کد مطلب: ۹۱۰۸۰۳
|
|
۰۵ مهر ۱۴۰۴ - ۰۶:۰۱

آن سوی دیده نشده مُد

آن سوی دیده نشده مُد
آثار و پیامد‌های مد در صنعت پوشاک بررسی شد

به گزارش مجله خبری نگار، تقاضای جهانی برای مد و لباس با سرعت بی‌سابقه‌ای افزایش یافته است به‌طوری که صنعت مد در حال حاضر ۱۰ درصد از انتشار کربن جهانی را به خود اختصاص می‌دهد و به یکی از بزرگترین مشکلات زیست‌محیطی زمانه ما تبدیل شده است. طبق برنامه محیط زیست سازمان ملل، مد به تنهایی بیش از مجموع دو بخش هوانوردی و کشتیرانی گاز‌های گلخانه‌ای تولید می‌کند. همچنین نزدیک به ۲۰ درصد فاضلاب جهانی یا حدود ۹۳ میلیارد متر مکعب از رنگرزی منسوجات ایجاد می‌شوند.

افزون بر این، جهان سالانه دست‌کم حدود ۹۲ میلیون تن زباله منسوجات تولید می‌کند و انتظار می‌رود که این تعداد تا سال ۲۰۳۰ به ۱۳۴ میلیون تن در سال افزایش یابد. ضایعات پوشاک و نساجی دور ریخته شده به محل‌های دفن زباله ختم

می‌شود، که بیشتر آنها تجزیه‌پذیر نیستند، در حالی که میکروپلاستیک‌های حاصل از مواد پوشاک مانند پلی استر، نایلون، پلی آمید، اکریلیک و سایر مواد مصنوعی به خاک و منابع آب مجاور وارد می‌شوند. مقادیر عظیمی از منسوجات پوشاک نیز در کشور‌های کمتر توسعه‌یافته رها می‌شود. یکی از نمونه‌های این مناطق آتاکامای شیلی، خشک‌ترین بیابان جهان است، جایی که حداقل ۳۹ هزار تن ضایعات نساجی از کشور‌های دیگر در آنجا رها می‌شود تا بپوسد.

فست فشن یا مد سریع که این روز‌ها در حال رشد است بر تشدید این مشکل می‌افزاید. در مدل کسب و کار فست فشن، شرکت‌ها به تولید ارزان و سریع لباس‌های با کیفیت پایین برای برآورده کردن آخرین و جدیدترین مد‌ها متکی هستند. در حالی که منشور صنعت مد سازمان ملل متحد برای اقدام اقلیمی شرکت‌های مد و نساجی امضاکننده را به دستیابی به انتشار خالص صفر تا سال ۲۰۵۰ متعهد می‌داند، اکثریت کسب‌وکار‌ها در سراسر جهان هنوز به نقش خود در تغییرات آب و هوایی توجه نکرده‌اند.

زهرا انوشه نیز در مقاله‌ای با عنوان «نیمه تاریک مد» که در مجله صنوبر منتشر شده به تبعات این مسئله پرداخته که در ادامه بخش‌هایی از آن را می‌خوانیم.

مد سریع یا فست‌فشن بخشی از صنعت پوشاک است که بر قیمت‌های ارزان و نوآوری‌های مداوم متمرکز است. تمام جهان پر از فروشگاه‌ها و لباس‌های این صنعت است و بنابراین، جای تعجب نیست که مد سریع یکی از بزرگ‌ترین صنایع جهان است. دلیل محبوبیت آن بسیار روشن است، این یکی از مقرون‌به‌صرفه‌ترین و آسان‌ترین راه‌ها برای خرید لباس‌های شیک است، و عادات مصرفی غرب بر اساس این نوع خرید بی‌حساب و کتاب و «مصرف تفریحی» است. بزرگ‌ترین زنجیره‌های مد، مانند H&M و ZARA، تقریبا در بازار‌های هر کشوری دیده می‌شوند و با قیمت‌های ارزان خود، مصرف‌کنندگان را ترغیب می‌کنند که هر زمان از کنارشان رد می‌شوند چیزی جدید بخرند. مقدار قابل‌توجه و رو به رشد فروشگاه‌های آنلاین مد سریع، مصرف آن را حتی آسان‌تر کرده است، چون مصرف‌کنندگان می‌توانند مستقیما از خانه خرید کنند.

