به گزارش مجله خبری نگار، دفتر خاطرات سری از دست رفته «دوست دختر انگلیسی هیتلر» امروز توسط روزنامه میل رونمایی شد. در یک کودتا در دنیای انتشارات بین الملل، دفتر خاطرات چرمی اشراف زادهای به نام یونیتی میتفورد، بینش تازهای را در مورد آدولف هیتلر فاش میکند، کسی که یونیتی او را میپرستید.
یکی از خواهران مشهور میتفورد، یونیتی با دست خط روان خود درباره رهبر نازیها سخنان تمجید آمیزی را بیان میکند. دهها سال پس از در دسترس نبودن دفترچه خاطرات او برای مورخان، کشف این دفترچه خاطرات توسط میل قرار است هیجانی جهانی ایجاد کند.
این دختر زیبای طبقه اشرافی بریتانیایی با تملق هیتلر و نزدیک شدن به او بیش از هر بریتانیایی دیگر، بسیار خبرساز شده است. او اسرار روابط خارقالعادهشان را در طی پنج سال منتهی به جنگ جهانی دوم در دفتر خاطرات روزانهاش فاش کرده است.
این سند تاریخی ارزشمند قبلاً هرگز دیده نشده بود، اما اکنون میل آن را فاش کرده است. یادداشتهای روزانه میتفورد مملو از افشاگریهای صمیمی و هولناک درباره هیتلر و زنی انگلیسی است که به متملق وفادار او تبدیل شد.
گفته میشود که هیتلر در حالی که برای شروع جنگ جهانی دوم نقشه میکشید، «مانند یک نوجوان ۱۷ ساله» ساله رفته میکرد در حالی که با این دختر زیبای بلوند و قد بلند رابطه داشت.
مورخ مشهور لرد (اندرو) رابرتز میگوید: «در دوران مدرن بسیار نادر است که خاطرات یک شخصیت شناخته شده جنبش نازی کشف و منتشر شود».
میل تمام اقدامات احتیاطی را انجام داده است تا ثابت کند که خاطرات تازه کشف شده میتفورد جعلی نیست و آزمایشهای دقیقی را به کمک متخصصان مشهور در حوزه دست خط، جوهر و کاغذ برای اثبات صحت آن انجام داده است.
دفتر خاطرات یونیتی که به مدت ۸۰ سال دیده نشده بود، از سال ۱۹۳۵ تا ۱۹۳۹ را در بر میگیرد و ۱۳۹ ملاقات با هیتلر را روایت میکند، کسی که در جریان جنگ جهانی دوم باعث مرگ دهها میلیون نفر شد. یونیتی میتفورد که یک پرستشگر سرسخت نازیها بود، به طور مداوم از هیتلر با عنوان «پیشوا» و دیگر عناوین شبه خدایی یاد میکند.
او چنان شیفته هیتلر شده بود که در سن ۲۰ سالگی به مونیخ نقل مکان کرد تا با وسواس رهبر نازیها را دنبال کند، راه خود را به جمع زنان نزدیک به هیتلر باز کرده و اوا براون، معشوق هیتلر را به حسادت کشاند.
این دفترچه سیاه جلد چرمی، با ابعاد ۱۹ سانتی متر در ۱۲ سانتی متر، برای اولین بار فاش میکند که یونیتی تقریباً به طور قطع با افراد برجسته نازی رابطه جنسی داشته است. این افشاگریها باعث میشود بسیاری از خود بپرسند که آیا یونیتی با خود پیشوای نازیها که ۲۵ سال از او بزرگتر بود نیز رابطه جنسی داشته است یا خیر.
خاطرات یونیتی نشان دهنده اشتیاق فزاینده آنها نسبت به یکدیگر است، در حالی که یونیتی در ماههای حساس منتهی به جنگ، توسط حلقه داخلی نزدیک به هیتلر پذیرفته شد.
در حالی که هموطنان بریتانیاییاش برای رویارویی نهایی با آلمان آماده میشدند، این دختر اشرافی – که در لندن به دنیا آمده، اما نطفه او در شهر سواستیکا در کانادا شکل گرفته بود- در آلمان در حلقه نزدیک به هیتلر جای خاص خود را داشت.
