به گزارش مجله خبری نگار، این گفتۀ «ابوتراب خسروی» نویسنده معاصر ایران است که اعتقاد دارد: «بدون شک با برگزاری چنین جشنوارههایی مانند جشنوارۀ دانشجویی داستان کوتاه زایندهرود، استعدادهایی دیده شده و در جهت نویسندهبودن و نویسندهشدن نخستین قدمهای خود را برخواهند داشت و نویسندهها و ستارههای ادبیات آیندۀ ما در بین همین دانشجویان خواهد بود.»
اظهار کرد: نوع ادبی داستان کوتاه، داستان بلند و یا رمان، ابزار مفاهمه و ابزار درک حضور دیگری و از مقدمات دموکراسی است. ما قبل از هرچیز باید یاد بگیریم که حضور دیگری را درک کرده و خواستههای او را استنباط کنیم، در چنین شرایطی است که دموکراسی ایجاد میشود، بنابراین اقداماتی از جنس برگزاری جشنوارۀ دانشجویی داستان کوتاه زایندهرود نوعی بسترسازی است.
نویسندۀ مجموعه داستان «کتاب ویران» و رمانهای «رود راوی»، «ملکان عذاب»، «اسفار کاتبان»، «آواز پر جبرئیل» افزود: موضوع دیگر این است که ما در سیستم تعلیم و تربیتِ خود در مقاطع مختلف دبستان، دبیرستان و یا در دانشگاه، خواننده تربیت نمیکنیم و خواننده یاد نمیگیرد که از متن لذت ببرد و به متن رجوع کند. ازاینرو برگزاری چنین جشنوارههایی باعث خواهد شد که دانشجو و یا هر فرد دیگری متوجه شود که میتوان از متن لذت برد و میتوان از متن استفاده کرد و مطلبی را خواند و ضمن دانشافزایی، جامعۀ خود را درک رد.
خسروی با تأکید بر اینکه رویدادها، جشنوارهها و جایزههایی دربارۀ داستاننویسی، از مقدمات و ابزاری برای بسط و توسعۀ فرهنگی بهشمار میروند و ما ناگذیر هستیم که این راه را طی کنیم، بیان کرد: لازم است که قبل از هرچیزی خواننده تربیت شود، خوانندهای که بتواند با متن ارتباط برقرار کند بنابراین برگزاری جشنوارههایی مانند جشنوارۀ دانشجویی داستان کوتاه زایندهرود از اتفاقات خوبی است که در جامعۀ ما و البته در اصفهان رخ میدهد که امیدوارم که مسئولانش آن را توسعه دهند.
این نویسنده که برگزیدۀ چهارمین و هفتمین جایزۀ هوشنگ گلشیری و همچنین برگزیدۀ هفتمین جایزۀ ادبی جلال آل احمد بوده است، ادامه داد: بدون شک با برگزاری چنین جشنوارههایی استعدادهایی دیده میشود و بهاین ترتیب و در جهت نویسندهبودن و نویسندهشدن، نخستین قدمهای خود را برخواهند داشت و نویسندهها و ستارههای ادبیات آیندۀ ما در بین همین دانشجویان خواهد بود.
او با اشاره به اینکه علاوه بر نام، موضوع بخش ویژۀ جشنوارۀ دانشجویی داستان کوتاه زایندهرود نیز به نام این رود است، انتخاب چنین موضوعاتی را تلاشهای ستودنی برای احیای زایندهرود برشمرد و گفت: اصفهان با زایندهرود معنا پیدا میکند و با زایندهرود، زنده است. من هروقت به اصفهان میآیم و رودخانۀ زایندهرود را خشک میبینم گریهام میگیرد و متأسف میشوم. باید به حال این رود فکری کرد و این رود تاریخی و خروشانی که قرنها جاری بوده را احیا کرد.
خسروی اضافه کرد: فقدان زایندهرود، رنج است و زشتی و پلشتی و خشکی را به یاد ما میآورد. وقتی که این رودخانه نیست و مادیهای زیبا در سطح اصفهان جریان ندارند گویا اصفهان در حال احتضار است. این مسئلهای بسیار تأسفبرانگیز است و خوشحالم که جریانهای ادبی و هنری با موضوع زایندهرود همچنان درحال انجام است، چراکه قطعاً برگزاری رویدادها و همایشها و جشنوارههایی با محور اصلی زایندهرود میتواند جریانسازی برای احیای این رود را بیش از پیش به انجام برساند.
این داستاننویس تأکید کرد: اصفهان آبروی ایران است و زیبایی این شهر به معنای زیبای کلیت ایران است.