کد مطلب: ۳۴۸۸۴۳
۱۶ مهر ۱۴۰۱ - ۱۱:۴۴

چگونه اقتصاد نفتی فرهنگ کار را می‌سوزاند؟

تنبلی نشأت گرفته از روحیه مصرف گرایی است که اقتصاد نفتی به وجود می‌آورد. روحیه کارمندی و حقوق بگیری که ضد تولید و پیشرفت و توسعه است یکی دیگر از مشکلات فرهنگ کسب و کار در ایران است.

به گزارش مجله خبری نگار،فرهنگ کسب وکار نقشی حیاتی در موفقیت اقتصاد یک کشور دارد. عموما کشور‌هایی که نیروی کار خود را در بستر فرهنگی مناسبی پرورش می‌دهند، پیشرفت‌های اقتصادی خیره کننده‌ای به دست می‌آورند. این فرهنگ البته با گزاره‌های مختلف در کشور‌های گوناگون خود را نشان می‌دهد.

ضرب‌المثل مشهوری وجود دارد می‌گوید اگر دیدید چیزی پایین‌تر از استاندارد است و کاری نکردید یعنی استاندارد جدیدی وضع کرده‌اید. این موضوع در مورد فرهنگ کار هم صدق می‌کند. اگر موردی خارج از چارچوب فرهنگ کار دیدید و نادیده‌اش گرفتید فرهنگ جدیدی ایجاد کرده‌اید. در عین حال باید با تغییر شرایط کسب و کار و پیشرفت استراتژی، فرهنگ را هم تغییر دهید. هدف همیشه در حرکت بودن است.

کار کردن نیاز حیاتی یک انسان است. عواید حاصل از کار درونی و بیرونی است. عواید درونی کار احساسی است. انسان با کار کردن احساس مفید بودن می‌کند. حس مفید بودن، امید را در انسان زنده نگه می‌دارد؛ بنابراین نرخ امید به زندگی که یکی از شاخص‌های مهم توسعه انسانی است افزایش می‌یابد. یکی از مهم‌ترین عواید بیرونی کار تامین مایحتاج زندگی از طریق مزدکار است. با این اهمیت که برای کار در زندگی ترسیم شد باید از خود بپرسیم که آیا ما درست کار می‌کنیم؟ بررسی آمارها، مستندات و ادبیات علمی و مشاهده فضای کار حکایت از آن دارد که ما از یک فرهنگ کاری ضعیف برخورداریم. از آنجا که ما از لحاظ منابع طبیعی غنی هستیم، ولی جزو کشور‌های در حال توسعه محسوب شده و شاخص‌های توسعه اقتصادی ما نمایانگر وضعیت خوبی نیستند. توسعه اقتصادی دو هدف اصلی دارد: اول، افزایش ثروت و رفاه مردم جامعه (ریشه کنی فقر) و دوم، ایجاد اشتغال که هر دوی این اهداف در راستای عدالت اجتماعی است. این مقاله با استفاده از بررسی نتایج تحقیقات گذشته و تجربیات سایر کشور‌ها و مراجعه به آرا صاحبنظران نتیجه گیری می‌کند که ترویج و نهادینه سازی فرهنگ کارآفرینی در فضای کسب و کار کشور، تحقق اهداف سند چشم انداز ملی را تسهیل و تسریع خواهد کرد.

تنبلی، خمودی و کسالت یکی از عوامل مخرب در فرهنگ کار است. تنبلی نشأت گرفته از مصرف گرایی است. مصرف گرایی را اقتصاد نفتی به وجود می‌آورد. روحیه کارمندی و حقوق بگیری که ضد تولید و پیشرفت و توسعه است یکی دیگر از مشکلات فرهنگ کسب و کار در ایران است. فضای فرهنگی کسب و کار در ایران عاری از خلاقیت، ریسک‌پذیری و رفتار کارآفرینانه است. فرهنگ کسب و کار، انفعالی است؛ یعنی تا کار ایجاد نکنی کسی کار نمی‌کند. کارجویان منتظرند که دولت برایشان کار ایجاد کند. کارکنان نیز وقتی به آن‌ها کاری واگذار شود انجام می‌دهند. کمتر کسی در محیط‌های کاری خود کار است. یعنی با رفتار کارآفرینانه سعی در ایجاد کار مفید و مولد می‌کند.

در جامعه بایستی کار یک ارزش تلقی شود و همه افراد جامعه در هر سطحی کارکردن را مسیر توسعه موزون جامعه بدانند و از طریق درست کار کردن به توسعه اقتصادی کمک کنند.