آخرین مدخل در دفتر خاطرات او به تاریخ ۱سپتامبر ۱۹۳۹، روزی که آلمان به لهستان حمله کرد، باز میگردد. دو روز بعد، زمانی که جنگ اعلام شد، یونیتی – دختر ۲۵ ساله لرد ردسدیل، پسر عموی اول همسر سر وینستون چرچیل، کلمنتاین – چنان از چشم انداز درگیری نظامی موطنش با آلمان نازی محبوبش در تناقض و اضطراب بود که در پارک باعث انگلیسی مونیخ به سر خود شلیک کرد. خودکشی یونیتی موفقیت آمیز نبود و به همین خاطر با آسیب مغزی و در حالی که گلوله همچنان در جمجمه اش بود به بریتانیا برگشت و در سال ۱۹۴۸ در سن ۳۳ سالگی درگذشت.
تنها اکنون – ۸۶ سال پس از آن که او برای آخرین بار دفترچه خاطرات چرمی خود را بست- جهانیان میتوانند روایت یونیتی از ملاقات هایش با هیتلر را بخوانند. با جزئیاتی شگفت انگیز، این دفتر خاطرات چگونگی تبدیل او از یک تعقیب گر وسواسی یکی از بحث برانگیزترین و بیرحمترین رهبران تاریخ به یکی از نزدیکان مسحور شده نازیها را دنبال میکند؛ و به نظر میرسد که یونیتی حتی یک لحظه نیز از دیدگاه خود به رهبر نازیها پشیمان نبوده است. در ۹ فوریه ۱۹۳۵، وقتی هیتلر برای اولین بار پشت میز یک رستوران با یونیتی دیدار کرد، دختر جوان بریتانیایی در دفترچه خاطرات خود نوشت: «بهترین روز زندگی من».
یونیتی تنها ۲۰ ساله بود که شیفته هیتلر شده و برای ورود به زندگی پیشوا دست به هر کاری میزد. به لطف سرنخی از معلم انگلیسی اش، اواغلب به یک رستوران کوچک ایتالیایی در مونیخ به نما اوستریا باواریا میرفت و به مدت چند ماه هر روز در این رستوران ناهار میخورد تا شاید بالاخره بتواند با هیتلر دیدار کند. عشق یونیتی به هیتلر به قدری بود که به گفته خواهرش، اگر در روزگار کنونی بود حتما به عنوان مزاحم و تعقیب گر وسواسی دستگیر میشد. یونیتی همیشه پشت میزی مینشست که هیتلر و همراهانش برای رسیدن به میزشان باید از کنار آن میگذشتند و یونیتی برای جلب توجه هیتلر یا با صدای بلند حرف میزد یا کتابی را روی زمین میانداخت.
علاوه بر این، یونیتی بلوند و نزدیک به ۱۸۳ سانتیمتر قد داشت (حدود ۱۰ سانتیمتر بلندتر از خود هیتلر) و چشمهای آبی نافذی داشت که او را به بی نقصترین نسل آریایی تبدیل میکرد که هیتلر همیشه به دنبال آن بود. اولین باری که یونیتی هیتلر را حضوری دید در سال ۱۹۳۳ بود، وقتی به کارزار انتخاباتی پیشوا در نورنبرگ رفت تا یکی از ۴۰۰،۰۰۰ طرفدار نازیها باشد که در این گردهمایی بزرگ شرکت میکند. او که شیفته مردان جوان با یونیفرمهای شیک شده و سخنرانیهای پرشور هیتلر او را مسحور خود کرده بود به سرعت نقشهای کشید.
یونیتی پدر و مادرش را قانع کرد که او را به مونیخ بفرستند تا زبان آلمانی یاد بگیرد؛ و سپس با صحبت کردن به زبان آلمانی با پیشوا، او را شیفته خود کند. او در ژانویه ۱۹۳۵ به دفتر مرکزی نازیها به نام براون هاوس در مونیخ رفت تا با مکس اتینگر که یک افسر اس اس شناخته شده بود دیدار کرده و عکسی امضا شده از پیشوا را دریافت کند. او بالاخره توانست نه یک بار بلکه ۱۳۹ بار با هیتلر ملاقات کند که برخی از آنها به تنهایی بود. در یکی از جملات خود، یونیتی درباره هیتلر مینویسد: «پیشوا بهشت است، در بهترین اخلاقش، بسیار سرخوش و شاد… او بسیار در مورد یهودیان صحبت میکرد، که بسیار دوست داشتنی بود…او یک فرشته است».
بین سالهای ۱۹۳۵ تا ۱۹۳۹، این دو ۷۹ بار با هم شام یا ناهار خوردند. بیشتر این ملاقاتها در رستوران اوستریا باواریا صورت گرفت، همانجایی که هیتلر توانست اوا براون را نیز شیفته خود کند.
منبع:روزیاتو