به گزارش مجله خبری نگار،اختصاص یک روز در تقویم ملی به «روز ملی پرنده نگری» نخستینبار در سال ۱۳۸۹ از سوی گروهی از فعالان محیط زیست و طبیعتگردی پیشنهاد شد. کمیته ملی طبیعتگردی متشکل از سه نهاد «وزارت میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع دستی»، «سازمان حفاظت محیط زیست» و «سازمان منابع طبیعی و آبخیزداری کشور» با حمایت از رویداد گرامیداشت روز ملی پرندهنگری، این اقدام را در جهت فرهنگسازی به منظور حفاظت از گونههای متنوع پرندگان کشور به رسمیت شناخته است. هرچند این روز هنوز بهطور رسمی وارد تقویم ملی کشور نشده است. به جهت اهمیت پرندهنگری در حفظ محیط زیست به ۱۸ نکته از رضا علی اصل - کارشناس پرندهنگری - میپردازیم:
*نه تنها پرندهنگری بلکه یکی از اصول و مفاهیم اصلی اکوتوریسم «حفاظت» است. نامگذاری چنین روزهایی بهانهای است که در سطح ملی یا بینالمللی به حفاظت از گونههای ارزشمند که در طبیعت در حال از بین رفتن هستند، توجه شود. این روز ترکیبی از دو جنبه محیط زیست و اکوتوریسم است.
*اکوتوریسم شکل مسئولانهای از طبیعتگردی است که در محیطهای طبیعی اجرا میشود. در آن به دو موضوع حفاظتهای محیط زیستی و بهبود زندگی جامعه محلی باید پرداخته شود. بدون این دو اکوتوریسم معنایی ندارد و تنها یک گردشگری ساده است.
*پرندهنگری دارای دو جنبه است؛ اول آنکه به بررسی گونههای مختلف در اکوسیستمهای خاص اعم از عرصههای طبیعی، مناطق حفاظت شده، تالابها و ... مانند پارک ملی گلستان، جنگلهای هیرکانی، تالاب میانکاله میپردازیم. به عبارتی شاهد خواهیم بود که در این مناطق چه گونههایی وجود دارد.
*در رویکرد دوم براساس فهرست هدف گونهها، برنامهریزی خاص آن را انجام میدهیم. به عنوان نمونه گروهی پرندهشناس خارجی به ایران آمدند تا فهرستی از گونههای مختلف را مشاهده کنند. برای دیدن گونههای مورد نظر آنها علاوه بر طیف متنوعی از اکوسیستمهای غنی و بکر بعضا به شهرها، پارکها و باغها نیز میرویم.
*نمونه بارز رویکرد دوم در هرمزگان و میناب در بندرعباس است. بیشتر تورهای پرندهنگری ایران در میناب برگزار میشود. برای دیدن گونههای شاخص و هدف مانند دارکوب بلوچی یا بوچانگای (Black drongo) حتی به کوچهباغهای میناب و پارک اطراف شهر بندرعباس میرویم.
*یافتن و مشاهده برخی گونهها در طبیعت مقداری دشوار است، اما برخی از آنها به دلایل مختلف در محیطهای شهری، پارکها و بوستانهایی که وضعیت مناسبی دارند، جمعیت خوبی دارند که در فصولی میتوان آنها را مشاهده کرد.
*ما اکوسیستمهای متنوعی داریم. برای حفاظت و پایداری مناطقی مانند تالابها یا محیطهای جنگلی ابتدا باید به ارزیابی توان اکولوژیک منطقه بپردازیم. این اقدام به ما نشان میدهد که در منطقه چه گونههایی در معرض خطر هستند؟ مکانهای زادآوری و تغذیه گونهها کجا قرار دارد؟ در کدام قسمت منطقه میتوان به بارگذاری تاسیساتی مانند برج پرندهنگری پرداخت که کمترین تداخل را داشته باشد؟ چه تعارضات و تهدیداتی در منطقه وجود دارد؟ و آیا ما باعث فشار مضاعف بر تعارضات خواهیم شد یا میتوانیم بخشی از آنها را کمتر کنیم؟
* لازم است به آموزش جامعه محلی بپردازیم چراکه جامعه محلی برای پرندهنگری بسیار دارای اهمیت است. همراهی جامعه محلی برای اجرای تورهای داخلی یا خارجی پرندهنگری بسیار کمککننده است. میتوان با آموزش، آنها را برای راهنمای تورهای پرندهنگری تربیت کرد چراکه به منطقه مسلط هستند و قابلیت انجام این کار را دارند.
*این همراهی از جانب مردم محلی در روستای پامنار دزفول قابل مشاهده است. در دزفول سدی وجود دارد که زیستگاه جغد ماهیگیر است. تعدادی از مردم محلی که قایق دارند، گردشگران را برای بازدید به زیستگاه این گونه میبرند و بازمیگردانند. به عبارتی گردشگر را راضی نگه میدارند و خود نیز درآمد کسب میکنند. این بهترین راه حفاظت است چراکه مردم محلی میدانند درآمدشان منوط به حفاظت از جغد است.
