به گزارش مجله خبری نگار/ایران: رسیدگی به این پرونده از اواخر زمستان پارسال آغاز شد. مرد ۳۹ سالهای به نام شهرام از همسر ۳۵ سالهاش به نام رؤیا شکایت کرد و مدعی شد این زن بعد از ۱۵ سال زندگی مشترک به وی خیانت کرده است.
شهرام در تشریح شکایتش گفت: من و رؤیا ۱۵ سال قبل زندگی مشترکمان را آغاز کردیم، اما همیشه با هم اختلاف داشتیم تا اینکه ۲۰ روز قبل او خانه و زندگی را رها کرد و به خانه پدریاش رفت.
من چندبار مقابل خانه پدری او رفتم، اما هربار مادرش میگفت او به خانه دوستش رفته و من در این مدت نتوانستم رؤیا را ببینم و با او صحبت کنم تا اینکه چند ساعت قبل او را در مغازه تراشکاری مستأجر سابقم به نام کاوه در شرایط بدی دیدم و با او درگیر شدم و حالا از همسرم و کاوه به اتهام رابطه پنهانی شاکی هستم.
با این شکایت زن جوان و کاوه بازداشت شدند، اما رؤیا ادعای عجیبی را مطرح کرد.
وی گفت: من و همسرم همیشه با هم اختلاف داشتیم، چون شهرام با زنان زیادی در ارتباط بود از مدتی قبل متوجه شدم او طبقه بالای مغازه مستأجر سابقش به نام کاوه یک خانه اجاره کرده است. شهرام آنجا را به خانه فساد تبدیل کرده و با زنهای زیادی در ارتباط بود.
به همین خاطر برای اینکه بتوانم او را رسوا کنم به مغازه کاوه رفتم و از او خواهش کردم تا اجازه دهد چند روز در مغازهاش بمانم و کشیک دهم. من قصد داشتم همسرم را هنگام خیانت بگیرم و از او شکایت کنم، اما او وقتی مرا در مغازه تراشکاری مستأجر سابقش دید شروع به داد و فریاد کرد و سپس چنین شکایتی را علیه من مطرح کرد.
کاوه نیز اظهارات این زن را تأیید کرد. برای رؤیا و کاوه کیفرخواست صادر و پرونده آنها به شعبه نهم دادگاه کیفری یک استان تهران فرستاده شد.
در این میان شهرام فیلمی از کاوه ارائه داد که با سر و صورت کبود اقرار کرده بود با رؤیا در ارتباط بوده است.
در دادگاه چه گذشت؟
در ابتدای جلسه شهرام بار دیگر به تشریح شکایتش پرداخت و برای رؤیا و کاوه اشد مجازات خواست.
سپس رؤیا در جایگاه متهم ایستاد و گفت: باور کنید از رفتارهای بد همسرم خسته شده بودم. به همین خاطر خانه را ترک کردم، چون میدانستم شهرام خانه مجردی گرفته تا بهراحتی بتواند با زنان زیادی در ارتباط باشد.
به مغازه تراشکاری رفتم و از کاوه که مستأجر سابق همسرم بود تقاضا کردم اجازه دهد چند روزی را آنجا بمانم.
من آنجا نشسته بودم و رفت و آمدهای همسرم را کنترل میکردم. آخرین بار ساعت ۱۰ شب بود و کاوه میخواست مغازه را ببندد به همین خاطر کرکره را پایین کشید و من میخواستم از مغازه خارج شوم که همان موقع همسرم سر رسید و سروصدا به راه انداخت. من اتهام رابطه پنهانی با کاوه را قبول ندارم. سپس کاوه که با قرار وثیقه آزاد بود روبهروی قضات ایستاد. وی نیز اظهارات رؤیا را تأیید کرد و گفت: من دلم برای زن جوان سوخته بود و میخواستم به او کمک کنم. به همین خاطر اجازه دادم تا در گوشهای از مغازه بنشیند و رفت و آمدهای شوهرش را کنترل کند، اما وقتی همسرش او را در مغازه دید سروصدا راه انداخت. ساعت یک همان شب، شهرام و برادرهایش مرا با ماشین ربودند و به حاشیه تهران بردند. آنها به شدت مرا کتک زدند و از من فیلم گرفتند. من در فیلم بهناچار و از ترس اقرار کردم مدتهاست با رؤیا در ارتباط هستم، اما چنین موضوعی صحت ندارد.
سپس محمد شمس، وکیل زن جوان به دفاع پرداخت و گفت: دلایلی مبنی بر گناهکار بودن موکل من در پرونده وجود ندارد. اقرار کاوه تحت شکنجه و خارج از عرف بوده و هیچ کسی با سر و صورت کبود و خونی اقرار به چنین جرمی نمیکند. شاکی به خاطر اختلاف خانوادگی، همسرش را تحت فشار قرار داده تا قبل از جلسه دادگاه مهریهاش را که ۴۵۰ سکه بوده ببخشد. موکلم بیگناه است و تقاضای برائت برای وی را دارم.
وکیل کاوه نیز به دفاع پرداخت و گفت: موکلم مستأجر سابق شاکی بوده و از سر دلسوزی زن جوان را به مغازهاش راه داده است. او جرمی مرتکب نشده است.
بنا براین گزارش، در پایان جلسه قضات وارد شور شدند تا درباره این پرونده حکم صادر کنند.