کد مطلب: ۶۵۹۲۵۱
۲۸ تير ۱۴۰۳ - ۰۸:۳۸

بازار هنر؛ چراغ خطری برای هنرمندان تجسمی

علی میرفتاح هنرمند نقاش معتقد است با شکل گیری بازار هنر در ایران چراغ خطری برای هنر‌های تجسمی روشن می‌شود که باید نگران آن بود.

به گزارش مجله خبری نگار، علی میرفتاح هنرمند نقاش در پاسخ به این سوال که هنر‌های تجسمی نیاز به ستاره‌پردازی دارد یا خیر، گفت: بحت ستاره و سلبریی‌ها مربوط به دنیای جدید و بخش‌هایی است که در رسانه و زندگی مردم حضور پررنگی دارد و مردم غالبا تحت تاثیر این افراد گفتمان‌های خود را شکل می‌دهند و نسبت به آن به زندگی خود رنگ و شکل می‌دهند؛ هنر‌های تجسمی این جایگاه را میان مردم ندارد. 

وی ادامه داد: زمانی که ما از ستاره صحبت می‌کنیم اولین جایی که بحث ستاره‌ها مطرح می‌شود، در سینما و تلویزیون است. سینما و تلویزیون در زندگی مردم حضور پررنگ دارند. چه بخواهیم و نخواهیم مردم نسبت به تلویزیون و سینما وزن می‌گیرند. در هر خانه‌ای محور چیدمان بر اساس تلویزیون انجام می‌شود. طبیعی است که تلویزیون در زندگی مردم حضور دارد و به مردم به شکل مثبت و منفی چیز‌هایی را یاد می‌دهد و تحت تاثیر آن قرار می‌گیرند.

میرفتاح خاطرنشان کرد: معمولا هنر‌های تجسمی به شکل عام در زندگی افراد حضور ندارد و اگر احیانا حضور داشته باشد به صورت تفننی لمس می‌شود. به طور مثال زمانی که از شخصی می‌پرسید چرا فلان رشته را انتخاب کردی؟ می‌گوید: فیلمی دیدم که تحت تاثیر آن قرار گرفتم و یا کتابی خواندم که ذهنم را تغییر داد. اما چند درصد افراد تحت تاثیر هنر‌های تجسمی قرار گرفتند؟ به طور مثال هنر نقاشی یا جنبه تفننی دارد و یا از جهتی جنبه تجملی را به خود می‌گیرد.

هنر‌های تجسمی مخاطب عام ندارد

این هنرمند با اشاره به مخاطب خاص هنر‌های تجسمی افزود: بزرگ علوی در رمان نویسی ایران جایگاه رفیعی دارد. در یکی از رمان‌های وی با عنوان چشم‌هایش که مربوط به زندگی نقاش است به قدری او با فرآیند تولید اثر بیگانه و بی‌خبر است که کاملا جنبه تفننی و تجملی تبدیل به جنبه تصنعی می‌شود. نقاشی برای مخاطب عام وجود ندارد. برای ستاره‌شدن به قرا گرفتن مردم به عنوان مخاطب نیاز است، اما در حوزه تجسمی مخاطب عام وجود ندارد. مگر چند درصد از افراد به گالری‌ها می‌روند و یا کتاب تجسمی تهیه می‌کنند؟ 

وی گفت:در ادوار کوتاهی هنر‌های تجسمی وارد دنیای ایدئولوژیک شد و توانست جایگاه محکمی پیدا کند، اما به صورت بارقه و کوتاه این اتفاق رخ داد. بخشی از آن مربوط به دوران انقلاب و بخشی دیگر مربوط به زمان جنگ بود سال‌های دیگر در دل گالری‌ها قرار گرفت.

میرفتاح ادامه داد:حضور نقاشان فرانسوی، مکزیک و اسپانیا در مناسبات سیاسی و اقتصادی این کشور کاملا مشهود است. اما در ایران به طور مثال در ملی شدن صنعت نفت حتی نام دو تن از نقاشان در این عرصه وجود ندارد که با نقاشی خود حرف زده باشند. در انقلاب اسلامی نقاشان محدودی وارد شدند که فعالیت کردند. با کار مطبوعاتی امکان ستاره‌سازی وجود ندارد. البته بنده اصلا موافق ستاره‌پرازی نیستم و از دید بنده کار درستی نیست.

کشف استعداد یا ستاره‌سازی؟

وی با اشاره به کشف استعداد در هنر‌های تجسمی یادآور شد: کشف استعداد با ستاره‌سازی متفاوت است. افرادی که در حوزه سینما سلبریتی می‌شوند مگر استعداد خاصی دارند؟ پشت سلبریتی‌سازی جریان اقتصادی وجود دارد؛ شرکت‌های بزرگی هستند که نظام سرمایه داری از آنها سود می‌برد و تنها چیزی که برای آنها اهمیت ندارد کشف استعداد است.

این هنرمند تصریح کرد: با شکل گیری بازار هنر در ایران که به تازگی در حال شکل‌گیری است چراغ خطری برای هنر‌های تجسمی روشن می‌شود که باید نگران آن بود. اگر جریان سرمایه‌داری پشت هنر‌های تجسمی قرار بگیرد با بی‌اعتنایی به استعداد‌های هنری امکان جریان‌سازی دربرابر آرتیست‌ها وجود دارد. به این دلیل که در این بازار گردش مالی را مدیریت می‌کنند بالا رفتن قیمت‌ها به نفع آنهاست که می‌توانند قیمت‌گذاری را هم انجام دهند.

میرفتاح در پایان گفت: زمین هنر‌های تجسمی، زمین بازی فوتبال و سینما نیست. جامعه ما با این ماجرا در هنر‌های تجسمی بیگانه بودند و از این جهت نگران کننده است که جریان‌هایی برای ستاره سازی وارد آن شوند که دیگر جلوی این افراد را نتوان گرفت. زمانی که بحث پول پیش می‌آید تبعات خاص خود را دارد و ناخواسته بر روی آثار هنرمند تاثیر می‌گذارد. فرایند تولید هنر‌های تجسمی در بحث ستاره‌سازی مخدوش می‌شود. ‎

برچسب ها: هنرهای تجسمی
ارسال نظرات
قوانین ارسال نظر