به گزارش مجله خبری نگار، واکنش توهینآمیز و پرحاشیه یک فعال فرهنگی به فیلمی در حال اکران، به هشدار جدی برای ادبیات گفتوگو در فضای فرهنگی کشور بدل شده است. در روزگاری که رسانههای اجتماعی میدان گستردهای برای گفتوگو درباره آثار هنری فراهم کرده، زبان تند و توصیههای غیرمسئولانه به سانسور و حذف آثار هنری نهتنها آسیب به فرهنگ عمومی بلکه نشانههای جدی از به صدا در آمدن زنگ خطر برای بحران در ادبِ نقد و احترام به ساحت هنر و همچنین مخاطب است.
حسین دهباشی، که پیش از این خود تجربه برخوردهای سلیقهای با آثارش را داشته، اینبار با لحنی تند وبدون رعایت آداب به سراغ فیلم «پیرپسر» رفت و از وزارت ارشاد به خاطر صدور مجوز این فیلم بهشدت انتقاد کرد. در پستی که او منتشر کرد نه خبری از تحلیل سینمایی بود و نه روایتی از زبان مخاطب، بلکه فقط برچسب، تحقیر و در نهایت توصیه به توقیف بود. او با کلماتی تحقیرآمیز خطاب به وزیر ارشاد، به صورت ضمنی خواستار دخالت حذفی در چرخه اکران شد. دهباشی پس از واکنشهای منفی گسترده، نهتنها از موضع خود عقبنشینی نکرد، بلکه گام دیگری نیز به جلو برداشت: افشای داستان فیلم در زمان اکران آن و در اوج فروش و اشتیاق مخاطب برای تماشای «پیر پسر». این کار نه در قاموس نقد حرفهای جای میگرفت و نه در چهارچوب اخلاق رسانهای. از نظر منتقدان، این رفتار بیشتر شبیه انتقام شخصی بود تا تحلیل فرهنگی.
پاسخ بسیاری از مخاطبان به هجمه دهباشی، اما توصیه به رعایت چارچوبها و دفاع از هنر در برابر ادبیات سانسور بود. در کمتر از چند ساعت، بیش از صدها کامنت زیر پست دهباشی منتشر شد. بسیاری او را به تناقضگویی و رفتارهای دوگانه در عرصه عمومی متهم کردند و با اشاره به گذشته دهباشی و سوابقش در مواجهه با محدودیتهای رسانهای، این پرسش را طرح کردند: «کسی که خود قربانی سانسور بوده، چرا چنین بیپروا درخواست ذبح یک اثر فرهنگی را دارد.» نگاه این دسته از معترضان بر این اصل تأکید داشت که ادبیات سانسور، چه از سوی نهادهای رسمی و چه از سوی فعالان رسانهای، به یک اندازه خطرناک است. انتقاد از لحن نامناسب و ادبیات نفرتزا دیگر مؤلفه تکرار شونده در واکنش مخاطبان به این پست در فضای مجازی بود.
برخی متذکر شدند که اگر توهین و طعنه، ابزار نقد شود، دیگر مجالی برای گفتوگو و اصلاح نمیماند. در همین راستا اکتای براهنی، کارگردان فیلم، با تأکید بر پرهیز از پاسخگویی به چنین هجمههایی، دنبالکنندگان صفحه اینستاگرامش را به گفتوگو درباره فیلم دعوت کرد. جعفر گودرزی، رئیس انجمن منتقدان و نویسندگان سینمایی ایران، با لحنی متین و صریح با تأکید بر این جمله کلیدی که «ادب در نقد، زینت نیست؛ جوهر است» یادآور شد که منتقد باید روشنی بیاورد نه تاریکی، فهم بسازد نه فحاشی: «تاریخ شفاهی، شنیدن است، نه بریدن؛ گشودن است، نه بستن؛ فهمیدن است، نه فحشدادن. روایت را باید به آغوش کشید، نه بر صلیب کلمات میخ کرد» از سوی دیگر، پرویز جاهد، منتقد سرشناس سینما نیز واکنشی
دو وجهی داشت. او با انتقاد از کارگردان فیلم و رفتارهایش در جشنواره، نوشت: «از اینکه نقد جدی به این فیلم دارم و از رفتار زشت کارگردانش در زمان جشنواره عصبانیام، اما لازم میدانم با درخواست دهباشی برای توقیف این فیلم مخالفت کنم. این حرف خلاف آزادی بیان است.» او همچنین، در واکنشی تأملبرانگیز به بخشی از اهالی رسانه و منتقدانی که در گذشته در برابر توهین کارگردان سکوت کرده بودند، طعنه زد. این واکنشها نشان میدهد که مسأله، فقط دفاع از یک فیلم یا حمله به یک منتقد نیست. بحث بر سر معیارهای اخلاقی و حرمت نقد است. این اتفاق اگر چه تلخ، اما میتواند بهانهای برای آسیبشناسی شأن نقد در فضای عمومی و ضرورت حفظ احترام در گفتوگوهای فرهنگی هم باشد. در سالهای اخیر برخی چهرههای فعال رسانهای در شبکههای اجتماعی به بهانه فضای غیررسمی، با تأکید بر لزوم تلخ و گزنده بودن نقد، چهارچوبهای اخلاقی و فرهنگی را زیر پا گذاشتهاند. صاحبنظران معتقدند چنین رفتارهایی میتواند در بلندمدت به تضعیف جایگاه خود نقد و سقوط اعتبار فرهنگی بینجامد.
اما در همین فضای جنجالی و در شرایطی که لغزش در تصمیمگیری یا عقبنشینی از قانون میتوانست به رویهای خطرناک تبدیل شود تصمیم سازمان سینمایی در پایبندی به مجوز صادرشده و حمایت از روند قانونی اکران، پیامی ولو بیسر و صدا، اما روشن به بدنه فرهنگ و هنر کشور داشت؛ در دورهای که غوغای رسانهای ممکن است تصمیمساز شود، عقلانیت و پایداری بر اصل قانون، خود شکلی از مقاومت فرهنگی است.
حسین دهباشی، تاریخنگار، مستندساز و فعال فرهنگی در روزهای گذشته در شبکه ایکس یا همان توییتر درباره فیلم خبرساز و مورد توجه «پیرپسر» به کارگردانی اکتای براهنی مطلبی نوشته که بازخوردهای بسیار و البته اغلب منفی داشت. او در این متن با توهین به وزیر محترم ارشاد و کارمندان این وزارتخانه نوشته بود: «.. خاک بر سر همه اون... و ... و...هایی که جلوی این فیلم سراسر لجن و آشغال و... را نگرفتند. بعداً میگویند نفوذ! مملکت که نیست، ... #پیر-پسر» منتقدان او علاوه بر نکوهش لحن سراسر بیادبانه دهباشی که پیش از این زحمات بسیاری در حوزه ادبیات و سینما کشیده، این سؤال را مطرح کردند که ماجرا چه ربطی به نفوذ دارد؟ دهباشی پس از انتشار این متن، بدون عذرخواهی، داستان فیلم را هم لو داد یا به قول معروف اسپویل کرد تا اکثریت مخالفانش، این حملات را به تلاش برای خودنمایی و تسویهحساب شخصی تعبیر کنند.
منبع: ایران