کد مطلب: ۲۵۷۴۶۲
۱۴ اسفند ۱۴۰۰ - ۰۵:۳۶

دوگانگی غرب درباره نسبت ورزش وسیاست؛ نقابی که در جنگ اوکراین افتاد

تصمیمات و رفتار‌های متناقض مسئولان سه نهاد بین المللی و تأثیرگذار ورزش در مورد ورزش روسیه و کشور‌های مشابه نشان داد مسئولان این نهاد‌ها شعار «جدایی ورزش از سیاست» را ابزار دست خود کرده‌اند.

به گزارش مجله خبری نگار، سال هاست که ورزشکاران حرفه‌ای ایران در رشته‌های مختلف به دلیل امتناع از رویارویی با نمایندگان رژیم صهیونیستی، از سوی مجامع ورزشی تحت فشار قرار دارند. بهانه این فشار‌های ورزشی و رسانه‌ای، آن است که ورزش و سیاست دو امر مجزا هستند و ایران ورزش را با سیاست آمیخته است!

ورزشکاران جمهوری اسلامی ایران در رقابت‌های جهانی حاضر به رویارویی با نمایندگان رژیم اسرائیل نیستند. این نکته را باید مد نظر قرار داد که ورزشکاران ایرانی در این زمینه تنها نیستند و ورزشکاران زیادی از کشور‌های مختلف اسلامی در این زمینه هم نظر بوده و تا کنون حاضر به رویارویی با ورزشکاران اسرائیلی نشده‌اند. این موضوع از چنان گستردگی و شمولیتی برخوردار بود که علی رغم آنکه این رژیم در خاک آسیا قرار دارد، اما به دلیل برخورد کشور‌های منطقه، از سال ۱۳۵۵ اغلب رقابت‌های ورزشی خود را در حوزه اروپا و با کشور‌های این قاره انجام می‌دهد. در واقع مسئولان جهانی ورزش با این اقدام سیاسی و غیرعرف، کوشیدند این رژیم جعلی را از انزوا خارج کنند.

رژیم اسرائیل و حامیان جهانی آن می‌کوشند رقابت‌های ورزشی را ابزاری برای عادی سازی موجودیت این رژیم جعلی و جنایتکار سازند و در نتیجه با هر تلاشی برای برهم زدن این صحنه به شدت مقابله می‌کنند و برای کشور‌ها و ورزشکارانی که در حمایت از مردم فلسطین به نمایندگان اسرائیل "نه" می‌گویند هزینه می‌سازند. برای نمونه در سال ۱۳۹۸ فدراسیون جودوی ایران به همین بهانه تعلیق شد و فدراسیون جهانی شطرنج نیز اقدام مشابهی را در دستور کار داشت و شطرنج ایران را تهدید می‌کرد. محرومیت شش ماهه علیرضا کریمی کشتی گیر جوان کشورمان و محرومیت دو ساله مربی او، در سال ۱۳۹۶ پس از مسابقات جهانی زیر ۲۳ سال لهستان از دیگر اقدامات در این زمینه است.

نکته قابل تأمل آنکه این فضاسازی‌ها و اقدامات بر عده‌ای در داخل کشور نیز تأثیر گذاشته و با تکرار ادعا‌های توخالی غرب مبنی بر جدایی ورزش و سیاست، به سرزنش سیاست ورزشی کشور در این زمینه پرداختند. برای نمونه آذر منصوری دبیر کل حزب اتحاد ملت چندی پیش در نامه‌ای به رئیس جمهور نوشت؛ «به رسمیت نشناختن آن رژیم توسط دولت ایران، همانطور که تعارضی با حضور همزمان ایران و اسرائیل در سازمان ملل و نهاد‌های بین‌المللی ندارد، هیچ ارتباطی با رقابت نکردن ورزشکاران ایرانی با حریفان اعزام‌شده از سوی اسرائیل هم پیدا نمی‌کند.

ما تاکنون به قدر کافی از این ممنوعیت غیرمنطقی لطمه خورده‌ایم، و به‌خصوص حالا که زمزمه‌های انتقال تیم‌های آن رژیم از اروپا به آسیا مطرح شده، ادامه این موضع ناموجه ممکن است به محرومیت‌های جبران‌ناپذیر برای ورزش کشور بینجامد. ضرر این وضعیت فقط به ایران و ورزشکاران آن می‌رسد و در مقابل، ایرانیان را بی‌منطق جلوه می‌دهد و دشمن‌شاد می‌کند. از این رو لازم است با اتخاذ موضعی عاقلانه و مدبرانه، این مساله را هم یک بار برای همیشه حل کنیم.»

و یا عباس عبدی فعال اصلاح طلب چندی پیش در روزنامه اعتماد نوشت: «فدراسیون‌های جهانی می‌کوشند مستقل از دولت‌ها باشند و از سیاست پرهیز کنند و همه اعضای فدراسیون خود را در ذیل اعضای شناخته شده سازمان ملل متحد به رسمیت می‌شناسند. اجرای هر دو گزاره درباره ورزش (استقلال از دولت و پرهیز از سیاست) در ایران با چالش مواجه است.»

جنگ اوکراین به افسانه‌های متعددی پایان داد، از جمله؛ جدایی ورزش از سیاست. «تشت رسوایی» نهاد‌های بین المللی در مورد شعار «جدایی ورزش از سیاست» برای چندمین بار بر زمین افتاد تا ثابت شود این نهاد‌ها سیاست‌ها و حمایت‌هایشان ویژه برخی کشور‌های خاص است و هر جا منافع خودشان در خطر باشد بازهم این شعار را سر می‌دهند و هر جا نخواهند گوش و چشم شأن را می‌بندند و بازهم «شعار» می‌دهند.