کسب و کار مد سریع بسیار سودآور بوده و در چند دهه اخیر رشد چشمگیری داشته است و علت آن علاوه بر قیمت، مزیت رقابتی آن از نظر فرآیند تولید سریع است. این صنعت افراد بسیاری را در سراسر جهان به کار می‌گیرد با این وجود، قیمت‌های پایین و تولید سریع و انبوه نشانه آن است که یک جای کار می‌لنگد. مشکلات زیادی در رابطه با این کسب‌وکار وجود دارد که اجتماعی و محیط‌زیستی هستند. وقتی قیمت یک پیراهن پس از دوخت دستی در قاره‌ای دیگر و طی کردن زنجیره طولانی تدارکات، تنها چند یورو باشد، به این معنی است که اشخاص و بخش دیگری؛ در واقع کارگران صنعت پوشاک و همچنین محیط‌زیست، مابه‌التفاوت این هزینه را متحمل می‌شود.

پشت صحنه تولید لباس‌های ارزان‌قیمت، داستان تلخ استثمار نیروی کار، به ویژه زنان و کودکان است. برای حفظ قیمت‌های پایین و سرعت تولید بالا، برند‌های بزرگ فست‌فشن تولید خود را به کشور‌های در حال توسعه با قوانین کار ضعیف و دستمزد‌های ناچیز برون‌سپاری می‌کنند. میلیون‌ها کارگر در کشور‌هایی مانند بنگلادش، ویتنام، کامبوج و اندونزی در شرایطی غیرانسانی و با دستمزد‌هایی بسیار پایین‌تر از خط فقر کار می‌کنند تا تقاضای بی‌پایان جهانی را پاسخگو باشند.

فاجعه ساختمان راناپلازا در بنگلادش در سال ۲۰۱۳، که منجر به کشته شدن ۱۱۳۴ کارگر و زخمی شدن بیش از ۲۵۰۰ نفر شد، تنها نوک کوه یخ از شرایط اسفبار کار در این صنعت بود. این حادثه جهانیان را با واقعیت کارگاه‌های غیراستاندارد و پرخطری که هزاران کارگر در آن مشغول به کار هستند، آشنا کرد. با وجود این فاجعه، شرایط به طور اساسی بهبود نیافته است. بسیاری از کارگران، غالبا زنان جوان، در محیط‌هایی ناامن، بدون دسترسی به آب آشامیدنی تمیز یا امکانات بهداشتی اولیه، ساعت‌های طولانی و بدون حق اضافی کار می‌کنند. دستمزد آنها آن‌قدر ناچیز است که حتی برای تأمین ابتدایی‌ترین نیاز‌های زندگی خود و خانواده‌شان کافی نیست. گزارش‌ها نشان می‌دهد حداقل دستمزد قانونی در بنگلادش تنها حدود ۲۵ درصد از میزان درآمدی است که یک خانواده برای تأمین هزینه‌های اولیه زندگی به آن نیاز دارد.

این شرایط منجر به ایجاد «چرخه فقر» می‌شود. کارگران، اغلب به دلیل بدهی و عدم وجود گزینه شغلی دیگر، مجبور به تحمل این شرایط هستند. کودکان نیز قربانیان این سیستم هستند؛ یا به واسطه مستقیم به کارگرفته شدن در کارخانه‌ها یا به دلیل اینکه والدین آنها زمان و منابع کافی برای مراقبت و آموزش آنها ندارند. این امر حق تحصیل و داشتن یک دوران کودکی امن را از آنان سلب کرده و نسل‌های آینده را نیز در دام فقر گرفتار می‌کند. بنابراین، مابه‌التفاوت قیمت پایین یک لباس فست‌فشن در واقع توسط کسانی پرداخت می‌شود که از ابتدایی‌ترین حقوق انسانی خود محروم شده‌اند.

