به گزارش مجله خبری نگار، در دهههای اخیر، فرصتهای رهبری برای زنان در محیطهای کار در قیاس با گذشته گسترش نسبتاً چشمگیری داشته است. به رغم این موضوع که بخش عمدهای از پذیرفته شدگان و فارغالتحصیلان دانشگاهها را زنان تشکیل میدهند و حتی با لحاظ کردن این موضوع که تعداد زنان در مناصب ارشد آموزش عالی رو به رشد است، اما در جهان و در ایران، این رشد شیب اندکی داشته است و از این رو میتوان دانشگاهها را همچنان در زمره سازمانهای مردانه یعنی سازمانهایی که اکثریت مدیران و مناسب عالی آنها به مردان اختصاص دارد به شمار آورد. به عبارت دیگر، صرف نظر از نوع صنعت، سازمان یا کشور هنوز هم زنان در سمتهای مدیریتی نسبت به مردان در اقلیت هستند.
از سوی دیگر، به گفته پژوهشگران، گاهی موانع مشهود و نامشهود متعددی سرعت و شدت روند ارتقای زنان در مناصب مدیریتی را کند میکند. برخی این موانع را شامل فرهنگ سازمانی، نگرش منفی مدیران مرد نسبت به تواناییهای مدیریتی زنان و تفاوت مهارتهای انسانی مدیران زن و مرد میدانند و برخی دیگر، از عواملی نظیر فقدان گروههای یکپارچه زنان برای پشتیبانی از آنان، نبود فرصتهای استخدامی و ارتباطی برابر، در دست نداشتن قدرت و ابزارهای آن، گرایش برخی زنان به فرمان پذیری مطلق، دیدگاههای سنتی مدیران نسبت به فعالیتهای زنان، عدم ریسک پذیری مدیران زن، باور نداشتن مدیران و سرپرستان به تواناییهای زنان و فرهنگ مردسالاری حاکم در سازمانها و جامعه را از علل عدم پیشرفت شغلی مطلوب زنان میدانند. اما علیرغم تمام این موارد، به نظر میرسد برخی مشکلات در این خصوص توسط خود زنان و تحت عاملی به نام «نشانگان ملکه زنبور عسل» رقم زده میشود.
برای بررسی بیشتر این موضوع، یک مطالعه پژوهشی توسط محققی از پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی انجام شده است که در آن، نقش ادراک تبعیض و هویتیابی جنسیتی زنان تحت نشانگان فوق ارزیابی شده است.
نشانگان ملکه زنبور عسل در زنان متصدی مناسب مدیریت ارشد در قالب نگرشهای رفتارهایی که آنها را از سایر زنان مجزا میکند مشاهده میشود. به عبارت دیگر این موضوع در مورد زنانی است که در سازمانهای مردانه به سمتهای مدیریتی رسیدهاند، اما فعالانه از زنان دیگر برای کسب موفقیت، پشتیبانی نکرده یا حتی مانع موفقیت آنها میشوند.
در این پژوهش که به واکاوی عمیقترِ این مفهوم در دانشگاهها پرداخته است، تعدادی از اعضای هیأت علمی زن پنج دانشگاه مطرح کشور مشارکت داشته و با استفاده از پرسشنامه، اطلاعات مورد نیاز را فراهم آورده اند.
نتایج این تحقیق نشان میدهد: تبعیض جنسیتی ادراک شده توسط زنان بر ادراک رفتارهای ناشی از نشانگان ملکه زنبور عسل توسط آنان تأثیر مثبت معنادار و قابل توجهی داشته است.
الهام ابراهیمی، استادیار و محقق گروه مدیریت پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی در این باره میگوید: تبعیض جنسیتی در سازمان ها، یکی از عوامل موثر در پیشرفت مسیر کاری مشاغل زنان است. اگرچه شاید زنان به ندرت با تبعیض آشکار در محیط کار رو باشند، اما مفاهیمی مانند سقف شیشه ای، صخره شیشه ای، کف چسبنده و نظایر آن نشان میدهند تبعیض جنسیتی هنوز هم در ادراک زنان در سازمانها وجود دارد. این امر بر احتمال رسیدن زنان به سمتهای ارشد مدیریتی تاثیر میگذارد.
این محقق میافزاید: همچنین نتایج نشان داد زنانی که هویت زنانه خود را پذیرفته و در عین حال خود را از طریق آن تعریف میکنند یا به اصطلاح، هویت یابی جنسیتی بیشتری دارند، کمتر متمایل اند که نشانگان ملکه زنبور عسل و تبعیض جنسیتی را پذیرفته و آنها را با یکدیگر مرتبط بدانند. مشاغل زنان تحت تاثیر بسیاری از عوامل رقابتی قرار دارد و مسیر شغلی و تصمیمات آن را میبایست در چهارچوب گستردهتر مناسبات میان کار و زندگی چه در گذشته و چه در حال حاضر و آینده آنها در نظر گرفت.
نتایج این تحقیق همچنین نشان میدهد: اگرچه نشانگان ملکه زنبورعسل در کشورهای توسعه نیافته یا در حال توسعه که با تبعیضهای جنسیتی پررنگتری مواجه هستند، بیشتر است، اما انبوه تحقیقاتی که در کشورهای توسعه یافته انجام شده نشان دهنده همه گیری این پدیده است.
ابراهیمی اشاره میکند: به اعتقاد برخی محققان، شاید در خصوص تنش میان زنان سرپرست و زیردست در قالب نشانگان ملکه زنبور عسل بزرگ نمایی شده و نیاز به انجام تحقیقات مشابهی در خصوص مردان نیز وجود دارد.
این نتایج علمی پژوهشی را «فصل نامه پژوهشنامه زنان» متعلق به پژوهشگاه علوم انسانی ومطالعات فرهنگی به انتشار درآورده است.