به گزارش مجله خبری نگار، بعضی روزها احساس میکنید که یک ستاره راک هستید، انگار هیچ چیز نمیتواند شما را پایین بیاورد. در هر موقعیتی، اعتماد به نفس خود را ابراز میکنید. آیا نیاز به معرفی خود به افراد جدید دارید؟ هیچ مشکلی ندارد. شما در خود احساس راحتی و حتی برازندگی دارید، بدون آن احساس عصبی در معده خود. سخنرانی در جمع شما را نمیترساند، زیرا احساس خوبی نسبت به چیزی که در مورد آن صحبت میکنید دارید.
همه عاشق احساس شکست ناپذیری هستند. یا حداقل فوق العاده شایسته بودن.
بعضی روزهای دیگر، انگار چندان اوضاع بر وفق مراد نیست. گویی ورق بر میگردد. بعضی روزها، بدون دلایل واضح، میخواهید از نظرها پنهان شوید، زیرا به نظر میرسد هیچ چیز درست نیست.
ناامنیهای ما میتوانند به شدت ما را تحت تأثیر قرار دهند، اما این امر کاملاً طبیعی است. همه ما انسان هستیم و میتوانیم متوجه شویم که چه چیزی خوب پیش نمیرود یا چه چیزی بیشتر از آنچه هست کار نمیکند. منتقد درونی شما ناگهان از جایی بیرون میآید و به اعتماد به نفس شما آسیب میزند.
به راحتی میتوان به مردم گفت که از ناامنی بودن دست بردارند، اما یادگیری چگونگی غلبه بر ناامنیها چالش برانگیز است.
ناامنیها به همه جنبههای زندگی ما راه پیدا میکنند. ما میتوانیم در مورد ظاهرمان، قدمان، صدایمان و ... احساس تردید داشته باشیم.
ناامنی میتواند ناشی از مورد آزار و اذیت قرار گرفتن در مدرسه یا گشت و گذار مداوم در رسانههای اجتماعی و مقایسه خود با دیگران باشد. تجربیات گذشته میتوانند ما را دنبال کنند و اعتماد به نفس امروز ما را تحت تاثیر قرار دهند، یا رویدادهای روزانه میتوانند باعث ایجاد احساس بی کفایتی در ما شوند.
همه ناامنیهای ما میتوانند از کمبود عزت نفس ناشی شوند. آنها از خودگوییهای ما ناشی میشوند که حول افکار منفی میچرخد، مانند شک و تردید نسبت به خود و سؤالاتی در مورد تصویر ما از خودمان. وقتی برای حال خوب خودمان ارزش قائل نیستیم و مراقبت از خود را تمرین میکنیم، اغلب احساس ناامنی میکنیم.
یک فرد ضعیف ممکن است در مورد برخی چیزها احساس اضطراب، نگرانی یا تردید کند. چه آنها بتوانند ضرب و تقسیمها را به خوبی انجام دهند یا مهارتهای اسکیت بردیشان عالی باشد، این احساسات میتواند روح شما را از بین ببرد و نتوانید از فرصتهای جدید استفاده کنید.
از آنجایی که ناامنیها میتوانند جنبههای زیادی از زندگی ما را تحت تاثیر قرار دهند، انواع مختلفی وجود دارد که باید با آنها آشنا شویم. در اینجا سه نوع مختلف ناامنی وجود دارد که باید به آنها فکر کنید:
ناامنیهای شخصی در مورد ظاهر یا صدای شما و اینکه دیگران شما را چگونه درک میکنند، است. این ناامنیهای سطحی برای کسی که از بیرون مشاهده میکند، میتواند سطحی به نظر برسد مثل نگرانی درباره وضعیت موها یا لباس یا یک لکه ناخواسته.
اما آنها میتوانند عمیقاً توسط فرد احساس شوند و باعث ناراحتی شوند. ناامنیهای شخصی حتی میتواند ما را از داشتن روابط سالم، فرصتهای شغلی یا ارتباطات اجتماعی باز دارد، البته اگر به آنها اجازه دهیم.
آنها میتوانند ناشی از کمبود اعتماد به نفس باشند، زیرا شما عمیقاً به آنچه مردم در مورد شما فکر میکنند اهمیت میدهید. آنها اغلب، اما نه همیشه، به تصویر بدن مربوط میشوند.
پلتفرمهای رسانههای اجتماعی اغلب افراد را به مقایسه خود با دیگران و افزایش ناامنی هایشان میکشاند که منجر به سازوکارهای مقابلهای ناسالم مانند اختلالات در غذا خوردن و آسیب رساندن به خود میشود.
ناامنیهای کاری در محل کار ما اتفاق میافتد و افراد را برای ارائه سخنرانی یا صحبت کردن مضطرب و پریشان میکند.
این ناامنیها همچنین میتوانند افراد را دچار شک و تردیدهای فراوانی کنند و باعث شوند که آنها باور کنند که برای تبلیغات یا ریسک کردن به اندازه کافی خوب نیستند. این امر باعث میشود گاهی افراد سندرم ایمپاستر را تجربه کنند و توانایی دستیابی به اهداف خود را از دست بدهند.
ناامنیهای رابطهای رایج هستند و میتوانند در هر رابطهای رخ دهند. آنها باعث میشوند احساس کنید شایسته شریک زندگی خود نیستید و فرد دیگری آنها را خوشحالتر خواهد کرد.
این ناامنیها میتوانند منجر به حسادت، استدلال و رفتار سلطه جویانه شوند. ناامنیهای ارتباطی میتواند ناشی از تجربیات گذشته با شریکهای قبلی یا دیگر دوستان و اعضای خانواده باشد، البته اگر باعث آسیب شده باشند.
