کد مطلب: ۳۵۱۸۹۵
۲۴ مهر ۱۴۰۱ - ۰۹:۲۰

مصرف رسانه‌ای کودکان با فقدان مدیریت روبه‌روست

مدیر مرکز انیمیشن سوره بیان کرد

به گزارش مجله خبری نگار/ایران: سینمای ایران هر از چند گاهی شاهد فیلم‌ها و انیمیشن‌های ویژه کودک و نوجوان است؛ این در حالی است که جمعیت ایران زیاد شده و بالطبع تعداد کودکان در جامعه نیز افزایش پیدا کرده، اما سال‌های زیادی است که فیلم درخشانی در حوزه کودکان و نوجوانان ساخته نشده است. ناگفته نماند که سینمای کودک می‌تواند فروش خوبی داشته باشد چرا که کودکان به تنهایی برای تماشای فیلم به سینما مراجعه نمی‌کنند و خانواده‌ها هم با آن‌ها به سینما می‌روند. ساخته نشدن اثر ویژه این گروه سنی دلایل بسیار دارد که در گفتگو با امیررضا مافی مدیر مرکز انیمیشن سازمان سینمایی سوره بدان پرداختیم و در ادامه می‌خوانید.

مدیر مرکز انیمیشن سوره معتقد است هنوز این مفاهمه در میان مسئولان وجود ندارد که تا چه اندازه تسلط فرهنگی غرب بر کودکان ما در ساختار جهان‌بینی‌شان نزدیک است. همچنین ما در مصرف رسانه‌ای کودکان دچار فقدان مدیریتیم و همین امر باعث می‌شود که خیلی زود دیر شود.

​​​​​​​ هر ساله با نزدیک شدن به هفته ملی کودک درباره آسیب‌ها و کاستی‌های برنامه‌سازی و ساخت فیلم و سریال ویژه کودک و نوجوان، حرف و سخن بسیار بیان شده است، اما همچنان شاهد ضعف‌های بسیار در این حوزه هستیم. چرا با وجود ظرفیت‌های خوب و تجربه دوران درخشان دهه‌های ۶۰ و ۷۰، بتدریج به شرایط امروز رسیدیم؟

این پرسش را می‌توان از چند وجه نگریست. اول اینکه اساساً ما در تمام این سال‌ها، به کودکان فکر نکردیم، برایشان برنامه تدارک ندیدیم و در تمام سطوح مدیریتی پس از انقلاب، کودکان کمتر به حساب آمدند، یعنی افراد چنان درگیر مسائل سنین دیگر بودند که کودک به محاق فراموشی سپرده شد، اما چند سالی می‌شود که موضوعات کودکان حائز اهمیت شده و در حال برنامه‌ریزی برای این نسل شدیم.

البته هنوز مدیرانی وجود دارند که برنامه و فیلم برای کودک را در اولویت نمی‌دانند و معتقدند بزرگ می‌شوند. اما نمی‌پرسند چگونه بزرگ می‌شوند؟ در حال حاضر بیشترین مصرف ترافیک بستر‌های پخش فیلم به انیمیشن اختصاص دارد؟ چرا؟ به‌دلیل آنکه بچه‌ها با محتوای تولید شده برای خودشان رشد خواهند کرد یعنی با دیدن انیمیشن بزرگ می‌شوند. ما متولدان دهه ۶۰ بخشی از جهان‌بینی و نظام معرفتی‌مان محصول کارتون‌هایی است که دیدیم. نسل‌های بعدی نیز به همین صورت، با این تفاوت که در آن دوره تلویزیون برای ما انتخاب می‌کرد که چه ببینیم، اما در حال حاضر بچه‌ها خود دست به انتخاب می‌زنند. اینکه چرا با وجود ظرفیت‌های خوب در این حوزه و دوران درخشان دهه‌های ۶۰ و ۷۰ به این شرایط رسیدیم، باید بگویم که یا با ایشان خوب تا نشد، یا آن‌ها به روز نشدند. به‌عنوان مثال «کلاه‌قرمزی» با نسل ما شکل گرفت و تا بزرگسالی همراهمان بود.