در فرهنگ کاری قوی و مثبت محیط بانشاط می‌باشد و از تغییرات استقبال می‌شود. کسی در پی دریافت حق بیش از ضوابط پذیرفته شده نیست و سلامت کارکنان حفظ می‌گردد. در حالت فرهنگ کاری ضعیف افراد به دنبال گریز از کار، علیه یکدیگر بودن و حفظ منافع فردی هستند. از سوی دیگر در نتیجه کیفیت و کمیت تولیدات پایین و به دلیل روابط کاری نامناسب، انواع استرس‌های مخرب محیط کاری و بیماری‌های روحی افزایش یافته و ایمنی محیط کار در اثر بی‌دقتی‌ها، کاهش خواهد یافت. موارد فوق و بسیاری دیگر از آثار و پیامد‌های فرهنگ کاری، حاکی از اهمیت موضوع است. یکی از اصول مهم برای افزایش راندمان کار و بهره‌وری بالا، ایجاد و تقویت انگیزه در میان شاغلان بخش‌های مختلف دولتی و خصوصی است. در این زمینه باید توجه داشت که نیروی انسانی به عنوان مهمترین عامل تأثیر‌پذیر و تأثیرگذار بر فرهنگ کار جامعه مطرح است.

عامل بعدی، میزان احساس مفید و مؤثر بودن است. نیروی انسانی در سطوح مختلف مایلند که نقش آن‌ها در سازمان‌شان مفید و ارزشمند در نظر گرفته شده و به وجود آن‌ها افتخار شود. در چنین حالتی فرد احساس می‌کند که موثر است و با تعهد و صرف انرژی فکری و یدی بیشتری به کار خواهد پرداخت. در سازمانی که به هنگام انجام فعالیت‌های مطلوب، به انحای مختلف به کارکنان باخورد مثبت داده شده و اهمیت کار وجود آن‌ها به صورت مستقیم و غیرمستقیم اعلام گردد، فرهنگ کاری کارکنان به تدریج تقویت خواهد شد. چهارمین عامل که در ایجاد فرهنگ کار نقش زیربنایی دارد، میزان عدالت است. بدین معنی که کارکنان تا چه حد بر این باورند که درآمدها، اختیارات و اطلاعات موجود سازمان به صورت عادلانه و به حق بین افراد توزیع می‌شود. عکس این مفهوم، تبعیض و بی‌عدالتی است که شدت فرهنگ کاری را دچار آسیب و ضعف می‌کند. قابل ذکر است که آنچه بر رفتار نهایی کارکنان اثرگذار است، نه خود عدالت سازمانی بلکه میزان این متغییر توسط کارکنان است.

چهار عامل موجب می‌شود که انسان‌ها به کار گرایش پیدا کنند. عامل اول، تعهدات فردی و نوع تربیت انسانهاست. بی شک این عامل بر تعهدکاری و اخلاق کاری تاثیر می‌گذارد. اگر از کودکی کار مفید و مولد به منزله یک ارزش مثبت و پایه ترتی انسان‌ها به افراد معرفی شود، قطعا در آینده این امر در ارتقای فرهنگ کار موثر واقع خواهد شد. عامل بعدی، روابط دوستان و کارکنان سازمان با فرد مورد نظر است. این گونه روابط دوستان و کارکنان سازمان با فرد مورد نظر است. اینگونه روابط سبب تعهد به کار با گریز از کار خواهد شد. براساس مطالعات انجام شده، این عامل نیز نقش موثری در فرهنگ کار دارد. عامل سوم، تعهد سازمانی و حرفه‌ای فراد شاغل است. در این بخش، مساله رهبری و مدیریت در سازمان و نظام پرداخت حقوق و دستمزد بدون تردید در ایجاد تعهد سازمانی در جهت ارتقای فرهنگ کار، اثر قطعی دارد. عامل چهارم، تعهد به جامعه است، در این بخش، انسان‌ها به خاطر علاقه به جامعه و کشور خود، کار را یک امر مقدس میدانند. ژاپنی‌ها در عمل این نوع تعهد را نشان داده اند. اگرچه هنوز تحقیقات و مطالعات ما در طرحی که در دست بررسی داریم کامل نشده است، ولی پیش بینی این است که مهمترین عاملی که باعث تضعیف فرهنگ کار در جامعه ما شده است، بعد درونی می‌باشد.

* حسین دهقانی مفرد آرانی

ارسال نظرات
قوانین ارسال نظر