همه ما روزهای بدی داریم، اما منفی بافی بیش از حد میتواند تأثیر عمیقی بر زندگی شما بگذارد؛ یعنی به سلامت جسمی و روانی ما آسیب میرساند. از آنجایی که ناامنیهای ما از عزت نفس ما نشات میگیرد، وقتی ناامنیهای زیادی ذهن ما را تسخیر میکند باعث کاهش عزت نفس میشود.
عزت نفس پایین ما میتواند ما را مستعد مشکلات روانی مانند افزایش اضطراب، افسردگی و موارد دیگر کند. وقتی بنیان ارزشیمان پایین و شکننده است، خودمان را باور نداریم. این میتواند باعث شود رویاهای خود را رها کنیم یا صرفا در مناطق امن زندگی کنیم.
داشتن یک تصویر مثبت از خود، قدرت بخش است، اما زمانی که آن را از بین ببریم، میتوانیم خیلی نسبت به خود سخت گیر باشیم. این امر میتواند باعث شود مردم شفقت به خود را فراموش کنند.
حتی خودشیفتهها هم ناامنی دارند. افرادی که از خودشیفتگی رنج میبرند اغلب برای جبران ناامنیهای خود از چهارچوبهای خود میگذرند.
ناامنی برای روابط ما هم مشکل ساز است. احساس ناامنی میتواند باعث ایجاد بعضی احساسات مثل بی اعتمادی، خشم و حتی رنجش نسبت به دوستان، خانواده و شرکای ما شود. این رفتار برای همه تنش ایجاد میکند و اگر حل نشود منجر به روابطی ناسالم خواهد شد.
ناامنیها حق ندارند بر زندگی شما حکومت کنند. ما دوست داریم به شما کمک کنیم تا دیدگاه مناسب خود را به دست آورید و زندگی فراتر از ناامنیهای خود را یاد بگیرید.
ما باید بدانیم که چه چیزی باعث ناامنی ما میشود و از کجا میآید تا بر آنها غلبه کنیم. مشخص کردن دقیق منشا هر یک از ناامنیها میتواند چالش برانگیز باشد، اما درک بهتر علل ناامنیها میتواند به ما کمک کند تا از کنار آنها عبور کنیم.
تحقیقات نشان داده اند که ۴۰ درصد از شادی ما ناشی از نحوه تجربه رویدادهای اخیر زندگی است. شکست در هر جنبهای از زندگی میتواند افراد را با شک و تردید نسبت به خود پر کند و بر عزت نفس و اعتماد به نفس آنها تأثیر منفی بگذارد.
تصور کنید که رئیس شما درخواست شما را برای یک ترفیع فوق العاده در محل کار که برای رسیدن به آن تلاش کرده اید، رد کند. این شکست شما را خرد میکند و عزت نفس شما ضربه بزرگی میخورد.
اگر این احساس حل نشود، شکست میتواند منجر به انتقادات درونی خشنتر شود. ممکن است در جهت کمال گرایی تلاش کنید، زیرا بدون آن احساس اعتماد به نفس یا رضایت نخواهید داشت.
اضطراب اجتماعی نیز باعث ایجاد ناامنی میشود. وقتی افراد در موقعیتهای اجتماعی مانند مهمانیهای خانوادگی، جلسات کاری، مصاحبهها و قرارها اعتماد به نفس ندارند، از نحوه قضاوت مردم از آنها احساس ترس میکنند.
آیا آنها کفشهای من را قضاوت میکنند؟ آیا آنها فکر میکنند صدای خنده من خیلی بلند است؟ حرف احمقانهای زدم؟ اینها همه افکاری است که یک فرد ناامن میتواند داشته باشد.
اضطراب اجتماعی میتواند ناشی از تجربیات گذشته مانند قلدری، طرد شدن توسط عزیزان و سایر حوادثی باشد که افراد شما را بیش از حد شدید قضاوت میکنند.
اغلب پس از تجربیات منفی گذشته، پذیرش خود و اشتباهاتمان دشوار است؛ اما اگر خودپذیری بهتری را تمرین نکنیم، اعتماد به نفس ما بهبود نخواهد یافت.
از آنجایی که هر فردی ناامنیهای متفاوتی دارد، هیچ راه نهایی برای متوقف کردن ناامنی وجود ندارد. ممکن است لازم باشد استراتژیهای جدیدی را امتحان کنید. با در نظر گرفتن این موضوع، در اینجا ۱۰ نکته وجود دارد که به شما کمک میکند بر ناامنیهای خود غلبه کنید:
* به جای اجتناب از احساسات خود با آنها مقابله کنید.
* ذهنیت رشد داشته باشید و اهداف محکمی تعیین کنید.
* خودتان را برای شکستها آماده کنید، اما اجازه ندهید آنها شما را کنترل کنند.
* تمام خصوصیات و علایق خود را در آغوش بگیرید.
* افکار منفی خود را به چالش بکشید و انتقادی فکر کنید.
* اطراف خود را با افراد مثبت و دلگرم کننده احاطه کنید.
* به داستانهای دیگران در مورد غلبه بر ناامنی هایشان گوش دهید.
* چیزهای جدیدی را امتحان کنید که شما را خوشحال میکند.
* افراد و موقعیتهایی را که به ناامنی شما دامن میزنند را رها کنید.
* به پیشرفت خود افتخار کنید، مهم نیست که چقدر بزرگ یا کوچک است.
منبع: پرورشافکار