به گزارش مجله خبری نگار، هر فیلمسازی در یک ژانر تخصص دارد و از قواعد آن پیروی میکند تا استاندارد بودن اثرش تضمینشده باشد. ژانر به مخاطب هم کم وبیش تضمین میدهد که قبل از تماشا بداند حالوهوای اثر را دوست دارد یا نه و موضوع و فرم فیلم مورد علاقهاش هست یا نه. ژانرها و دستهبندی بعدیشان یعنی زیرژانر یک استاندارد جهانی دارند تا مواجهه همه مخاطبان سینما با فیلمها در یک چهارچوب کلی باشد، اما در سینمای ایران گاهی ژانرهایی به فیلمها اطلاق میشود که وجود خارجی ندارد و هیچ مخاطب یا منتقدی خارج از کشور ما نمیتواند بفهمد یک فیلم با ژانر معناگرا یا اجتماعی در چه دستهبندی قرار میگیرد.
پیش از این در بهطور مفصل درباره ژانرها صحبت کردیم و راجعبه معنا و کارکرد ژانرهای اصلی توضیح دادیم. برای مثال میدانیم اکشن شامل صحنههای رزمی، انفجار و تعقیبوگریز است. ماجراجویی، کمدی، فانتزی، تاریخی، ترسناک، علمی-تخیلی، دلهرهآور و تریلر، موزیکال و بالاخره عاشقانه از دیگر ژانرهای متداول هستند. البته تعاریف سینمایی مثل فرمولهای فیزیک نیستند که نقض کردن آنها پردردسر و دشوار باشد؛ هر فیلم ممکن است بین چند ژانر سیال باشد و حتی قواعد تعریف ژانرها و فیلمسازی براساس آنها هم بهمرور تغییر کند، اما اکنون با یک تعریف جهانی مواجهیم که تعاریف داخلی نتوانستهاند راهی به آن باز کنند، مثل ژانر اجتماعی و معناگرا.
ژانر درام به فیلمهایی میگویند که مبتنی بر واقعیت و چالشهای احساسی شخصیتهاست، اما ما در دل این ژانر چیزی اختراع کردیم بهنام سینمای اجتماعی یا ژانر اجتماعی که درحقیقت ژانر محسوب نمیشود و بیشتر اوقات قصه آدمهای حاشیهشهر یا در نهایت طبقه متوسط است. سینمای فرهادی و بعد از آن «سعید روستایی» و «محمد کارت» نمونههای خوبی هستند از این نوع سینما که ما به آن اجتماعی میگوییم، اما طبق داستان و فرم باید در ژانر درام یا موارد دیگر مثل ملودرام دستهبندی شوند. اساسا «اجتماعی»، نوع نگاه فیلمساز است نه ژانر فیلم. البته در برخی نقاط دنیا این ژانر را به رسمیت میشناسند، اما اگر اجتماعی را ژانر بدانیم، آنوقت در دستهبندی بسیاری از فیلمها با چالش مواجه میشویم.
دو دهه قبل، اصطلاح فیلمهای معناگرا وارد ادبیات سینمایی کشورمان شد و کمکم بعضیها به آن ژانر معناگرا گفتند. در این نوع تعریف از سینما، یک فیلم میتواند اکشن، درام یا عاشقانه باشد، اما در دسته معناگرا هم تعریف شود. به طور مثال چنان چه در فیلمهای جنگی دفاع مقدس، جنبههای نمادگرایانهای اضافه میشد، فیلم بهجای اکشن، میشد معناگرا. یعنی فیلمی که تلاش میکند فراتر از لایه اول داستان حرفی برای گفتن داشته باشد، به دنبال نقب زدن به درون آدمها و وجوه انسانی شخصیتشان است و تلاش میکند فقط سرگرم کننده نباشد. آن روزها موجی از فیلمهای معناگرا ساخته شد و حتی در جشنوارههای داخلی هم به این نوع سینما اهمیت داده میشد. این سینما در فرم خیلی متاثر از آثار سینمای روسیه یا فرانسه بود، اما تلاش میکرد در مفاهیم، حرفهای بومی و شرقی بزند، اما هرچه باشد، معناگرا ژانر محسوب نمیشود و بیشتر این جنس آثار را میتوان سورئال دانست و گاهی در دل یک ژانر دیگر دستهبندیشان کرد.