به گزارش مجله خبری نگار،پیمان قطب جنوب که در سال ۱۹۶۱ تأسیس شد، چارچوبی را فراهم کرد که این تعادل ظریف را حفظ کرده است. این پیمان کاوش صلحآمیز را تشویق میکرد و به کشورهایی مانند بریتانیا، آرژانتین، استرالیا، نروژ، فرانسه، نیوزلند و شیلی اجازه میداد تا ادعای مالکیت بر سرزمینها را داشته باشند، اما این ادعاها را به نفع تحقیقات علمی محدود میکرد.
این پیمان به این دلیل دوام آورده است که زیر پا گذاشتن آن بسیار دشوار یا پرهزینه بود، به گفته تام شارپ، یکی از کاپیتانهای سابق یخشکن نیروی دریایی سلطنتی.
با این حال، شارپ اشاره میکند که بهمحض این که منابع گسترده قطب جنوب از نظر اقتصادی ارزش ریسک بهرهبرداری داشته باشند، اوضاع تغییر خواهد کرد.
سالهاست که پیمان قطب جنوب بهعنوان نمونهای از همکاری مؤثر جهانی عمل کرده است. اما اکنون این مدل امتحانپسداده در حال نشان دادن نشانههایی از فرسایش است.
قدرتهای نوظهوری مانند چین، روسیه و سایر کشورها پیمان قطب جنوب را به سوی آبهای ناشناخته سوق میدهند و رقابتی جدید برای کنترل قارهای غنی از منابع را تهدید میکنند.
ایالات متحده، اگرچه همچنان اصلیترین حضور در قطب جنوب را دارد، بهسرعت با رقابت چین روبرو شده است. بهتازگی چین پنجمین پایگاه خود را در این قاره افتتاح کرده است که ادعا میشود برای اهداف علمی است.
در همین حال، روسیه نیز به نظر میرسد بهطور مشابه مصمم به افزایش حضور خود باشد. به گفته دکتر لین گلدزورثی از دانشگاه تاسمانیا، این حرکت بخشی از استراتژی گستردهتر آنها برای تغییر نظم مبتنی بر قوانین جهان است.
با وجود ممنوعیت استخراج معادن تا سال ۲۰۴۸، این بازیگران جدید بهطور علنی برنامههای جاهطلبانه خود برای استخراج منابع از قطب جنوب را تبلیغ میکنند.
با این حال، آنچه واقعاً اهمیت دارد، همانطور که شارپ هشدار میدهد، تنها جاهطلبیهای آشکار نیست. بلکه حرکات ظریفتر مانند استفاده از نیروهای نظامی برای اهداف صلحآمیز است که ممکن است روزی به حقوق مالکیت تبدیل شود.
با کشورهایی مانند روسیه، چین و هند که از این وضعیت بهره میبرند – به همراه ترکیه، عربستان سعودی و ایران که به دنبال دستیابی به جایگاه هستند – چشمانداز قطب جنوب به سرعت در حال تغییر است.
این تحولات منجر به درخواستهایی برای بهروزرسانی پیمان قطب جنوب شده است. اما دستیابی به حمایت یکپارچه برای این بازنگری دور از دسترس به نظر میرسد، با توجه به اهمیت ژئوپلتیکی و قدرت کشورهایی مانند روسیه و چین.
استراتژی هماهنگی که توسط بازرسان، کشتیها و مکانیسمهای اجرایی تقویت شود، بیش از هر زمان دیگری برای حفظ پیمان موجود لازم است.
در میان افزایش تنشهای ژئوپلتیکی، نباید از نگرانیهای زیستمحیطی فوری که قطب جنوب با آن روبروست، غافل شد.
این قاره خانه اکوسیستمها و حیات وحش منحصر به فردی است که نسبت به فعالیتهای انسانی و تغییرات اقلیمی بسیار حساس هستند. صفحات یخ در حال ذوب شدن یادآور تاثیرات وسیعتر گرمایش جهانی است.
تحقیقات نشان میدهد که یخهای قطب جنوب حاوی مقادیر آبی هستند که میتواند سطح دریاهای جهانی را چندین متر بالا ببرد و نیاز فوری به همکاری بینالمللی در کاهش اثرات تغییرات اقلیمی را تأکید میکند.
سیاستها و شیوههای زیستمحیطی پایدار باید در اولویت قرار گیرند تا محیط دستنخورده قطب جنوب برای نسلهای آینده حفظ شود.
علم مدتهاست که بهعنوان نیرویی وحدتبخش در قطب جنوب عمل کرده و زمینهای خنثی برای همکاری و تبادل دانش فراهم کرده است. با شدت گرفتن جاهطلبیهای ژئوپلتیکی، همکاری علمی اهمیت بیشتری پیدا میکند.
ابتکارات پژوهشی مانند مطالعات اقلیمی و ارزیابیهای تنوع زیستی، بینشهای ارزشمندی ارائه میدهند و همزمان روابط دیپلماتیک بین کشورها را تقویت میکنند. تقویت مشارکتهای علمی در قطب جنوب میتواند بهعنوان ابزاری محوری برای کاهش تنشها و تمرکز تلاشها بر اهداف مشترک عمل کند.
با حمایت از دیپلماسی علمیمحور، کشورها میتوانند روح پیمان قطب جنوب را حفظ کرده و اطمینان حاصل کنند که کاوشهای صلحآمیز و حفاظت بر رقابت و بهرهبرداری پیروز میشوند.
نیاز به اجماع، با این حال، فراتر از چشمانداز فیزیکی میرود. همانطور که شارپ اشاره میکند، اگر برای مسائل پیچیدهای مانند اوکراین، غزه، قطب شمال و دریای چین اجماع دستنیافتنی به نظر میرسد، چگونه میتوانیم امیدوار باشیم که برای منطقه دورافتاده و دستنیافتنی قطب جنوب به آن دست یابیم؟
با وجود نقصهایش، پیمان قطب جنوب توانسته است بیش از ۶۰ سال صلح را حفظ کند. اما شرایط در حال پیچیدهتر شدن است و این تهدید وجود دارد که فروپاشی آن میتواند هرج و مرج در قطب جنوب را به دنبال داشته باشد.
تنها زمان نشان خواهد داد که چه چیزی در انتظار قطب جنوب است. در حال حاضر، این قاره نمادی از آنچه ما میتوانیم بهدست آوریم وقتی که کنجکاوی مشترک و احترام به سیاره ما بر منافع ملی و جاهطلبیهای سرزمینی اولویت داشته باشد، باقی مانده است.
منبع:فوت و فن