کد مطلب: ۳۱۶۱۳۰
|
|
۰۶ مرداد ۱۴۰۱ - ۰۲:۴۸

رویارویی چین و امریکا؛ جنگی که نخواهید دید

رویارویی چین و امریکا؛ جنگی که نخواهید دید
رویارویی چین و امریکا؛ جنگی که نخواهید دید

به گزارش مجله خبری نگار/ایران: سفر نانسی پلوسی، رئیس مجلس نمایندگان، به تایوان با واکنش شدید مقامات چینی مواجه شده است. این موضوع در کنار رزمایش اخیر تایوان و کمک‌های نظامی امریکا، تنش‌ها را در شرق آسیا افزایش داده و به بحرانی شدن اوضاع دامن خواهد زد.

از نظر چین، تایوان بخشی از خاک آن است و کشوری به نام تایوان وجود ندارد. تایوان برای جمهوری خلق چین یک خط قرمز است و اگر خود یا متحدان آن به سمت استقلال حرکت کنند یا رفتار‌هایی به مفهوم استقلال از خود بروز دهند پکن بشدت واکنش نشان می‌دهد. چین پیشتر نیز به سفر مقامات امریکایی واکنش نشان می‌داد، اما اکنون به دلیل جایگاه سیاسی نانسی پلوسی این واکنش تندتر است، زیرا پلوسی، بعد از رئیس جمهور و معاون اول رئیس جمهور امریکا به عنوان سومین مقام ارشد در سلسله مراتب قدرت در این کشور و دارای سطح سیاسی بالاتری نسبت به وزیران است. از این جهت سفر او می‌تواند حامل این پیام باشد که امریکا از جدایی طلبان تایوان حمایت می‌کند. این موضوع خشم چین را برانگیخته است.

علاوه بر آن، سفر یک مقام خارجی به تایوان به مفهوم مداخله در امور داخلی و در تعارض با چین واحد است، بویژه که این سفر در شرایطی انجام خواهد شد که امریکا و تایوان درصدد برپایی رزمایشی هستند و بواسطه آن، این پیام را برای پکن ارسال می‌کنند که در صورت اقدام احتمالی چین، توان دفاع وجود دارد، اما به دلیل نبود موازنه نظامی بین چین و تایوان، این پیام جایگاهی ندارد مگر اینکه از متحدان خود کمک بگیرد که این موضوع به رقابت بین چین و امریکا تبدیل می‌شود. آنچه مشهود است در حال حاضر نه تایوان اراده کاملی برای جدا شدن دارد و نه امریکا به رغم سفر پلوسی در سیاست رسمی خود چین واحد را کنار گذاشته است، زیرا سیاست چین واحد، توسط امریکا و از زمان سفر ریچارد نیکسون به پکن پذیرفته شد و بر اساس آن، نماینده تایوان را که متصدی جایگاه چین در سازمان ملل و کرسی آن در شورای امنیت بود برکنار کردند و به چین سپردند. علاوه بر آن، دولت امریکا با وجود حفظ ارتباط اقتصادی، هرگونه روابط دیپلماتیک خود را با تایوان قطع کرد، هرچند که در گذر زمان این روابط از سر گرفته شد.

امریکا دلایل متعددی برای رفتار کنونی خود دارد. یکی از دلایل، ادعای امریکایی‌ها مبنی بر عهده‌داری دفاع از حکومت‌های دموکراتیک است که از نظر آن‌ها اکنون تایوان همین وضعیت را دارد. نکته بعدی نابودی سرمایه‌گذاری غرب و امریکا در ازای پیوستن تایوان به چین است. در همین راستا با پیوستن تایوان، امریکا یک پایگاه استراتژیک خود را در شرق آسیا از دست می‌دهد. از همه مهمتر بحث رقابت جهانی بین امریکا و چین است و اینکه از هر ابزاری استفاده می‌کند تا به چین فشار آورد. در این میان از تأثیر جنگ اوکراین نیز نباید به‌سادگی عبور کرد. اگر امریکا بتواند سد مقاومت روسیه را بشکند این پیام را به دنیا مخابره می‌کند که هیچ کس توان ایستادگی با ائتلاف غرب خصوصاً امریکا را ندارد.

وقتی روسیه با وجود هزاران کلاهک اتمی تسلیم می‌شود، شرایط برای چین سخت‌تر شده و توانایی مقابله آن زیر سؤال می‌رود، اما اگر روسیه ایستادگی انجام داده و امریکا پیروز میدان نباشد، به زعم برخی تحلیل‌ها در ایالات متحده، چین جسور و گستاخ می‌شود، زیرا عدم توانایی غرب در حمایت از اوکراین به مفهوم عدم توانایی حمایت از تایوان خواهد بود.

با وجود این، استراتژی کلان چین بازپس‌گیری تایوان از طریق اقدام نظامی نیست، زیرا این سیاست براساس جمله معروف مائو صورت گرفته که می‌گوید: «ما اصراری برای تصاحب تایوان با زور و اسلحه نداریم و هر وقت اراده کنیم می‌توانیم این کار را انجام بدهیم. تایوان خود در آینده به ما خواهد پیوست.» به همین دلیل چینی‌ها دارای صبر استراتژیک در قبال بازگشت تایوان به چین بدون اقدام نظامی هستند؛ بنابراین اگر تایوان ولو با وجود مخالفت احتمالی دولتمردان آن در قالب تصمیم امریکا در قبال چین عمل کند، ممکن است غرب شرایط را طوری پیش ببرد که آن‌ها را با درگیر کردن قربانی اهداف خود کند.

ارسال نظرات
قوانین ارسال نظر