در حقیقت «کلاه‌قرمزی» این سال‌ها برای بچه‌ها نبود بلکه برای بزرگتر‌هایی بود که با آن خاطره داشتند. همچنین برنامه‌های دیگری با فرم کودکانه وجود دارد، اما مخاطبش بزرگسال است. به عبارت دیگر ما نیرو برای این نسل تربیت نکردیم که آن هم محصول سوء مدیریت و فقدان راهبرد کلان برای کودکان نسل‌های متمادی است.

آثار هنری ویژه این گروه سنی می‌توانند علاوه بر سرگرمی، در شکل‌دهی شخصیت بچه‌ها، نقش بازی کنند و در میان سایر مؤلفه‌های تربیتی، بخشی از این بار را بر دوش بکشند. امروزه تا چه اندازه به این مسأله توجه می‌شود؟

ما در طول زندگی واجد یک جهان‌بینی هستیم و این جهان‌بینی محصول مجموعه‌ای از دانسته‌ها و آگاهی‌هاست. اما آیا کودک یا والدین، خودآگاه، مسیر ساخته شدن جهان‌بینی نسل آینده را انتخاب می‌کنند؟ قطعاً نه. مسأله این است که آگاهی‌های فردی و جمعی متنوعی بر سر کودک می‌بارد، اما این بارش ناخودآگاه است. فرزندان هر نسل، در معرض ناخودآگاه جمعی اطرافشان هستند که به آگاهی می‌انجامد. یادمان باشد که حتماً و حکماً تولید رسانه‌ای مهم‌ترین مؤلفه ساخته شدن جهان‌بینی نسل‌هاست. همین امروز که موضوع نسل «زد» داغ شده، پدیداری و بررسی یک علت است. ما مدت‌ها فریاد زدیم که باید درباره جهان‌بینی نسل‌های جدید مطالعه و برای آن‌ها برنامه‌ریزی کنیم و بدانیم که فرزندان ما آینده ما هستند و بیشترین برنامه باید برای آن‌ها تمهید شود، اما رها کردیم، برنامه تخصصی و ویژه برای ایشان نساختیم، آن‌ها را به اصالت نپنداشتیم و تصورمان این بود که آن‌ها هم خود به خود بزرگ می‌شوند. حقیقت این است که اگر رها کنیم، نمی‌دانیم بعد‌ها با چه چیزی مواجه می‌شویم، فارغ از اینکه آن آینده خوب است یا بد.

من معتقدم در چند سال اخیر و با ظهور مدیران نسل‌های جوان، به مسأله کودکان، توجه بیشتری شده است و مردم نیز نسبت به فرزندان خود حساس‌تر شده‌اند. این مسأله خوب و قابل تجلیل است، اما حتماً کافی نیست بلکه باید بیش از پیش بکوشیم تا برنامه‌ریزی دقیقی داشته باشیم. باید خوراک فرهنگی بچه‌ها را رصد و پایش کنیم و با شناخت انواع تبار‌های فرهنگی موجود در جامعه، راهبرد همه جانبه داشته باشیم.

شما هم به شکل مستقیم یا غیرمستقیم با بچه‌های امروز سروکار دارید. به نظر شما اصلی‌ترین نیاز آن‌ها که باید در تولید کالای فرهنگی و هنری لحاظ شود، چیست؟

نیازسنجی محصول یک مطالعه فراگیر و عمیق آکادمیک است که از نظر من چنین طراحی همه‌جانبه‌ای امروز محقق نیست. بخشی همین است که ما مطالعات طولانی در این حوزه انجام دهیم و نیاز‌های واقعی کودکان اقشار مختلف جامعه را بفهمیم. اما به اندازه استقرای خود از آنچه در این سال‌ها دیدم، همان مسأله جهان‌بینی است. یک نکته مهم این است که مصرف رسانه‌ای کودک بیش از هر چیزی، انیمیشن است.

ما در ایران به‌دلیل قانون کپی‌رایت، به تمام انیمیشن‌های تولید شده در جهان دسترسی نامحدود داریم و کودکان ما در معرض آن چیزی هستند که کودکان در سایر نقاط جهان از آن بهره‌مندند. این مسأله باعث شده است به سمت تک فرهنگی در جهان سوق پیدا کنیم، به این معنی که وقتی مصرف فرهنگی کودکان در ایران با کودکان غربی یکی می‌شود، به مرور جهان‌بینی نسل‌های بعدی ما با جهان‌بینی غربی‌ها یکی می‌شود.