همچنین این صنعت بخش بزرگی از منابع زمین را مصرف می‌کند، زباله تولید می‌کند و برای ارائه قیمت‌های ارزان به مصرف‌کنندگان، هزینه‌های تولید با بهره‌گیری از هزینه‌های نیروی کار ارزان در کشور‌های در حال توسعه کاهش می‌یابد. به عبارت دیگر، شرکت‌های مد سریع در حال حاضر، با نادیده گرفتن حقوق بشر و محیط‌زیست، این امکان را برای مصرف‌کنندگان فراهم می‌کنند که دائما از لباس‌های جدید و ارزان خود لذت ببرند. این مشکل همچنین از آن‌جا ناشی می‌شود که اکثر مصرف‌کنندگان ترجیح می‌دهند ۱۰ یورو برای یک لباس ناپایدار خرج کنند تا ۱۰۰ یورو برای یک گزینه پایدار ساخته شده از مواد باکیفیت‌تر، و بر اساس تحقیق، تا ۸۸ درصد از مصرف‌کنندگان در ایالات متحده ترجیح می‌دهند خریدار فست‌فشن باشند.

پیامد‌های محیط‌زیستی فست‌فشن آن‌قدر گسترده است که تقریبا تمامی عرصه‌های سیاره زمین را تحت‌الشعاع قرار داده است. این صنعت پس از صنعت نفت، دومین آلاینده بزرگ جهان محسوب می‌شود. یکی از کلیدی‌ترین موارد، مصرف سرسام‌آور منابع آبی است. تولید پنبه، به عنوان یکی از پرکاربردترین الیاف طبیعی، نیازمند حجم عظیمی از آب است. برای تولید تنها یک عدد تی‌شرت نخی به حدود ۲۷۰۰ لیتر آب نیاز است که معادل میزان آب آشامیدنی یک انسان برای مدت ۵/۲ سال است. این رقم برای یک شلوار جین به ۷۰۰۰ لیتر می‌رسد. این در حالی است که بسیاری از کارخانه‌های نساجی در کشور‌هایی مانند هند، پاکستان و بنگلادش واقع شده‌اند که خود با بحران کم‌آبی دست‌وپنجه نرم می‌کنند.

آلودگی آب‌ها در نتیجه فعالیت این صنعت نیز معضل بزرگی است. فرآیند رنگرزی و تکمیل پارچه‌ها، دومین عامل آلودگی آب در سطح جهان است. سالانه حدود ۲۰ درصد از فاضلاب جهانی ناشی از فرآیند‌های رنگرزی و تصفیه منسوجات است. این فاضلاب‌های تصفیه‌نشده که مملو از مواد شیمیایی سمی، فلزات سنگین و رنگ‌دانه‌ها هستند، مستقیما به رودخانه‌ها و اقیانوس‌ها تخلیه می‌شوند، اکوسیستم‌های آبی را نابود کرده و سلامت جوامع محلی را به شدت تهدید می‌کنند. از سوی دیگر، بخش عمده‌ای از لباس‌های تولیدشده از الیاف مصنوعی مانند پلی‌استر (که از نفت مشتق می‌شود) ساخته می‌شوند. شست‌وشوی این لباس‌ها منجر به رهاسازی میکروپلاستیک‌ها به داخل آب‌ها شده و در نهایت این ذرات به زنجیره غذایی انسان‌ها راه پیدا می‌کنند. برآورد می‌شود سالانه حدود ۵۰۰ هزار تن میکروالیاف، معادل ۵۰ میلیارد بطری پلاستیکی، از طریق شست‌وشوی منسوجات وارد اقیانوس‌ها می‌شود. اما شاید یکی از آشکارترین پیامد‌های فست‌فشن، بحران زباله‌های نساجی باشد. فرهنگ «یکبارمصرف» شدن لباس‌ها منجر به تولید حجم عظیمی از پسماند شده است. آمار‌ها حاکی از آن است که به طور متوسط، یک مصرف‌کننده امروزی