این رسوایی پس از عملیات نظامی روسیه به اوکراین دوباره برملا شد و ورزش جهان به چشم دید که نهادیی مثل فیفا، یوفا و کمیته بین المللی المپیک صرفاً در مورد برخی کشور‌های خاص شعار «ورزش از سیاست» جداست را اجرایی می‌کنند و در سایر موارد سر در گریبان فرو می‌برند.

فدراسیون بین المللی فوتبال - فیفا - که سالهاست با شعار «جدایی ورزش از سیاست» تصمیمات متناقضی را اتخاذ کرده است، این بار روسیه را از تمامی فعالیت‌های فوتبالی در عرصه ملی و باشگاهی محروم کرده است. فیفا در شرایطی این تصمیم را اعلام کرد که جیانی اینفانتینو بار‌ها نشان داده در حمایت از رژیم اشغالگر قدس ید طولایی دارد و گرایش عجیبی به صهیونیست‌ها دارد.

رفتار متناقض فیفا و دخالت دادن سیاست در فوتبال با حمایت این نهاد از رژیم اشغالگر قدس بیشتر عیان می‌شود. اگر فیفا مدعی حمایت از حقوق بشر است، چرا در مسئله فلسطین و اشغالگری صهیونیست‌ها طرف متجاوز راگرفت؟ چرا پرچم رژیم صهیونیستی بایکوت نشد؟ چرا وقتی نظامیان اشغالگر به قتل عام مردم بی دفاع فلسطین پرداختند، فیفا نه تنها حامی فلسطینی‌ها نشد بلکه حامی رژیم متجاوز شد و برای هویت دادن اشغالگران از هیچ ابزاری دریغ نکرد؟

نهاد‌های دیگر از جمله کمیته بین المللی المپیک هم شرایطی متفاوت با فیفا دارد و در شرایطی که رژیم اشغالگر قدس با ظالمانه‌ترین رفتار‌ها مردم مظلوم فلسطین را از حق طبیعی خود محروم کرده و سرزمین شأن را به اشغال در آورده است، هیچ محرومیت و تعلیقی را شامل حال ورزش این کشور نمی‌کند و ورزشکاران و تیم‌های رژیم صهیونیستی به راحتی در همه رویداد‌ها و میادین بین المللی ظاهر می‌شوند.

تناقض در رفتار‌ها نهاد‌های بین المللی زمانی تأسف آورتر می‌شود که آن‌ها در سال‌های جنگ علیه مردم مظلوم یمن مقابل هیچیک از کشور‌های متخاصم و متجاوز نایستادند و هیچ محدودیت و محرومیتی برای آن‌ها در نظر نگرفتند، اما حالا تمام فعالیت‌های ورزشی روسیه را تحریم کرده‌اند.

اگر این نهاد‌ها شعار جدایی ورزش از سیاست را سر می‌دهند و همواره بر آن تاکید دارند و در خیلی از موارد آن را چماقی بر سر کشور‌ها می‌کنند، چطور در مورد ظلم در حق مردم فلسطین و یمن سکوت کرده‌اند و شعار جدایی ورزش از سیاست را سرلوحه کارشان قرار نمی‌دهند و از حق مردم مظلوم دفاع نمی‌کنند؟

کمیسیون اخلاق ورزش ایران در نامه‌ای به «بان کی مون» رئیس کمیسیون اخلاق کمیته بین المللی المپیک و پارالمپیک از این رفتار متناقض و دوگانه انتقاد کرد و نوشت: «بدنبال اقدام نظامی روسیه علیه کشور اوکراین برخی از کشور‌ها در حمایت از مردم اوکراین اعلام نمودند از مسابقه با تیم‌های ملی روسیه و ورزشکاران آن کشور در رشته‌های مختلف ورزشی منجمله فوتبال خودداری خواهند نمود و در ادامه نیز برخی فدراسیون‌های جهانی و همچنین کمیته بین المللی المپیک نیز از این اقدام حمایت و بر عدم تقابل ورزشی در ذیل پرچم و سرود ملی کشور متخاصم تاکید کرده است.

قطعاً حمایت از قربانیان جنگ و خشونت امری اخلاقی و عملی پسندیده است، لیکن آنچه جای سوال دارد این است که چرا عدم رویارویی ورزشکاران بسیاری از کشور‌های مسلمان و آزادیخواه با ورزشکاران اسرائیل در رویداد‌های بین المللی ورزشی آن هم با هدف حمایت از مردم مظلوم فلسطین که سرزمین و خانه آن‌ها سالهاست اشغال شده و مردم آن روزانه در یک جنگ نابرابر کشته و آواره می‌شوند نه تنها مورد حمایت قرار نمی‌گیرد بلکه با تنبیه، محرومیت و تعلیق مواجه می‌شود.

بدیهی است از آن مقام عالی رتبه بین المللی ورزش که خیلی خوب راجب مسائل حقوق بشر و حقوق بین الملل اطلاع دارد انتظار است از این تبعیض جلوگیری نماید و از بعد غیر سیاسی که بر نفی هرگونه تبعیض تاکید دارد، برای رفع این دوگانگی میان مردم مظلوم فلسطین و قربانیان جنگ در سایر کشور‌ها جلوگیری نماید. امید است که از این پس شاهد دنیایی بدون جنگ و آوارگی و برخورداری همه ملت‌ها از صلح و حقوق برابر در جهان باشیم.»

جنگ اوکراین و رفتار مجامع ورزشی با روسیه نشان داد، وقتی پای منافع غرب در میان باشد، استفاده از هر ابزاری مجاز است؛ نه تنها تحریم ورزشی بلکه حتی حذف واحد درسی داستایوفسکی!

ارسال نظرات
قوانین ارسال نظر