کد مطلب: ۵۹۱۹۰۰
۲۲ اسفند ۱۴۰۲ - ۰۴:۳۶

نوری که رفت و جانی که گرفته می‌شود

از چهارشنبه‌سوری ما نور رفته و صدا جای آن را گرفته است.

به گزارش مجله خبری نگار، اندوه، ناگهانی و بی‌موقع از راه می‌رسد. درست وقتی که ما بی‌اندازه شادیم؛ در آخرین لحظات. وقتی خودمان را برای چیدن سفره هفت‌سین، دیدن برنامه‌های تکراری تلویزیون، فراغت از کار و برای خیلی چیز‌های خوب دیگر آماده می‌کنیم، خبری تلخ همه چیز را خراب می‌کند؛ خبر می‌آورند که چهارشنبه‌سوری، سور فلانی را عزا کرد.

سنتی که قرار بود شادی به همراه بیاورد، اما آتش به جان خیلی‌ها می‌اندازد. آنچه مسلم است اینکه فقط آغاز چهارشنبه‌سوری با آتش همراه بوده و رسوم زیبای دیگری هم این شب را همراهی می‌کرده‌اند؛ مثل آب‌پاشی، بوته‌افروزی، فال‌گوش‌نشینی، قاشق‌زنی، کوزه‌شکستن، شال‌اندازی و...، اما حالا همه چیز عوض شده. دیگر کسی به این رسم‌ها اهمیت چندانی نمی‌دهد و جایش را دارت و سیگارت و ترقه گرفته است. حتی همان آتش چهارشنبه‌سوری هم دارد فراموش می‌شود. همه هم می‌دانند که چهارشنبه‌سوری طور دیگری بوده است، همه هم می‌دانند که ترقه‌ها، حتی کوچک‌ترین آنها، خطرناکند. اما باز هم سراغ‌شان می‌روند.

از چهارشنبه‌سوری ما نور رفته و صدا جای آن را گرفته است. همه چیز به‌خودمان مربوط می‌شود، اینکه چطور با چهارشنبه‌سوری برخورد کنیم. چهارشنبه‌سوری سال‌هاست که دارد به بیراهه می‌رود. دیگر کسی از روی آتش نمی‌پرد و شیرینی و آجیل نمی‌خرد.

جشن قدیمی‌ها را صدا‌ها و انفجار‌هایی به محاصره درآورده‌اند که گاهی جان عزیزان‌مان را می‌گیرند. چهارشنبه‌سوری دیگر سفیر شادی نیست. حالا صیاد جان‌ها شده است. هر سال درست قبل از شادترین لحظه‌ها مثل بختک به جان شهرمان می‌افتد، جان عده‌ای را می‌گیرد و می‌رود تا سال بعد. اما با این جشن قدیمی می‌توان طور دیگری کنار آمد. مثلا می‌شود بوته آتشی افروخت و با شوق از روی آن پرید و خواند «زردی من از تو... سرخی تو از من.»

ارسال نظرات
قوانین ارسال نظر