به گزارش مجله خبری نگار، شی جینپینگ در طول دهه اول قدرت خود، فلسفهای را توسعه داد که به طور رسمی به نام «اندیشه شی جین پینگ درباره سوسیالیسم با ویژگیهای چینی برای یک دوره جدید» شناخته میشود. این یک نظریه واضح نیست. بلکه مجموعهای گسترده از تقریباً همه اظهارات منسوب به او، به استثنای نوشتهها و سخنرانیهای اولیه ناخوشایند درباره موضوعاتی مانند سانسور و اعتراضات میدان تیان آن من است. حالا با گذر زمان و ورود به دهه دوم، این اندیشهها در حال تکمیل شدن است.
چین با قانون جدیدی که منافع پکن را در صحنه جهانی حفظ میکند، اختیارات گستردهتری به شی جین پینگ داده است. این قانون تهدید میکند که نهادهایی را که به هر نحوی «مضر» برای منافع چین باشند مجازات خواهد کرد، ولی مشخص نمیکند که دقیقاً مرز این ضرر کجاست.
صاحبنظران میگویند که این قانون بر دیپلماسی تهاجمی چین تأکید میکند، ولی باید دید که این قانون در عمل پس از اجرایی شدن چگونه پیاده خواهد شد. رسانه دولتی گلوبال تایمز این قانون را «گامی کلیدی برای غنی کردن ابزارهای قانونی در برابر سلطه غرب» خوانده است.
مدیران اجرایی ارشد تجاری آمریکایی از قبیل ایلان ماسک و جیمی دیمون از جِیپی مورگن در هفتههای اخیر از چین دیدن و بر اهمیت چین برای اقتصاد آمریکا تأکید کردهاند. صاحبنظران میگویند این که چطور قانون روابط خارجی چین را در بافتار ایدئولوژی تعریف میکند بسیار عجیب است. قانون میگوید: «جمهوری خلق چین روابط خارجیاش را برای حفظ نظام سوسیالیسم با خصلتهای چینی، تأمین حاکمیت ملی، یکپارچگی و تمامیت ارضی کشور و ترویج توسعه اقتصادی و اجتماعی انجام میدهد.»
این قانون میافزاید که چین روابط خارجیاش را «تحت ارشاد» ایدئولوژیهای شی جینپینگ، مائو ژدونگ، دنگ شیائوپینگ و مارکسیسم-لنینیسم و موارد دیگر انجام میدهد. این قانون برای اولین بار است که مکتوب میکند که حزب کمونیست چین، به جای حکومت، سیاست خارجی را هدایت میکند و همچنین نمادی از تحکیم قدرت «شی» است.