به گزارش مجله خبری نگار/خراسان: زمزمههایی میشنویم از احتمال این که کی روش روی نیمکت تیم ملی باقی بماند؛ آن هم در روزهایی که هیاهوی جام جهانی بالا گرفته، دور گروهی تمام شده و جام جذاب ۲۰۲۲ قطر وارد دور حذفی شده. آن چه که در این جام خیلی شاخص بود موفقیتهای تیمهای آسیایی بود، تیمهایی جنگنده، نترس و با برنامه که شادی را برای کشورشان ارمغان آوردند و با صعود به دور بعدی نشان دادند موفقیت فقط سهم نامهای بزرگ نیست؛ بلکه میتواند نتیجه برنامه ریزی، تلاش زیاد و شجاعت باشد.
این روزها که با صعود کره، ژاپن و استرالیا، حسرت از دست دادن فرصت عالی تیم کشورمان برای رفتن به دور حذفی را میخوریم؛ مرور حس خوب پیروزی برابر ولز در آن بازی تماشایی، به ما یادآوری میکند در صورت تکمیل شدن این پروژه با صعودی تاریخی، چه حس خوبی به جامعه تزریق میشد. یک جنبه صعود به دور بعدی پیشرفت فوتبال ما با کسب تجربههای تازه و خودباوری بود. این صعود میتوانست باعث افزایش لژیونرها شود، بین نوجوانان شور فوتبالی ایجاد کند؛ استعدادهای بیشتری سمت فوتبال بیایند و این ورزش پرطرفدار درآمد بیشتری از جام کسب کند؛ هزینه بهتری برای زیرساخت هایش شود و با تکیه بر این تجربه، در رقابتهای بعدی درصدد برداشتن گامهای بعدی باشیم، اما ورای دستاوردهای ورزشی، چنین موفقیتی میتوانست حال خوبی را به جامعه تزریق کند از جنس اتفاقی که در ۸ آذر ۷۶ افتاد.
روزی که آدمهایی از طبقات متفاوت، با تفکراتی متنوع و از نسلهای مختلف همه شاد بودند و حس مشترکی داشتند، یک شادی مشترک، یک هویت جذاب که جمع زیادی را به واسطه یک رویداد ورزشی به هم پیوند میداد و پلی میزد بین دنیایی از تفاوتهای نسلی، فرهنگی، قومیتی و...
چرا که در آن روز همه ایرانیان پرشوری بودیم که در شادی ناشی از یک موفقیت ورزشی اشتراک داشتیم، اما برخلاف آن چه در انتظارش بودیم باخت تلخ ما در بازی پایانی نتیجهای معکوس را رقم زد و کام جامعه را تلخ کرد. هرچند اسکوچیچ مربی بزرگی نبود، اما با دستاوردهای مهمی تیم را روانه جام جهانی کرد. اعتماد به کی روش در آستانه جام میتوانست برای فدراسیونی که کارنامه سابقش به دلایل زیادی محل بحث بود اتفاق خوبی رقم بزند و تفاوتی را بین فدراسیون قبلی که تیم را به اسکوچیچ داده بود و فدراسیون جدید رقم بزند. ما از سبک کی روش مطلع بودیم، این که تیم با هدایت او فوتبال چشم نواز ارائه نمیدهد؛ حتی در زمانهای که فناوری کمک داور ویدئویی آمده تیم متاثر از رفتار سرمربی اش، برای هر صحنه سادهای دور داور را شلوغ میکند و... با این همه امیدوار بودیم هرچند حضور کی روش اگر دستاورد فرهنگی ندارد و تیم ما را در زمینه اخلاق حرفهای از پیش بازنده میکند لااقل به واسطه تجربه این مربی در جام جهانی در بحث فنی پیش ببرد.
کی روش در جامهای قبلی بدون توجه به ساختن یک نسل طلایی، با بهره برداری از موقعیتی که شانس در اختیار او قرار داده بود با استفاده از تک ستارهها و البته توجه به بازیکنان ذخیره لیگهای اروپایی و نادیده گرفتن استعدادهای داخلی، توانسته بود نتایج معمولی کسب کند، اما عقبه رسانهای او و همین طور کاریزمایی که بازیکنان را همراهش کرده بود کمک کرد او با اغراق در نتایج کسب شده سالها دوام بیاورد و در نظر بسیاری از مردم هم مربی بزرگی جلوه کند در حالی که نه در جامهای جهانی نتیجه خوبی رقم زده بود نه در جام ملتهایی که روی نیمکت ما بود.
