به گزارش مجله خبری نگار، سوئیچها به تنظیم یادگیری و وضعیت انگیزشی در موشها کمک میکنند. انسانها همچنین دارای صدها مورد از این کانالها هستند که بر بسیاری از فرآیندهای شیمیایی و هورمونی تأثیر میگذارد که بر رفتار و خلق و خوی اثر دارد. تیم تحقیقاتی دانشکده پزشکی دانشگاه واشنگتن امیدوار است داروهایی را برای هدف قرار دادن این کانالها شناسایی کند. آن داروها را میتوان در آزمایشهای بالینی تست کرد.
لری زوایفل، استاد روانپزشکی و علوم رفتاری در دانشکده پزشکی UW گفت: توانایی دستکاری دقیق نحوه تنظیم رفتارهای مختلف توسط نورونهای تولیدکننده دوپامین گام بزرگی در جهت ایجاد درمانهای بهتر برای طیف وسیعی از بیماریهای روانی است.
این تحقیق در مقاله جدیدی که در مجله Science Advances منتشر شده است، برجسته شد.
هفده محقق در آزمایشگاه زوایفل با همکاری باربارا خوارز، نویسنده اصلی مقاله، روی این مطالعه کار کردند. او اکنون استاد دانشگاه مریلند در بالتیمور است.
زوایفل گفت: این چیزی است که ما مدتی است روی آن کار میکنیم: درک چگونگی تنظیم سیگنالهای دوپامین تا بتوانیم به درمانهای بهتری دست پیدا کنیم. آنها ممکن است این کانالهای خاص را هدف قرار ندهند، اما اکنون که ما شروع به کنترل مکانیزم میکنیم، ممکن است بتوانیم بازیگران دیگری را در این فرآیند پیدا کنیم که اهداف بهتری را ایجاد کنند.
محققان فرض کردند که دو کانال یونی Kv۴.۳ و BKCa۱.۱ برای آزادسازی دوپامین مناسب هستند. آنها کشف کردند که این کانالها بر الگوی شلیک نورون دوپامین و آزادسازی دوپامین در مقیاسهای زمانی مختلف کنترل میکنند تا بر مراحل جداگانه رفتار تقویتشده در موشها تأثیر بگذارند.
هنگامی که دوپامین در مغز آزاد میشود، در دو الگوی متفاوت ظاهر میشود: آزادسازی آهسته و ثابت به نام “تونیک” و آزادسازی سریع و با غلظت بالا به نام “فازیک”. دو الگوی پراکندگی، مغز را به روشهای مختلف تنظیم میکند تا به آن اجازه انجام عملکردهای خاص را بدهد.
دانشمندان فرض کردند که الگوها توسط این دو کانال تنظیم میشوند، بنابراین آنها را به صورت ژنتیکی جهش دادند تا ببینند که آیا الگوهای رهاسازی، و رفتار حیوانات، تغییر خواهد کرد و این تغییرات چگونه خواهد بود.
هنگامی که محققان کانالی را که فعالیت تونیک را کنترل میکند حذف کردند، موشها را به سمت جریان هایپرتونیک سوق داد که به نوبه خود حالت انگیزشی را افزایش داد. در این شرایط، هنگامی که حیوانات یک کار را یاد گرفتند، انگیزه بیشتری برای تلاش مجدد پیدا کردند و کار را با سرعت بیشتری انجام دادند. وقتی محققان کانالی را که فعالیت فازیک را کنترل میکند حذف کردند، سطوح بالای دوپامین را در پاسخ به رویدادهای خاص افزایش داد. این باعث شد که حیوانات خیلی سریعتر یاد بگیرند.
زوایفل گفت: محققان فکر میکنند که این روش یک کلید برای بهبود عملکرد شناختی، به عنوان مثال، در بیمارانی که ناتوانیهای یادگیری دارند است. یا افزایش انگیزه در افرادی که افسردگی دارند، که در آن حالت انگیزه شما کاهش یافته است. ما امیدواریم که در نهایت این کاری باشد که میتوانیم انجام دهیم.
اعتیاد، اسکیزوفرنی و اختلال طیف اوتیسم زمینههای دیگری هستند که این یافتهها ممکن است به درمانهای مرتبط با آنها اشاره کنند.