به گزارش مجله خبری نگار، دیشب هردو ساعت یکبار با سگ پشمالوی قوی هیکلشان به باغ سر زده تا پوزه روباههای دغل به انارهای رسیده باغ نرسد. این کار هر شبش است، ولی دیروز که نوبت آبیاری باغ قدرتالله خان بود، نوشین به سختی و با خستگی دوچندان قلاده سگ را تا باغ میکشاند. روز آبیاری کار نوشین سنگینتر و دشوارتر میشود و باید روز قبل از آبیاری مسیر آب جوی اصلی ده را به طرف باغ خودش هدایت کند و بندها را ببندد تا آبیاری کرتهای باغ تا قبل از غروب آفتاب انجام شود.
از کمتر باغداری برمیآید که با ۷ ساعت آب باغ انارش را زنده نگه دارد و این هنر دختر قدرتالله خان است که توانسته با آب ناچیزی که از ۲۴ ساعت حقابهاش برای او باقی مانده، یادگار عزیز پدر مرحومش را آباد کند. همین کمآبی باعث شده موسم انارچینی انارستانهای قلعه محمدعلی خان تا نیمه آبان به تعویق بیفتد و امروز شیرین و مهین هم به کمک خواهرشان آمدهاند تا میوه انارستان خانوادگیشان را با هم بچینند.
بوتههای کتی و تاج خروس که لابهلای کرتها روییدهاند، تا پای درختان کشیده شدهاند و با آنکه گونههای انارهای سرشاخهها از هرم آفتاب تابستان داغ امسال تبدار و کبود شدهاند، دانههایشان ترد و آبدار است. کارگر نابلد قلقهای انارچینی را نمیداند و اگر حتی پوسته نازک یکی از انارها با ضرب و فشار دست انارچین ناشی آسیب ببیند، بعد از ۳ روز نه فقط این انار که خرمن انارهای چیده شده میگندد. در خانواده اینانلو وقتی وظایف سخت و ظریف را به نوشین میسپارند خیالشان آسوده است که تهتغاری پرهنر خانواده به خوبی از پس آن برمیآید.
درختان باغ هم بهکار سخت او در سرمای استخوانسوز زمستان و گرمای سوزان تابستانهای قلعه محمدعلی خان به بار نشستهاند و خواهرانش برای انارچینی به کمک او آمدهاند تا نابلدی کارگران گذری زحمتش را به باد ندهد. مهین سالها پیش از رشته مدیریت فارغالتحصیل شده و به مدیریت شرکتی بیمهای مشغول است، اما هنوز همتر و فرز انار میچیند و با آنکه هنوز روز به نیمه نرسیده بار درختان کرتهای ته باغ را سبک کرده است. نوشین لابهلای سرکشی به دیگ رب انار و رساندن انارهای چیده شده به خرمنگاه ته باغ، مهین را هم دست تنها نمیگذارد.
قلعه محمدعلیخان در سکوت صبحگاهی فرو رفته و صدای غلتیدن آب در بستر قنات به گوش میرسد. استخر روستا آب چندانی ندارد و باغدارانی که امروز نوبت آبیاری باغشان است، باید فلکه خروج آب استخر را ببندند تا استخر پر شود. شاخههای سبز درختان از پناه دیوارهای گلی کوچه باغهای روستا به بیرون سرک کشیدهاند و انارهای رسیده روی آنها سنگینی میکند. باغ قدرتالله خان با استخر فاصله چندانی ندارد و از پشت در آهنی سیاه رنگش تا کرتهای انتهای باغ، درختان پربرکت آن ردیف شدهاند. در میان درختان باغ از انار دانهسیاه و گردنبلند تا ملس سفیدپوست و ترش و شیرین سرخ پوست و زردپوست یافت میشود.