۶۰ درصد بیشتر از یک مصرف‌کننده در دو دهه قبل لباس می‌خرد، اما مدت زمان نگهداری هر قطعه لباس به نصف رسیده است. نتیجه این رفتار، انباشت کوه‌هایی از لباس‌های دورریز است. هر ثانیه، معادل یک کامیون زباله از منسوجات در سراسر جهان دفن یا سوزانده می‌شود. پیش‌بینی می‌شود تا سال ۲۰۳۰، این رقم به ۱۳۴ میلیون تن در سال برسد که پیامدی فاجعه‌بار برای سیاره زمین خواهد داشت. با وجود این چالش‌های عظیم، جنبش‌هایی در حال ظهور هستند که خواستار تغییر در این صنعت هستند. مفهوم «مد آهسته» یا «Slow Fashion» در تقابل مستقیم با فست‌فشن قرار دارد و بر کیفیت به جای کمیت، شفافیت زنجیره تأمین، تولید اخلاقی و احترام توأمان به مردم و سیاره تأکید می‌ورزد. بخشی از مصرف‌کنندگان امروزی، به ویژه نسل جوان، بیش از پیش آگاه شده و به دنبال برند‌هایی هستند که مسئولیت اجتماعی و محیط‌زیستی خود را جدی می‌گیرند.

از دیدگاه کلان، تغییر این سیستم نیازمند اقدامات هماهنگ در سطوح مختلف است. قانون‌گذاری‌های بین‌المللی و داخلی برای لازم‌الاجرا کردن استاندارد‌های شغلی و محیط‌زیستی ضروری است. برند‌ها باید مسئولیت کامل زنجیره تأمین خود را از نظر اجتماعی و محیط‌زیستی بپذیرند و شفافیت کامل را در مورد نحوه و مکان تولید محصولات خود ارائه دهند. نوآوری در زمینه بازیافت و استفاده از مواد اولیه پایدار (مانند الیاف بازیافتی یا مواد طبیعی با ردپای اکولوژیک پایین‌تر) نیز کلیدی است. اقتصاد چرخه‌ای که در آن لباس‌ها طراحی، تولید و استفاده می‌شوند تا بتوانند دوباره استفاده شده، بازیافت شوند و هرگز به زباله تبدیل نشوند، به نظر تنها راه نجات در بلندمدت است.

در سطح فردی، مصرف‌کنندگان با قدرت انتخاب خود می‌توانند نقش تعیین‌کننده‌ای در مسیر پایداری صنعت مد ایفا کنند. خرید کمتر، اما با کیفیت‌تر، انتخاب برند‌های متعهد، خرید دست‌دوم، تعمیر و بازآفرینی لباس‌های قدیمی و شست‌وشوی صحیح لباس‌ها برای افزایش عمر آنها، اقداماتی ساده، اما بسیار مؤثر هستند. هر انتخاب خرید، یک رأی است برای حمایت از مسیری که مایلیم جهان را در آن ببینیم. سؤالی که باید از خود بپرسیم این نیست که «این لباس چقدر قیمت دارد؟»، بلکه این است که «تولید این لباس واقعا چه قیمتی داشته است؟». پاسخ به این پرسش می‌تواند مسیر صنعت مد را به سمت آینده‌ای عادلانه‌تر و پایدارتر تغییر دهد.

ارسال نظرات
قوانین ارسال نظر