در این بین به هر دلیل ناکافی او بازهم سرمربی ما شد. وقتی نامی مثل اسکوچیچ روی نیمکت باشد؛ هر قدر هم خوب نتیجه گرفته باشد، چون برخی بازیکنان همراهش نبودند و افکار عمومی هم نگران تجربه کم او بود زمینه برای بازگشت کسی مثل کی روش فراهم میشود؛ حتی اگر در فاصله کوتاهی بعد از رفتن از ایران، هم از کلمبیا اخراج شده باشد هم از مصر. کی روش بازگشت، آن هم در شرایطی که ماموریتش برای بردن کلمبیا و مصر به جام جهانی با شکستهای بزرگی همراه بود. او در این دو کشور هم حاشیههایی داشت و کار زیربنایی انجام نداد.
به هرترتیب تیم با کی روش بدترین نتیجه تاریخ کشور در جام جهانی را با یکی از نسلهای طلایی فوتبال کشور گرفت. شکست سنگین برابر انگلستان اتفاق کمی نبود، اما بازگشت مقابل ولز امیدهایی را زنده کرد. ترس در ارائه فوتبالی روان و جسورانه، ترکیب اشتباه و تعویضهای وحشتناک و اصرار بر استفاده نکردن از بازیکنانی که محبوب اسکوچیچ بودند باعث شد در بهترین زمان ممکن، بدترین اتفاق بیفتد.
حالا که آسیاییها خوش درخشیدند و ما با حسرت جام را میبینیم حق داریم نگران زمزمههایی باشیم که از ادامه همکاری کی روش خبر میدهد. کی روشی که طی نزدیک به یک دهه حضور در فوتبال ما، در حالی که بهترین امکانات را داشته، دستاورد بسیار کمی داشته است. البته او نکات مثبتی هم داشته مثل حذف بازیکن سالاری از تیم ملی، یا صعود آسان به جام جهانی در ادوار قبل که با افزایش سهمیه تیمهای حاضر در جام جهانی که قاعدتا نباید موضوع دور از دسترسی برای کشورمان میبود، بماند که جام جهانی بعدی با تعداد بیشتری از تیمها برگزار میشود، اما در عمل کی روش براساس آمار و ارقام عملکرد در ۲ جام معتبر قارهای و جهانی که افتخارات واقعی هر تیمی با آنها سنجیده میشود مربی موفقی نبوده است با همه اینها اصلاً فرض را بر این بگذاریم که انتقادی جدی به کی روش وارد نیست. مهم این است که تیم ما برای حضور موفق در جام جهانی بعدی به یک مربی با تفکرات جدید نیاز دارد. کسی که تا آن زمان نشاط لازم را داشته باشد، بدون یکدندگی بتواند با انتخاب کمکهای صاحب دانش یک دیدگاه تازه به فوتبال خسته، فرسوده و تکراری ما اضافه کند.
کی روش ۶۹ ساله، در روزهای اوجش نه جام ملتهای جذاب و موفقی برای ما رقم زده، نه صعود از مرحله گروهی جام جهانی را، با این حساب چرا باید انتظار داشته باشیم او بعد از سه ناکامی بزرگ در کلمبیا، مصر و ایران، ۴ سال دیگر و در ۷۳ سالگی بتواند رویای ما را در جام تکمیل کند؟
کی روشی که متهم به خودرایی، پاسخگو نبودن و ارتباط ضعیف با رسانههای مستقل است. این اتهامات علیه او فهرستی طولانی دارد. این ادعای جدی که برای کی روش بازیکن وفادار به بازیکن خوب و توانمند ارجحیت دارد، با این همه آیا نباید در این تردید کنیم که او میتواند زمینه یک تغییر نسل را رقم بزند؟ یک سال تا جام ملتها فرصت داریم، بد نیست از قهرمانی در این جام صرف نظر کنیم.
در این حالت چیزی را از دست نداده ایم، چون چند دهه است حتی به فینال هم نرفته ایم، اما تیم را به یک مربی جوان با تجربه بین المللی بدهیم، به او زمان بدهیم و هدف گذاری اش را موفقیت در جام جهانی ۲۰۲۶ تعیین کنیم. به او اجازه بدهیم ۴ سال با یک نسل تازه از فوتبال ما کار کند و تجربه به دست بیاورد. اتفاقی که فوتبال آمریکا در این جام رقم زد.
کاپیتان آمریکا فقط ۲۳ سال دارد و تجربههای امروزش در جام بعدی که کشورش میزبان است به کمک او خواهد آمد. اما از این طرف ما سال هاست هر بازیکنی در نوک حمله داشتیم کریم انصاری فرد را به عنوان ذخیره استفاده کردیم. کی روش حتی برای تجربه اندوزی هم به مهاجمان جوان فوتبال ایران اعتماد نکرد تا ذخیره زوج طارمی پرانگیزه و آزمون ناآماده باشند. با این حساب و شناختی که از کی روش داریم او به ما نیاز دارد، چون با این کارنامه کمتر کشوری پیدا میشود فوتبالش را به چنین کسی نمیسپارد، اما ما به تفکرات تازهای نیاز داریم که نتیجه اش را سالها بعد ببینیم و لذت ببریم.