انارهای درختان نر یکساله که با اصلاح مجبور به باردهی شدهاند، سرحال و درشت هستند و همسایگی آنها با درختان ۸ ساله بارده، شاخههای این درختان را پربرکتتر کرده است. جریان گازرسانی هنوز به این روستای همسایه پایتخت نرسیده و پشتههای کنده و هیزمی که برای آتش اجاق رب پزی وسط باغ تلنبار کردهاند، مانند دیواری میان کرتهای باغ کشیده شده و دانههای درشت و قرمز انار توی دیگ میجوشند. رب انار انارستانهای قلعه محمدعلیخان اسم و رسم دارند و روزگاری نه چندان دور کوچه باغهای روستا پر میشد از عمدهفروشان رب انار که برای خرید محصولات کشاورزان اینجا از هم پیشی میگرفتند، اما حالا باید نوشین و باغداران قلعه محصول رب انار خود را روانه شهرهای شمالی کشور کنند تا با افزودن بر آوازه محصولات این خطه درآمدی کم یا زیاد نصیب آنها شود.
پرورش انارهای نازدانه کار آسانی نیست و اگر کرم گلوگاه یا مگس مدیترانهای به جان یکی از انارها بیفتد، در چند روز تمام درختان را آفت زده میکند و نوشین باید از حاصل ماهها زحمتش دل بکند. کرم گلوگاه حسابی موذی و جانسخت است و اگر بتواند در بهار با خزیدن به تاج و کلاهک یکی از انارهای باغهای همسایه محلی برای تخمریزی پیدا کند، همه زحمت نوشین برای آفتکشی درختان بیثمر میماند.
آغشته شدن خون دل انارهای قرمز باغ به آفت مگس مدیترانهای هم خطر دیگری است که نوشین و دیگر باغداران قلعه با آن دست و پنجه نرم میکنند و اگر این مگس موذی به باغهای قلعه راه پیدا کند، باید بار درختان را به کلی معدوم کنند و آتش بزنند تا آفت از بین برود. نوشین میگوید: «امسال آفات انار زیاد شده و باید انارستانهای قلعه ۳ دوره سمپاشی شوند تا محصول مرغوب روستا درگیر این آفت نشود، اما نهادهای مسئول حتی سمپاش و ابزار سمپاشی را برای باغدار تهیه نمیکنند و در تأمین ریزمغذیهای لازم برای پرورش انار که قیمت بالایی دارند، دست تنها هستیم.»
رب انار انارستانهای قلعه محمدعلیخان اسم و رسم دارند و روزگاری نه چندان دور کوچه باغهای روستا پر میشد از عمدهفروشان رب انار که برای خرید محصولات کشاورزان اینجا از هم پیشی میگرفتند، اما حالا باید نوشین و باغداران قلعه محصول رب انار خود را روانه شهرهای شمالی کشور کنند تا با افزودن بر آوازه محصولات این خطه درآمدی کم یا زیاد نصیب آنها شود
شیرین پای دیوار سنگچین ته باغ مشغول خرمن کردن انارهای چیدهشده است. جعبههای پر از انار که نوشین به پای دیوار میآورد لااقل ۳۲ کیلو وزن دارند و بلند کردن آنها کار آسانی نیست. شیرین وقتی انارهای آبگیری را از انارهای درشت سوا میکند، بیش از آنکه به یک فارغالتحصیل کارشناسی ارشد رشته اقتصاد شبیه باشد، به باغداری خبره شباهت دارد که تمام هوش و حواسش به حفظ محصول پربرکت باغ است. او انارهای درشت را وسط انارهای آبگیری ریز میچیند تا نم زمین و رطوبت هوا آنها را نپوساند.
این انارها باید تا شب چله پای دیوار بمانند و آنها دعا کنند در سرما و برف و باران استخوانسوز زمستانهای قلعه حاصلشان از بین نرود. اگر انبار سرپوشیدهای برای نگهداری انارها داشتند، خیالشان از سالم ماندن محصولشان آسوده بود، اما از وقتی نوشین تیرآهنهای اسکلت انبار را وسط باغ علم کرده مدتها گذشته و هنوز نتوانسته هفتخوان گرفتن وام از بنیاد مسکن را به آخر برساند تا دست و بالش برای ساخت انبار باز شود.
منبع: همشهری