به گزارش مجله خبری نگار،رئالیتیشوی «شفرونی» اثری در حوزه آشپزی خلاقانه است.
در قسمت دوم این مجموعه که با عنوان «شب هند» و «شب ملکه مارها» پخش شد، سوسن پرور و متین ستوده با یکدیگر به رقابت پرداختند که در نهایت تندیس مار طلایی به سوسن پرور تعلق گرفت. به همین بهانه با این بازیگر مصاحبهای داشتیم. متن گفتوگو با سوسن پرور در ادامه آمده است.
صادقانه بگویم، معیار خاصی نداشتم. همین که میدانستم نیما شعباننژاد گرداننده برنامه است، کافی بود تا بپذیرم. مطمئن بودم برنامهای که او در آن حضور دارد، فضای شاد و مفرحی خواهد داشت. چون شناختی از روحیات او داشتم، حدس زدم «شفرونی» برنامهای جذاب و متفاوت خواهد بود.
بهطورکلی، رئالیتیشوها تا حدی مهندسیشده هستند. در «شفرونی» نیز چارچوب کلی مشخص بود، اما گفتوگوها و واکنشها کاملاً بداهه و در لحظه شکل میگرفت. برای مثال، من نمیدانستم قرار است روی یک فیل آشپزی کنم؛ این اتفاق در همان لحظه پیش آمد، هرچند اتاق فکر برنامه از قبل آن را طراحی کرده بود.
خیر، این بخش از قسمتهای برنامهریزیشده بود که با خوشحالی از آن استقبال کردم.
هیچگونه تمرین از پیش تعیینشدهای نداشتیم. همه چیز در لحظه اتفاق میافتاد و همان لحظه نیز ضبط میشد.
در برنامه، یک شف (آشپز) حرفهای حضور داشت که درباره مراحل پخت غذا توضیحاتی کلی ارائه میداد. با این حال، برای من که اصلاً آشپزی بلد نیستم، آن توضیحات چندان مؤثر نبود. البته نتیجه نهایی بیشتر به مهارتهای شخصی خودمان بستگی داشت.
خیر، من در این انتخاب نقشی نداشتم. با این حال بسیار خوشحال شدم، زیرا پیشتر در برنامه «جوکر» نیز با او همکاری داشتم و میدانم که فردی باجنبه، صبور و در موقعیتهای طنز و شوخی، پارتنری (همبازی) درجهیک است.
بهنظر من، «شفرونی» اثری بسیار نوآورانه، جذاب و آوانگارد (پیشرو) است. این برنامه مرزهای رایج در برنامهسازی را جابهجا کرده و خود را از کلیشههای متداول جدا ساخته است. آشپزی در این برنامه در واقع بهانهای برای پرداختن به ایدههای خلاقانه بود. به جرأت میگویم «شفرونی» نقطهعطفی در رئالیتیشوهای پلتفرمی محسوب میشود؛ برنامهای که میتوان گفت دوران «قبل از شفرونی» و «بعد از شفرونی» را در این سبک رقم زده است.
معمولاً پیش از حضور در رئالیتیشوها سعی میکنم هیچ پیشفرضی نداشته باشم. برای من جذابیت این نوع برنامهها در واکنش واقعی و لحظهای است، نه در بازی کردن نقش از پیش تعیینشده.
خیر، همه چیز از پیش برنامهریزی شده بود. متین ستوده در مسابقه قبلی برنده شد و حق انتخاب داشت، او «چالش مینیبوس» را برگزید و من بهصورت تصادفی در چالش «فیل» قرار گرفتم.
جذابیت اصلی برای من این است که در این برنامهها نقش بازی نمیکنم، بلکه خود واقعیام حضور دارد. حضور در موقعیتهایی غیرقابلپیشبینی برایم چالشبرانگیز و لذتبخش است. البته صادقانه بگویم، جنبه مالی هم در تصمیمم بیتأثیر نیست.
اصلاً! آشپزیام فاجعه است. فقط یک «اُملت آتیشی» بسیار معروف بلدم که همه بعد از خوردنش بیمار میشوند! (با خنده) البته همان یک غذا را خیلیها امتحان کردهاند.
خیر، اصلاً نمیدانستم. بعداً به خودم خرده گرفتم، چون میدانستم او علاقه زیادی به فرهنگ هند دارد و با توجه به موضوع برنامه باید حدس میزدم مهمان مخفی ماست.
فلفلی که در برنامه خوردم فوقالعاده تند بود! میزان تندی آن در نسخه پخششده کاملاً مشخص نبود. چون آشپزی بلد نیستم، همه مواد را بدون ترتیب قاطی میکردم و همین باعث موقعیتهای خندهداری میشد.
مشغول بازی در یک تئاتر هستم و همزمان نگارش یک نمایشنامه را نیز بر عهده دارم. همچنین دو پیشنهاد برای بازی در سریال دریافت کردهام که هنوز در مرحله بررسی قرار دارد.