به گزارش مجله خبری نگار، خدا در سوره اسراء میفرماید که بنیاسرائیل بارها با پیامبران تا پیامبر اسلام(ص) دشمنی کردند، زیرا عقیده داشتند و دارند که رسالت باید در تملک نژاد و قوم خاصی بماند و از اینرو، با هر پیامبری از خارج قوم خود مخالفت میکردند.
در آیات ۵۰ تا ۵۲ سوره اسراء، خداوند گفتوگویی میان پیامبر اسلام(ص) و مشرکان یا منکران معاد را بیان میکند: «قُلْ كُونُوا حِجَارَةً أَوْ حَدِيدًا أَوْ خَلْقًا مِمَّا يَكْبُرُ فِي صُدُورِكُمْ...».در این آیات، خداوند دستور میدهد که به منکران معاد بگو: حتی اگر به سنگ یا آهن تبدیل شوید، خداوند قادر است شما را دوباره زنده کند. این خطاب، تنها به مشرکان عرب محدود نیست؛ بلکه اشارهای آشکار به اندیشههای یهود دارد که در زمان پیامبر(ص) در مدینه رواج یافته بود.یهودیان مدینه، برخلاف ظاهر دینداریشان، در مسئله معاد تردید داشتند و گاه آن را تنها مخصوص قوم خود میدانستند.
آنان در مناظره با پیامبر اسلام(ص) میگفتند: اگر انسان خاک شود، چگونه ممکن است باز زنده گردد؟ قرآن در این آیات، ریشه این انکار را غرور فکری، دنیاپرستی و تکبر تاریخی بنیاسرائیل معرفی میکند.دشمنی یهود با پیامبرانآیه ۵۱ میگوید: «فَسَيَقُولُونَ مَنْ يُعِيدُنَا قُلِ الَّذِي فَطَرَكُمْ أَوَّلَ مَرَّةٍ». این پاسخ الهی، درواقع پاسخی به همان استدلال مغرضانه یهودیان است که با انکار قدرت خدا، پیامبران را به استهزا میگرفتند.در طول تاریخ، بنیاسرائیل بارها با پیامبران خود دشمنی کردند؛ از موسی(ع) تا عیسی(ع) و سرانجام تا زمان پیامبر اسلام(ص). آنان گمان میکردند رسالت باید در تملک نژاد و قوم خاصی بماند و از اینرو، با هر پیامبری از خارج قوم خود مخالفت میکردند.
مفسران بر این باورند که این دشمنی فکری، در عصر پیامبر اسلام نیز ادامه داشت. یهودیان مدینه، نه از سر جهل، بلکه از روی حسادت و برتریطلبی قومی، پیامبر را انکار کردند. قرآن در این آیات با تأکید بر قدرت خداوند در زندهکردن مردگان، این پندار باطل را رد میکند و آنان را به تأمل در آفرینش نخستین انسان فرا میخواند.وعده قیامت؛ نقطه رسوایی دشمنان خدادر آیه ۵۲ آمده است: «يَوْمَ يَدْعُوكُمْ فَتَسْتَجِيبُونَ بِحَمْدِهِ...». این آیه صحنهای از قیامت را ترسیم میکند که در آن، حتی دشمنان خدا نیز ناخواسته در برابر او خضوع میکنند. تفاسیر اشاره کردهاند که این آیه، پایان خط دشمنی یهود و مشرکان با حقیقت است؛ روزی که دیگر قدرت تکذیب و تمسخر ندارند و همه به فرمان الهی گرد میآیند.
در واقع، قرآن با آوردن این تصویر، میخواهد بگوید: همان کسانی که امروز در دنیا قدرتنمایی میکنند و با نیرنگ و سیاست علیه دین خدا توطئه میچینند، در آن روز تسلیم مطلق خواهند شد. این پیامی است برای همه دشمنان تاریخ، بهویژه بنیاسرائیل که بارها وعده الهی را فراموش کردهاند.بنیاسرائیل و بازی با آیات الهیدر آیات ۵۳ و ۵۴، خداوند خطاب به پیامبر میفرماید: «قُلْ لِعِبَادِي يَقُولُوا الَّتِي هِيَ أَحْسَنُ...». ظاهر آیه توصیه به گفتار نیک است، اما در عمق معنا، اشاره به رفتار پیامبر با دشمنان لجوج یهود و مشرکان دارد. خداوند دستور میدهد که با نرمی و حکمت سخن بگوید تا شیطان راه نفوذ نیابد.در اینجا، دشمن اصلی معرفی میشود: شیطان، که در دل دشمنان الهی خانه کرده و زبانشان را ابزار تفرقه و فساد ساخته است. یهودیانِ زمان پیامبر نیز با تحریک سخن و شایعهسازی، تلاش میکردند مسلمانان را نسبت به پیامبر بدبین کنند.
مفسران گفتهاند این آیه هشدار میدهد که دشمن همیشه با شمشیر نمیآید؛ گاهی با زبان و تبلیغات دروغین ظاهر میشود. این همان روشی است که یهودیان در طول تاریخ برای انحراف امتها به کار گرفتهاند.هشدار به امتهاسرنوشت دشمنان خدادر آیات ۵۵ تا ۵۸، خداوند به پیامبر یادآور میشود که سرنوشت امتها در دست اوست: «وَرَبُّكَ أَعْلَمُ بِمَن فِي السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ...». سپس به سرگذشت داوود، زکریا و دیگر پیامبران اشاره میکند؛ کسانی که بنیاسرائیل در برابرشان ایستادند یا آنان را تکذیب کردند.در پایان، خداوند هشدار میدهد: هیچ امتی از نابودی در امان نیست اگر راه ظلم و دشمنی با حق را در پیش گیرد.
این تهدید، یادآور سرنوشت تلخ یهود در طول تاریخ است؛ از نابودی بیتالمقدس گرفته تا پراکندگی در جهان.این بخش از سوره اسراء، بهروشنی نشان میدهد که دشمنی بنیاسرائیل با پیامبران و حقیقت، ریشه در روحیه تکبر، خودبرتربینی و انکار قدرت خدا دارد. آنان بهجای ایمان و تواضع، با تمسخر و استدلالهای پوچ در برابر پیامبران ایستادند. قرآن در پاسخ به این روحیه، قدرت مطلق خداوند را در زندهکردن مردگان، تحقق وعده قیامت، و نابودی ملتهای ستمکار یادآور میشود.پیام نهایی آیات این است که دشمنی با حق، هرچند در لباس علم یا دین پنهان شود، سرانجام به رسوایی و سقوط میانجامد؛ همانگونه که تاریخ بنیاسرائیل گواهی میدهد.