به گزارش مجله خبری نگار/ایران ورزشی: «کلاه قرمزی» -چه در سریال، چه در فیلم- یک برنامه کودکانه بود. «مهمونی»، اما برای تمام قشرها، طبقات و شخصیتهای جامعه ساخته شده است. این سریال، مخاطب عام دارد و کل جامعه را دربر میگیرد.
ایرج طهماسب در سریال «مهمونی»، شخصیتی صمیمیتر و شوخطبعتر یافته است، همچنین کاراکترهایش نیز جز «بچه»، همگی بزرگسال هستند. او در انتخاب میهمانهای خود، دقت بسیار دارد، تا از میان هنرپیشگان، خوانندگان یا ورزشکاران، کسانی را دعوت کند که مردم با آنها خاطره خوب دارند و از آنان در دورههای مختلف تأثیر مثبت گرفتهاند. میهمانانی همهپسند، از گروه سنی جوان تا سالمند، اما جنس میهمانی او متفاوت است. طهماسب میهمانان خود را در یک آزمون قرار میدهد. میپرسد، تا آنان خواهی نخواهی با صداقت پاسخ دهند.
طیف گسترده مجموعه عروسکهای «مهمونی»، از سن و جنس و انسان و جانوران و حتی روح از جذابیتهای این مجموعه است. خرق عادتهای طهماسب در انتخاب نام عروسکها، از قدیم معروف بوده است. از کلاه قرمزی و پسرخاله گرفته تا فامیل دور، عزیزم ببخشید، دیبی و جیگر که در این سریال به شاباش، دی. جی، کته، قیمه و خوشگل بابا و مانند آن رسیده و همگی از خلاقیتهای اوست. افزون بر نامگذاری متفاوت بهمنظور آشناییزدایی، مهمترین قصد طهماسب آموزش چیزهای دمدستی است که دیگر کمتر به آنها توجه میشود. این آموزشها در خلال گفتوگوی او با میهمان برنامه و عروسکها و بازیگران، خودنمایی میکند. گفتگوها و فضاسازیها همگی در خدمت همان آموزشهای ساده است.
طهماسب قصد دارد با آشناییزدایی، تغییر نگرش ایجاد کند. شاهد مثال آن هم همسایگی وی با تالار عروسی است که در قسمتهای آغازین سریال، اسباب زحمت بوده، اما کمکم به دل طهماسب مینشیند، از شادی مردم تالار خوشحال و از بههم خوردن برخی عروسیها اندوهگین میشود. حتی برخی خدمه تالار در همنشینی با او، درد دل میکنند و به او خدمت میرسانند.
آشناییزدایی دیگر، حضور شخصیتهای جانوری شگفتآور پشه و مگس (خوشگل بابا) است که برخلاف ویژگی هر حشره موذی، ازقضا بسیار دوستداشتنی و مؤدب هستند. تغییر ذائقه عام، نسبت به چیزها یا موجودات بهظاهر نفرتانگیز، در ادامه مسیر عادتزدایی و توجه دادن مخاطب به چیزهایی است که پیش از این کمتر به آنها توجه داشتند. روایت تغییر حال پشه با نیش زدن و تأثیر حال و هوای نیشخورده در او، رنگ دیگری را از افزایش گروه سنی مخاطبان این برنامه مینمایاند.
در «مهمونی» طهماسب همهچیز را به بازی میگیرد، حتی روح و ترس مردم را از روح! تا فضایی شاد و کمیک بسازد که افزون بر آگاهیبخشی، حال خوش و خنده را میهمان مخاطب کند.
اینکه شیوه رفتار مخاطب با شخصیتهای ملموس جامعه چگونه باید باشد، از رسالتهای دیگر سریال «مهمونی» است. از «بچه»، کودک کار و گلفروش خیابانی گرفته تا «قیمه»، پیرزن آشپز و مهربان و دلسوز، یا «کته»، دختر جوان و رؤیایی و جویای شوهر و «شاباش»، پسری که مانند دیگر پسرهای این دوره حاضر به ازدواج نیست و از زیر بار آن در میرود، همگی شخصیتهای آشنای جامعه امروزی است.
روشن است که تأمل در شخصیتها و دوباره مرور کردن رویدادهای تکراری دور و برمان، میتواند افزون بر ایجاد تغییر نگرش، بر آگاهیها و مهارت ارتباطی مخاطب بیفزاید.
جدا کردن انسانها از ترسهایشان، مثل به طنز گرفتن روح، رشد ارتباط مؤثر میان نسلها، در شیوه برخورد طهماسب با قیمه (نماینده سالمندان) و جملههای مهربانانه میان شخصیتها، همکاری شخصیتها برای تربیت «بچه»، نگرانی آنان درقبال معضلهای پیشآمده برای همدیگر و تلاش برای رفع مشکلات دیگران، همچنین آگاهی دادن درباره برابری جنسیتی، همه و همه اسباب رشد سلامت روان فرد و جامعه را فراهم میکند.