به گزارش مجله خبری نگار، تروماهای کودکی هم از آندست زخمهایی هستند که اگر زود التیام پیدا نکنند، شاید تا سالیان سال و حتی در بزرگسالی همراه افراد باشند. زخمهایی که با هر اتفاقی سر باز میکنند و فرد توجیهی برای آنها ندارد. تجارب و رویدادهای تلخ درماننشده دوران کودکی، قطعا تاثیرات مخربی بر سلامت جسمی، روانی، اجتماعی و عاطفی افراد خواهد گذاشت.
به گزارش شفا آنلاین «تروما» زخمی است که براثر یک تجربه ناخوشایند یا مشاهده حادثهای در روان برخی افراد ایجاد میشود و برای مدت طولانی تمام زوایای زندگی آنان را تحت تاثیر قرار میدهد. دکتر سمانه حقیری، درمانگر کودکونوجوان میگوید که این تروماها از همان زمانی که کودک بهدنیامیآید، با عنوان ترومای بدو تولد نیز شکل میگیرند. ازدستدادن والدین در دوران کودکی، تصادف، خشونت فیزیکی، تجاوز جنسی، تجارب جنگی، زلزله، ازدستدادن غیرمنتظره یکی از عزیزان و هرگونه اختلال ناگهانی و خشونتآمیز، رویدادهایی هستند که میتوانند به تروما منجر شوند.
ترومای دوران کودکی یک رویداد آزاردهنده است که توسط کودک تجربه میشود و این تروماهای درماننشده یا حلنشده در کودکان میتواند تا بزرگسالی نیز منتقل شود. دکتر سمانه حقیری، درمانگر کودکونوجوان، اعلام کرد: «زخمهای کودکی یا تروما، تجاربی است که حس ترس را در کودک بهوجودمیآورد و بستگی به شدت تروما و زخمهای کودک دارد. از طرفی هرچه سن پایینتر باشد، تاثیر تروماها بیشتر خواهد بود. برای مثال در سنین پایین، کودک از ترومای جدایی میترسد.
اینکه مادری حمایتکننده نداشته باشد، آن احساس امنیت در کودک شکل نمیگیرد. معمولا نداشتن حس امنیت و حس دوستداشتنی نبودن، مربوط به تروماهای جدایی است.» وی بر این باور است که تروماها از زمانی که کودک بهدنیا میآید، با عنوان ترومای بدو تولد شکل میگیرد و کودک باید از همان ابتدای تولدش، جدا از نیازهای روحی، نیازهای فیزیولوژیکش نیز برآورده شود.
حقیری نیز ادامه میدهد: «اگر کودک هنگام تولد شاهد این باشد که مراقبتکنندهای در کنار او نیست و احتیاجاتش دیر برآورده میشود و آن محبت را دریافت نمیکند، دچار ترومای بیکسی میشود، بههمینجهت همآغوشی مادر و نوزاد در همان ابتدای تولد نوزاد بسیار حائز اهمیت است، چرا که آن حس امنیت و توجه به او القا میشود.»
تنبیه بدنی هرچند امروزه در نظامهای تربیتی بهعنوان روشی منسوخ و شکست خورده شناخته میشود ولی هنوز هم از سوی برخی والدین و مربیان مورد استفاده قرار میگیرد. این روانشناس نیز با تنبیه بدنی مخالف است و میگوید: «تنبیه بدنی هیچوقت در کودکان نمیتواند موثر باشد. زمانی که کودک بهدنیامیآید، بهدنبال یک امنیت و تکیهگاه است.
اگر آن زیربنای بنیادی یعنی احساسامنیت از همان کودکی و چند ماه نخست در وجود او شکل بگیرد، ما معمولا شاهد یک شخصیت منسجم در دوران جوانی و نوجوانی هستیم، ولی اگر این احساس امنیت به هر دلیلی در کودک شکل نگیرد، شاهد طرحوارههایی همچون بیاعتمادی، ترس، محرومیت هیجانی و... خواهیم بود که ناشی از همین تنبیه بدنی است.».
اما والدین باید در برابر رفتارهای اشتباه کودک خود چه کاری انجام دهند که به ایجاد تروما هم منجر نشود؟ حقیری در پاسخ به این سؤال توضیح میدهد: «متاسفانه در اکثر مواقع والدین، کودک را بهجای رفتارش مورد حمله قرار میدهند. پدر و مادرها باید بهصورت کامل رفتار کودک را به او توضیح دهند. آنان نباید کارهای اشتباه کودکان را نادیده بگیرند. در چنین مواقعی باید در کنار کودک باشند و با مطرحکردن جملاتی همچون تو هر کاری بکنی من مامانت هستم، من تو را دوست دارم، من همیشه مواظبتم، من فلان کار و رفتار تو را دوست ندارم و ... احساسات کودک را در نظر بگیریم.»
افراد اغلب تحتتاثیر تجربههای دوران کودکی خود قرار دارند. پس میتوان به جرات گفت که احساسات دوران کودکی نقش بسزایی در دوران بعدی زندگی یعنی بزرگسالی دارد. حقیری نیز ضمن بیان خلقوخوهای متفاوت کودکان از همان بدو تولد، عنوان میکند: «شخصیت کودک فقط شامل خلقوخو نیست. آن چیزی که به شکلگیری هویت، شخصیت، مشکلات دوران بزرگسالی یا هر چیز دیگری منجر میشود، ترکیب خلقوخو با محیط است. مدل رفتار ما براساس طرحوارههایی شکل میگیرد که در دوران کودکی رخ میدهد.»
البته اینکه آیا میشود همه رفتارهای نادرست برخی بزرگسالان را به این تروماها ربط داد یا نه، مسألهای است که دکتر حقیری نیز به آن اشاره میکند و میگوید همیشه نمیتوانیم بگوییم که یک رفتار، کودکی را از بین میبرد، چراکه معمولا کودکان انعطافپذیرند و قابلیت این موضوع را دارند که اگر اتفاقی برای آنان رقم بخورد، بتوانند آن را حلوفصل کنند.
بااینحال تشخیص علائم تروما در کودکان در هفتهها و ماههای پس از یک رویداد آسیبزا مهم است تا بتوان با بهحداقلرساندن یا پیشگیری از عواقب طولانیمدت، به آن فرد یا کودک کمک کرد. این درمانگر نیز بهترین روش برای درمان تروماها را بیان احساسات این زخمها توسط کودکان مطرح میکند و میگوید: «والدین باید به کودکان اجازه دهند تا این زخمها توسط کودکان تخلیه و پالایش شود.
بهتر است پدر و مادرها هرچهزودتر درمان مربوط به تروماها را با روشهایی همچون بازیدرمانی، رفتاردرمانی، نقاشیدرمانی، قصهدرمانی و ... آغاز کنند تا احتمال آسیبها در دوران نوجوانی و بزرگسالی کمتر شود.» تکرار خاطرات دردناک، گاهیاوقات میتواند خطرناک باشد، اما سفر هرکس از طریق تروما و ترومای کودکی متفاوت خواهد بود. شاید مطرحکردن آن یکبار برای همیشه کمی از آسیبهای احتمالی بکاهد.