به گزارش مجله خبری نگار، از دیدگاه جامعهشناختی، مصرفگرایی تنها مربوط به کالاهای مادی نیست بلکه ما بدنها و اوقات خود را وقتی به صورت افراطی یا نمایشی و فخرفروشانه در معرض دید یا استفاده مفرط میگذاریم، به مصرفگرایی مبتلا میشویم. حتی مصرفگرایی در حوزه افکار هم رسوخ میکند به طوری که ممکن است دایم در حال مصرف افکار منفی و مثبت باشیم. در حوزه رسانه و خبر هم ممکن است اطلاعات و اخبار را به صورت اعتیادگونه مصرف کنیم و.... متاسفانه یکی از حوزههایی که مصرف گرایی در آن بین برخی از مردم رسوخ کرده است، مراسم مذهبی و آیینهای دینی، حتی در ایام محرم و صفر است. این موضوع نه تنها زنان بلکه مردان و حتی کودکان را هم شامل میشود.
به تازگی هم تصاویری از کالکشنهای زنانه با قیمتهای ۶ و ۷ میلیونی در شبکههای اجتماعی پربازدید شد. در ادامه و از منظر جامعهشناختی، نکاتی در همین باره مطرح خواهد شد.
مصرفگرایی در این حوزه علاوه بر رسوخ انواع اشعار و ریتمهای سطحی و...، در حوزه پوشش، آرایش و زیورآلات هم بهشدت خودنمایی میکند که با مصرف بدن و جامعهشناسی آن به شدت در ارتباط است. پوشش، آرایش و زیورآلات مادی بدن و خالکوبیها، چون در حوزه دیداری یا بصری و قابل رویت هستند، تاثیر بیشتری میگذارند، به همین دلیل افراد بیشتری را جذب میکنند. این افراد خود را جذب حس زیبایی شناختی و هنری معطوف به آن میدانند که البته متاسفانه گاهی به کششها و جذابیتهای جنسی هم مرتبط میشود.
مصرفگرایی وقتی به حوزه مذهب میرسد، آسیبهایش بیشتر میشود. این موضوع خود به دو دلیل است: اول اینکه خود مصرفگرایی آسیبزا و اعتیادآور و تهی کننده عمل از معنا، روح و باطن میشود و عمل را سطحی و پوچ میکند. دوم این که شعائر و آیینهای مذهبی را برای خود فرد از باطن و معنا عاری میسازد. یعنی معنای باطنی عاشورا را کاملا مسخ و واژگون میکند و در این جلوهسازی گویی مراسم عزاداری بستری برای حس زیبایی شناختی هنری و حتی جنسیِ منحرف برآمده از بدن و حس دیداری است و ربطی به عاشورا و آیینهای مذهبی ندارد. به عبارتی دیگر انگار عاشورا و محرم و صفر فرع است و این مصرفگرایی اصل.
انواع پوششهای مجلل، خالکوبیها، مدهای لباس و آرایشهای سنگین و غلیظ در این ورطه خودنمایی میکنند و حتما تبلیغاتش را در فضایمجازی دیدهاید. حتی اگر انواع مدهای لباس بهعنوان مثال در جای خود و به اندازه مطلوب باشد، ورود آن به حوزه مناسک عاشورایی همانطور که ذکر شد حقیقت محرم و صفر را قلب میکند و به دست فراموشی میسپارد. نوعی مسخ معنایی و باطنی در این حوزه صورت میگیرد و توجه و افکار از قیام عظیم امامحسین (ع) معطوف به ظواهر، صورت، بدن، کالا و پوشش و آرایش میشود. علاوه بر آن نوعی تمایز و تفاخر و مصرف نمایشی برای اثبات حس برتری و متمایز بودن در این حوزه جلوه میکند که به فاصله طبقاتی افسارگسیخته و سبکهای بسیار متفاوت زندگی متمولان و محرومان دامن میزند.