به گزارش مجله خبری نگار، به تعویق انداختن یک پروژه کاری، اجتناب از انجام تکالیف مدرسه و دانشگاه یا نادیده گرفتن کارهای خانه؛ به طور کلی به تعویق انداختن کارها میتواند تأثیر عمدهای بر پیشرفت شغلی، نمرات و کیفیت زندگی شما داشته باشد. در بیشتر موارد، به تعویق انداختن کار نشانه مشکل جدی نیست، این یک رفتار رایج است که بیشتر مردم در برخی مواقع در برابر آن تسلیم میشوند، اما شناخت عوامل و انواعش، کمک زیادی به شکست آن خواهد کرد.
اهمال کاری به تعویق انداختن کارها تا آخرین لحظه یا گذشتن از مهلت آنهاست. برخی از محققان تعلل را به عنوان «شکلی از شکست خودتنظیمی که با تاخیر غیرمنطقی وظایف به رغم پیامدهای بالقوه منفی مشخص میشود» تعریف میکنند. مهم نیست چقدر سازمان دهی شده و متعهد هستید، به احتمال زیاد متوجه شدهاید که گاهی ساعتها درگیر کارهای بیاهمیت (جروبحث با دیگران، تماشای زیاد تلویزیون، سرک کشیدن طولانی در شبکههای اجتماعی و ...) هستید، در حالی که باید آن زمان را صرف کار، مدرسه یا پروژههایتان میکردید.
برخی از محققان اهمال کاری را به دو نوع اصلی تقسیم میکنند: اهمال کنندههای منفعل و فعال.
این دسته از افراد کار را به تأخیر میاندازند، زیرا در تصمیمگیری و عمل کردن به آن مشکل دارند.
این دسته از افراد، کار را هدفمند به تأخیر میاندازند، زیرا کار تحت فشار به آنها اجازه میدهد که احساس چالش و انگیزه کنند!
برخی دیگر انواع اهمال کاران بر اساس سبکهای رفتاری مختلف تعلل میکنند، از جمله:
به دلیل ترس از ناتوانی در انجام کامل یک کار، وظایف را به تعویق میاندازند.
وظایف را به تعویق میاندازند، زیرا در توجه به جزئیات خوب نیستند و شرایط را در نظر نمیگیرند.
معتقد هستند که کسی نباید برنامه زمانی خود را دیکته کند.
به دلیل ترس از تغییر یا ترک آسایش «شناختهها» وظایف را به تعویق میاندازند.
وظایف را به تعویق میاندازند، زیرا دوست دارند تحت فشار کار کنند تا زودتر و بهتر نتیجه بگیرند.
بیش از حد کار میکنند و با پیدا کردن زمان برای شروع و تکمیل کار مشکل دارند.
آن زمانی را به خاطر میآورید که فکر میکردید یک هفته فرصت دارید تا پروژهای را به پایان برسانید بنابراین جدیاش نمیگرفتید، اما ناگهان متوجه میشدید که فقط یک روز از فرصت تان باقی مانده است؟ یا درخصوص زمانی که تصمیم گرفتید آپارتمان خود را تمیز کنید، اما گفتید که اکنون حوصله انجام آن را ندارم و چندین روز، خانهتان نامرتب ماند؟ ما اغلب فرض میکنیم که زمان زیادی برای تکمیل این وظایف داریم و همین میتواند منجر به احساس امنیت کاذب شود که دردسرساز است. اما علل تنبلی، دلایل روان شناختی هم دارد.
اهمال کاری میتواند نتیجه افسردگی باشد. احساس ناامیدی، درماندگی و کمبود انرژی میتواند شروع (و اتمام) سادهترین کار را دشوار کند. افسردگی همچنین میتواند منجر به شک و تردید به خود شود. وقتی نمیتوانید بفهمید که چگونه با یک پروژه مقابله کنید یا درباره تواناییهای خود احساس ناامنی کنید، ممکن است راحتتر آن را به تعویق بیندازید و روی کارهای دیگر تمرکز کنید.
به تعویق انداختن کارها در افراد مبتلا به اختلال وسواس فکری- جبری بسیار رایج است. یکی از دلایل این است که مبتلایان به این اختلال اغلب با کمال گرایی ناسازگار و ناسالم مرتبط هستند که باعث ترس از انجام اشتباهات جدید، شک درباره این که آیا کاری را به درستی انجام میدهند یا خیر و نگران انتظارات دیگران از خودشان هستند. افراد مبتلا به اختلال وسواس اجباری هم اغلب تمایل به بلاتکلیفی دارند که باعث میشود به جای تصمیم گیری کارهایشان به تعویق بیفتد.
بسیاری از بزرگ سالان مبتلا به اختلال کمبود توجه/ بیشفعالی (ADHD) با اهمالکاری دست و پنجه نرم میکنند. زمانی که حواستان به محرکهای بیرونی و همچنین افکار درونی پرت میشود، شروع کردن یک کار دشوار است، به خصوص اگر آن کار دشوار باشد یا برای شما جالب نباشد.
علاوه بر دلایلی که باعث به تعویق انداختن کارها میشود، اغلب بهانهها یا دلایلی برای توجیه رفتار خود میآوریم. به گفته محققان، چند دلیل کلیدی برای به تعویق انداختن کار افراد وجود دارد: ندانستن این که چه کاری باید انجام شود؛ ندانستن چگونگی انجام کارها؛ نخواستن یا تمایل نداشتن برای یک کار؛ اهمیت نداشتن آن کار برای شما؛ عادت کردن به انتظار تا آخرین لحظه یا دقیقه نودی بودن؛ تصور این که میتوانید آن کار را در آخرین لحظه تمام کنید؛ نداشتن ابتکار عمل برای شروع؛ منتظر لحظه مناسب بودن؛ نیاز به زمان برای فکر کردن درباره کار؛ به تأخیر انداختن یک کار به نفع کار دیگری و ....
منبع: خراسان