نوبت به سوالهای مریخیها میرسد. آنها درباره مسیح (که تصویرش روی دیوار بود)، ملکه، زنان خانهدار و کودکان سوال میپرسند. زن انگلیسی حتی در برخورد خود با موجودات فضایی انسان نما سیگار هم تعارف میکند که متاسفانه روشنکردن کبریت باعث ترس آنها میشود. در همین زمان صدایی گوشخراش سفینه و مریخیها را فرا میخواند. آنها از خانه خارج میشوند و زن انگلیسی غش میکند. وقتی او بههوش آمد، بدنش درد میکرد و هیچکدام از وسایل خانه کار نمیکردند.
حدود ۵ میلیارد سال دیگر کهکشان راه شیری با کهکشان اندرومدا ادغام خواهد شد. ادغامی که در نتیجه آن سیارهها و ستارهها از مدار خود خارج میشوند. دنیاهای زیادی نابود خواهند شد و دو سیاهچاله کلانجرم مرکزی نیز سیاهچاله بزرگتری را تشکیل میدهند. هرچند که بهباور برخی اهالی اندرومدا بسیار زودتر به کهکشان راه شیری و مخصوصا زمین آمدهاند.
آنها ژنهای مشترک زیادی با انسان دارند و رنگ پوستشان هم آبی است. ظاهرا اولین برخود انسان با موجودات فضایی از نوع اندرومدا به تمدن مصر باستان مربوط میشده است و پس از آن نیز برای هزاران سال انسانها را هدایت کردهاند. در دنیای مدرن هم یک خلبان سابق هلیکوپتر ارتش آمریکا را بهعنوان سخنگوی خود انتخاب کردهاند یا حداقل این چیزی است که الکس کالیر ادعا میکند.
او از دهه ۱۹۹۰ مرتب پیامهای مربوط به موجودات فضایی کهکشان اندرومدا را برای ما مخابره کرده است. ظاهرا ۲۲ گونه شبهانسانی در سیارات مختلف وجود دارند. آنها شورایی بهنام شورای اندرومدا را تشکیل دادهاند که در حکم سازمان ملل متحد عمل میکند. برخی از گونههای حاضر در این شورا خواستار نابودی انسانها هستند؛ زیرا فکر میکنند که ما بیشازحد خودخواه و ستمگر هستیم. هرچند برخی دیگر از انسانها حمایت میکنند.
اما دلیل این دوگانگی چیست؟ الکس کالیر بهعنوان یکی از مدعیان برخورد انسان با موجودات فضایی ادعا میکند که آنها مسئول وضعیت کنونی ما هستند. در واقع هربار که یکی از موجودات فضایی از زمین بازدید کردند یا برای مدتی در زمین ماندند، عقاید خود را بهانسانها تحمیل کرده و جلوی تکامل معنوی عادی بشر را گرفتند.
حتی ظاهرا معاهدهای نیز بین آیزنهاور، رئیسجمهو آمریکا و موجودات فضایی خاکستری امضا شده بود که آنها بتوانند در عوض دادن فناوریهای روز خود به آمریکا آزادانه در زمین حکمرانی کنند. بهگفته کالیر موجودات فضایی خاکستری احتمالا اجازه نخواهند داد، اهالی اندرومدا در زمین دخالت کنند.
آیا شما به داستانهای مربوط به برخورد انسان با موجودات فضایی باور دارید یا روایت رسمی سازمانهایی همچون ناسا را قبول میکنید؟ آیا ناسا چیزی را از ما پنهان میکند یا این داستانها صرفا ساخته ذهن افرادی است که تشنه توجه هستند؟
منبع:اینفو