*سطح اول اقدامات ارزیابی توان اکولوژیک منطقه بر عهده دولت است. سطح دوم آموزش جامعه محلی بخشی بر عهده دولت و بخشی بر عهده فعالان این عرصه است. سطح آخر رعایت نکات اخلاقی توسط گردشگران ابتدا بر عهده خودشان سپس بر عهده فعالان این حوزه بهویژه راهنمای تورهای پرندهنگری است. به عنوان نمونه گردشگران برای گرفتن عکس بهتر به آشیانه پرنده نزدیک نشوند یا با نزدیک شدن به پرندهای که در حال تغذیه از طعمه است، او را فراری ندهند همچنین سکوت منطقه را برهم نزنند یا در این مناطق آتش روشن نکنند.
*ارزیابی اکولوژیک مناطق بسیار کم صورت میگیرد. تعدادی مناطق تحت حفاظت سازمان محیط زیست هستند که این ارزیابیها برایشان انجام شده، اما در بیشتر نقاط ایران مانند بسیاری از تالابها مناطق آزادی هستند که گردشگر بدون ضابطه در آنها حضور پیدا میکند و ارزیابی توان اکولوژیک نیز در آنجا صورت نگرفته است.
*بسیاری از این تالابها محل زادآوری گونههایی هستند که در فهرست سرخ اتحادیه بینالمللی حفاظت از طبیعت (IUCN) یعنی در معرض تهدید قرار گرفتهاند. متاسفانه به علت انجام نشدن ارزیابیهای لازم و ناآگاهی نسبت به این موضوع بهراحتی گردشگر در منطقه حضور پیدا میکند و باعث استرس پرنده میشود.
*برخی تشکلها و انجمنهای باشگاه پرندهنگری در سراسر ایران بهویژه در تهران اقدامات خوبی را در جهت آموزش جوامع محلی در حد بضاعت و توان انجام دادهاند این در حالیست که ما شاهد اقدامی از بخش دولتی نبودهایم.
*پرندگان شاخص بسیار خوبی هستند چراکه اگر آنها منطقهای را به علت خشکسالی رها کنند یعنی آن منطقه مانند بسیاری از تالابهای ما اعم از ارومیه، گاوخونی و. در حال از بین رفتن هستند. تعداد پرندگان کاهش پیدا میکند و به سمت منطقه دیگری میروند، اما این پایان ماجرا نیست چراکه در آیندهای نزدیک همان تالاب تبدیل به منشا ریزگرد میشود و مشکلات فراوانی را برای ما ایجاد میکند. به همین علت این موضوع از اهمیت بالایی برخوردار است.
* افزایش جمعیت پرندگان در برخی تالابها به علت خشکسالی به ظاهر جذاب است، اما باید بررسی کرد آیا تالاب مورد نظر توان تحمل این تعداد پرنده را دارد؟ آیا منابع غذایی کافی در آن منطقه وجود دارد؟ آیا اجتماع این تعداد پرنده در یک نقطه مشکلی را ایجاد نمیکند؟
*ایران کشوری تالابی است، بهطوری که از ۴۲ نوع تالاب موجود در دنیا ۴۱ نوع آن در کشورمان وجود دارد. هر یک از این تالابها استراحتگاه تعدادی پرنده مهاجر نیز است، اما ما در حال از دست دادن تالابها، جمعیت پرندگان، منابع غذایی آنها و فضای مناسب استراحتشان هستیم. بدین جهت شرایطی نابسامان به وجود میآید.
* راه برونرفت از بحران خشکسالی که پرندهنگری را تحت تاثیر قرار داده است، خود پرندهنگری است. ما در اطراف شهرهای ایران تالابهای کوچکی داریم که شاید مورد توجه واقع نشوند، اما به علت عدم رعایت حقآبه آنها از جانب بخش دولتی یا گاهی خصوصی رو به نابودی هستند. زمانی که در یک تالاب پرندهنگری شکل بگیرد به عنوان یک جاذبه معرفی خواهد شد. بدین جهت افراد به آن منطقه میروند و گزارشهای آن نیز در رسانهها منتشر میشود. در نهایت ناخودآگاه تالابی که رو به نابودی بوده، سر زبانها میافتد.
*پرندهنگری بسیار قدرتمند است و بهترین بهانه برای آشتی با تالابها است. بسیاری از مردم شاید حتی تعریف تالاب را ندانند و یا ارزش آن را درک نکنند، اما پرندهنگری میتواند یک بهانه زیبا و جذاب برای حفاظت از تالابها باشد. ایران دارای تنوع زیستی فوقالعادهای است، از پرندگان نیز مانند یک چاه نفت بهعنوان فرصتی ویژه میتوان درآمد کسب کرد. بسیاری از گردشگران خارجی علاقهمند به حضور در ایران هستند. این موضوع نیز فرصتی است در که نقاطی از ایران که دست صنعت کوتاه است، گردشگری شکل بگیرد و علاوه بر اینکه به معیشتی جایگزین برای جوامع محلی تبدیل میشود، به حفاظت از عرصههای طبیعی کشور نیز منجر شود.