به گزارش مجله خبری نگار، هادی شهاب، استاد دانشگاه و تحلیلگر مسائل سیاسی در خراسان جنوبی با اشاره به آخرین تحولات منطقه و تجاوز رژیم صهیونیستی به ایران، این اقدام را کاملاً قابلپیشبینی دانست و تأکید کرد: ظهور انقلاب اسلامی و شکلگیری نظام جمهوری اسلامی از ابتدا برای ایالات متحده آمریکا قابلپذیرش نبود و این کشور در طول دهههای گذشته، چه در دولتهای دموکرات و چه جمهوریخواه، رویکردی ثابت در تجاوز و جنگطلبی در منطقه داشته است.
وی افزود: از جنگ ویتنام گرفته تا اشغال افغانستان و عراق، آمریکا همواره در پی سلطه و تحمیل نظم خودساخته به ملتهای مستقل بوده و در این مسیر حتی از ابزارهای کثیف نیز ابایی نداشته است. جان کری که در ایران برایش تبلیغات مثبت زیادی شد، در واقع از فرماندهان میدانی جنگ ویتنام بود؛ فرمانده گردانی که مسئولیت مستقیم در کشتارها داشت. کارتر نیز که ظاهر فریبندهای از انساندوستی داشت، در تجاوز به ایران و حمایت از دیکتاتوری شاه نقش فعال ایفا کرد.
این مورخ و نویسنده برجسته ادامه داد: آمریکا بهخوبی میدانست که جمهوری اسلامی ایران، هم به سلطه آمریکا «نه» میگوید و هم در برابر اردوگاه شرق یعنی شوروی نیز ایستادگی میکند. همین مسئله موجب شد تا از همان سالهای ابتدایی، پروژه «بومیسازی جنگها» در دستور کار آمریکا قرار بگیرد؛ الگویی ویتنامی برای شعلهور کردن جنگهای نیابتی در منطقه. عراق، نمونه بارز این طرح بود که با حمایت مستقیم آمریکا و تحریک صدام و عوامل داخلی نظیر شاپور بختیار وارد فاز تهاجم شد.
وی رژیم صهیونیستی را پایگاهی نظامی، اطلاعاتی و تروریستی برای آمریکا در غرب آسیا دانست و گفت: اسرائیل همزمان که نقطه قوت آمریکاست، نقطهضعف راهبردی آن نیز محسوب میشود. هیمنهای پوشالی که بر پایه خشونت، ترور و جاسوسی بنا شده و به تعبیر ترامپ، کشورهای عربی را در جایگاه «گاو شیرده» تنزل داده است.
شهاب با اشاره به وضعیت سیاستمداران آمریکایی گفت: تصور اینکه تغییر چهرههایی مانند ترامپ یا بایدن یا حتی کاملاً هریس، تفاوت بنیادینی در سیاست خارجی آمریکا ایجاد کند، سادهلوحی است. بایدن که ژست خستگی و انفعال میگیرد، در واقع عمیقاً در ساختار تصمیمگیری مشارکت دارد. دولت او در جنگ اخیر غزه، با وجود ادعاهای حقوق بشری، شدیدترین حمایتها را از کشتار مردم فلسطین انجام داد و عملاً با رژیمی تروریستی همدست شد.
وی با انتقاد از بیتفاوتی برخی دولتهای منطقه، گفت: متأسفانه هنوز برخی کشورها متوجه عمق خطر صهیونیسم نشدهاند و گمان میکنند که جمهوری اسلامی، آخرین هدف این رژیم است؛ درحالیکه تاریخ نشان داده هر جا زمینه برای نفوذ و سلطه فراهم باشد، رژیم صهیونیستی و متحدان غربی آن، وارد میشوند.
شهاب سپس مروری بر جنگهای گذشته داشت و گفت: در سال ۱۹۴۸، اغلب دولتهای عربی از جمله مصر، اردن، سوریه و عربستان وارد جنگ با اسرائیل شدند، اما نبود انسجام، ضعف راهبردی و نفوذ نیروهای انگلیسی در ارتشها، موجب شکست شد. پس از آن، با حمایت بیقیدوشرط آمریکا، فرانسه و انگلستان، اسرائیل به پیشرفتهترین تجهیزات نظامی مجهز شد و با بمباران ناگهانی پایگاههای هوایی کشورهای عربی در سال ۱۹۶۷، مجدد پیروز میدان شد.
وی افزود: در سال ۱۹۷۳، مصر تلاش کرد با آمادگی بیشتر، توازن را تغییر دهد، اما حمایتهای آشکار و پنهان قدرتهای غربی، از جمله رژیم شاهنشاهی ایران، مانع از تحقق پیروزی واقعی شد. حتی فرمانده نیروی هوایی شاه، در خاطراتش اعتراف میکند که مسیر کمک هوایی شوروی به مصر را مسدود کردند تا عربها شکست بخورند.
این مورخ و پژوهشگر با تحلیل شرایط امروز، تأکید کرد: اکنون، در جنگ اخیر، برخی جوانان میپرسند چرا همه موشکها به اهداف نخوردهاند؟ در جنگ موشکی با برد ۱۴۰۰ کیلومتر و وجود چند سامانه دفاعی، همین که موشکها به میدان برسند، یک پیروزی راهبردی است. این یعنی عبور از سامانههای پیشرفته و دفاع چندلایه دشمن و اثبات توانمندی علمی و نظامی ایران.
شهاب با اشاره به تفاوت ایران با سایر کشورها در جنگ اخیر گفت: برخلاف کشورهای منطقه که صرفاً مصرفکننده فناوری هستند، جمهوری اسلامی توانسته با اتکا به دانشمندان داخلی، فناوری مستقل تولید کند و حتی در رقابت با تجهیزات فرانسوی و پاکستانی نیز برتری پیدا کند. این دستاورد نشان میدهد که ما نهتنها در عرصه نظامی، بلکه در حوزه تکنولوژی نیز جلوتر از دیگران هستیم.
وی در پایان اظهار داشت: جنگ اخیر، آغاز فروپاشی هیمنه پوشالی اسرائیل بود. حالا خود مردم اسرائیل، نتانیاهو را بهخاطر ورود به جنگی بینتیجه و پرهزینه، زیر سؤال خواهند برد. شکست در این جنگ، قدرت و اعتمادبهنفس را به محور مقاومت بازگرداند و بسیاری از دولتهای منطقه که زباندرازی میکردند، بهزودی در موضع انفعال قرار خواهند گرفت. آینده از آنِ مقاومت است.