کد مطلب: ۳۸۶۲۵۶
۱۹ دی ۱۴۰۱ - ۰۲:۰۳

تغییر تمرکز آمریکا یعنی شکست پروژه آشوب

ابوالفضل ظهره وند در گفتگویی با اشاره به بهانه جدید غرب برای فرار از مذاکره مطرح کرد

به گزارش مجله خبری نگار/ایران: امریکا در اجرای پلن «B» علیه ایران، پس از ادعای اینکه به جای مذاکرات با ایران بر آشوب‌های آن متمرکز شده، حالا این‌بار مدعی شده است که همه توجه خود را معطوف همکاری‌های نظامی ایران و روسیه نموده و در همین راستا ادعای فروش پهپاد‌های ایرانی به روسیه را بهانه‌ای برای متوقف کردن مذاکرات رفع تحریم‌ها قرار داده است. دلایل این امر را در گفت‌و‌گوی کوتاهی با ابوالفضل ظهره وند، دیپلمات پیشین جست‌و‌جو کردیم. به اعتقاد او بازیگران غرب پس از تجربه شکست در سناریوی تحریم سراغ پلن‌های جایگزین رفته‌اند. مشروح این گفتگو را در ادامه می‌خوانید.

***

اگرچه به نظر می‌رسد کشور‌های غربی درباره ادعا‌های خود پیرامون فروش پهپاد‌های ایرانی به روسیه برای استفاده در جنگ اوکراین نتوانسته‌اند به مدارک مستدلی برسند، اما آن‌ها در روز‌های اخیر بار دیگر بر این موضوع تمرکز کرده و آن را دلیل اصلی توقف مذاکرات برجامی عنوان نموده‌اند. دلیل را چه می‌دانید؟

کشور‌های غربی، توافق هسته‌ای را مومیایی کرده‌اند و از این کار ۲ هدف را دنبال می‌کنند؛ «شرطی نگه داشتن ایران» و «حفظ یک کانال مذاکراتی با کشورمان». این کشور‌ها از قبال سناریوی تحریم‌ها نتوانسته‌اند خواسته‌های خود را محقق کنند از این رو فرصت را مناسب دیده‌اند تا پلن‌های جایگزین خود را به اجرا درآورند. اما آن‌ها برای اقناع و فریب افکار عمومی جهان، در مواضع اعلامی، خود را آماده گفتگو و مذاکره نشان می‌دهند، اما در مرحله عمل و اجرای پلن «B» از موضوعاتی که اساساً ارتباطی به مذاکرات وین ندارد، به عنوان فرصتی برای تحت فشار قرار دادن ایران استفاده می‌کنند؛ چنان که یا بر سر میز مذاکره نمی‌آیند و یا با مانور تبلیغاتی درباره فروش پهپاد‌های ایرانی به روسیه شانس مذاکره را از بین می‌برند. این در حالی است که غرب در جنگ اوکراین تمام قد وارد عمل شده و همه ظرفیت خود را به کار گرفته، اما باز هم در این رویداد گرفتار و درمانده شده است؛ بنابراین بازیگران غربی در این مسیر فقط یک راه پیش رو دارند و آن نیز تمرکز بر روابط نزدیک ایران و روسیه و چین است تا از این طریق، نقش‌آفرینی این کشور‌ها را در روند مذاکرات کمرنگ کند.

آیا تمرکز دوباره غرب بر موضوع همکاری‌های متعارف نظامی ایران و روسیه به معنای پذیرش شکست در پروژه قبلی یا همان اغتشاشات ایران است؟