به عبارت دیگر ما در مصرف رسانه‌ای کودکان، برنامه‌ریزی روشنی نداریم. آنچه باید لحاظ کنیم فُرم و فرهنگ ایرانی و پاسداشت تبار تاریخی و جغرافیای خودمان است. روزگاری در جهان، تفاوت میان جهان‌بینی غربی و شرقی وجود داشت و مستشرقان بسیاری از غرب آمدند، درباره این موضوع مطالعه کردند و آثار فراوانی نگاشتند.

اما از آن جهان‌بینی شرقی چه آنچه در ایران فرهنگی وجود داشته و چه آن چیزی که در شرق آسیا موجود بوده، چیزی باقی نمانده است. البته این به معنای از بین رفتن نیست، بلکه در متوازن نبودن تولیدات، غربی‌ها جهان‌بینی خود را مسلط کردند. با نگاه به تحولات فرهنگی کره جنوبی این سؤال به وجود می‌آید که آیا آن‌ها به غرب رسوخ کردند یا با فرم غربی مستحیل شدند؟ همچنین اگر به آثار رسانه‌ای ترکیه نیز نگاه کنیم، این پرسش در ذهن ایجاد می‌شود که تبار تاریخی فرهنگی آن‌ها کجاست؟ ما باید فرهنگ خود را چه به لحاظ زیبایی‌شناسی، چه به لحاظ محتوایی بسازیم.

در این میان مخالف محدودسازی گسترده هستم، اما معتقدم نیازمند سرمایه‌گذاری روی فرهنگمان هستیم. یک راهکار این است که مصرف ترافیک انیمیشن‌های غربی، برای پلتفرم‌ها، باید به پرداخت مالیات منجر و آن مالیات در صندوقی برای توسعه ملی تولیدات رسانه‌ای جمع شود. هنوز این مفاهمه در میان مسئولان وجود ندارد که تا چه اندازه این تسلط فرهنگی غرب، بر کودکان ما در ساختار جهان‌بینی‌شان نزدیک است. همچنین ما در مصرف رسانه‌ای کودکان دچار فقدان مدیریتیم و همین امر باعث می‌شود که خیلی زود دیر شود.

مرکز انیمیشن سوره به‌عنوان یکی از نهاد‌های تولیدکننده اثر برای این گروه سنی، چه مواردی را در آثارش لحاظ می‌کند؟

ما به قدر بضاعتمان در حال تولید آثار با مؤلفه‌هایی هستیم که پیش‌تر عرض کردم. تولیداتی که به استاندارد‌های فرمی و گرافیکی جهان نزدیک باشد، اما زیبایی‌شناسی ایرانی در آن لحاظ شود و به لحاظ محتوایی آن چیزی باشد که برای ما است. این مرکز با یک برنامه‌ریزی دقیق به‌دنبال این است که از امسال، حداقل سالی یک انیمیشن سینمایی اکران کند. بر این اساس سال ۱۴۰۱ انیمیشن «لوپتو» و در سال‌های بعد به ترتیب «مسافری از دایتیا»، «رؤیاشهر» و «یوز» را اکران خواهیم کرد و هم‌اکنون برای سال پنجم در حال برنامه‌ریزی هستیم.

در زمینه سریال هم تولیدات زیادی را بر اساس آثار پرمخاطب جهان با محتوای داخلی در دستور کار قرار دادیم. از سوی دیگر ما به‌دنبال کشف تیم‌های توانمند در استان‌های مختلف کشور هستیم و در این زمینه هم «رویازی» را برگزار می‌کنیم که به عدالت سرمایه‌گذاری منجر می‌شود. همچنین در اصلاح ساختار نیز در حال مطالعات گسترده هستیم تا بتوانیم مدیریت پروژه‌ها را به اندازه ابعاد تکنیکال تولید کنندگان به استاندارد‌های جهانی نزدیک کنیم. نتیجه آنکه تلاش ما اثرگذاری در ساختار صنعت انیمیشن، محتوای این صنعت و اقتصاد پویای آن است.

ارسال نظرات
قوانین ارسال نظر