حتماً چنین است. «جو بایدن»، رئیس جمهور ایالات متحده در مقطعی و در جایی دیگر «رابرت مالی»، نماینده امریکا در امور ایران اعلام کردند که الان فقط بر مسأله اغتشاش متمرکز هستند و مذاکرات را کنار گذاشته‌اند. حمایت از این اغتشاشات بخش مهمی از جنگ نرم علیه ایران به شمار می‌رفت. جنگی که این کشور‌ها بویژه در ماه‌های اخیر از یک سو از طریق آژانس بین‌المللی انرژی اتمی و از سوی دیگر با حمایت سازماندهی شده از حوادث داخلی ایران دنبال کرده‌اند. نباید فراموش کرد که امریکایی‌ها پیش از این تنها از طریق تحریم برای رسیدن به اهداف سیاسی خود به دنبال فرصت‌سازی بودند، اما نتوانستند به خواسته‌های مورد نظر خود برسند از این رو تمرکز اصلی شان را بر زمینه‌سازی جهت اجماع سیاسی علیه ایران در فضا‌هایی مانند شورای حکام آژانس و همچنین مجمع عمومی سازمان ملل و پیگیری قطعنامه‌های حقوق بشری و در نهایت مانور تبلیغاتی و سیاسی درباره همکاری نظامی ایران و روسیه گذاشته‌اند؛ بنابراین در پی خنثی‌سازی اغتشاشات داخلی ایران انتظار می‌رفت که کشور‌های غربی شانس خود را با مانور رسانه‌ای درباره موضوع دیگری مانند فروش پهپاد‌های نظامی ایران به روسیه امتحان کنند. خصوصاً اینکه رابطه نزدیک ایران و روسیه آن‌ها را بیش از پیش نگران کرده است.

شکست غرب در اجرای پروژه تحریم‌ها را چه اندازه در پیگیری عملیات روانی جاری علیه جمهوری اسلامی اثرگذار می‌دانید؟ به نظر می‌رسد با وجود این شکست، این رویه همچنان در دستور کار آن‌ها قرار دارد؟

پروژه تحریم‌ها شکست خورده است، اما کشور‌های غربی سعی کرده‌اند که اثربخشی تحریم‌ها را همچنان معتبر نشان دهند. امری که خلاف واقع است زیراتحریم‌ها در حقیقت به اهرمی برای تقویت خوداتکایی صنعت تولید ایران و تحول مثبت در رویکرد سیاست خارجی کشورمان برای یافتن آلترناتیو توافق و ظرفیت‌سازی در حوزه‌های غیر نفتی انجامیده است.

به نگرانی غرب بویژه امریکا از رابطه تنگاتنگ ایران و روسیه اشاره کردید. چرا این مناسبات به دغدغه جدی سیاستگذاران غربی تبدیل شده است؟

غرب از رابطه نزدیک ایران و روسیه به وحشت افتاده است و به دنبال تضعیف این مناسبات و هم‌افزایی دو کشور در عرصه‌های اقتصادی و امنیتی است. تردیدی وجود ندارد که نزدیکی دو کشور ایران و روسیه می‌تواند به ایجاد یک قطب اثرگذار قدرت در منطقه آسیا تبدیل شود؛ جایی که ایالات متحده در حال رقابت رو به افزایشی با دیگر قدرت این منطقه یعنی چین است و طبیعی است که نزدیک شدن این کشور‌ها به یکدیگر مؤلفه خطرناکی برای تحقق خواسته‌های امریکا در این منطقه به شمار می‌آید.

با درنظر گرفتن تجربه شکست‌های متوالی امریکا در قبال جمهوری اسلامی بویژه در عرصه مذاکرات رفع تحریم‌ها چه سمت و سویی را می‌توان برای مذاکرات پیش‌بینی کرد؟

راهبردی که غرب در اجرای پلن «B» در پیش گرفته است، پیشتر دامی بوده که دولت قبلی را گرفتار کرده بود. یعنی زمانی که او همه ظرفیت‌ها را به رویکرد غرب گره زده بود و در نتیجه با شکست روبه‌رو شد. این همان رویکردی است که دولت سیزدهم همچون چندین ماه گذشته از گرفتار شدن در آن مراقبت کرد. نیاز غرب به ایجاد توافق هسته‌ای بر کسی پوشیده نیست و دولت آقای رئیسی نباید بار و مسئولیت این مذاکرات را بیش ازطرف غربی به دوش بکشد.

به نظر می‌رسد تمرکز دولت سیزدهم بر تقویت مناسبات خارجی خود در عرصه منطقه خاورمیانه وآسیا و تلاش‌هایی که برای احیای ظرفیت‌های اقتصادی به عمل آورده است، می‌تواند اتکای صرف کشور به توافق را بردارد و زمینه را برای پیگیری منطقی مذاکرات و موضوعات اختلافی از جمله مسأله اختلافات با آژانس فراهم کند.

ارسال نظرات
قوانین ارسال نظر