به گزارش مجله خبری نگار،ژانرهای علمی تخیلی و ترسناک زوجی هستند که پیوندشان را در آسمانها بستهاند، زیرا این دو ژانر پیوسته در کنار هم قرار میگیرند تا برخی از بهترین سریالهای تلویزیونی تمام دوران را خلق کنند. با توجه به اینکه جنبه علمی تخیلی چیزها دری را به روی تعدادی از مضامین یا روایتهای تفکر برانگیز باز میکند و وحشت بر جذابیت ویرانگر و ترسناک یک سریال میافزاید، ترسناکهای علمی تخیلی برخی از سرگرم کننده ترین، جذابترین و مسحور کنندهترین برنامهها هستند. در ادامه این مطلب شما را با ۱۰ مورد از بهترین سریالهای علمی تخیلی ترسناک آشنا خواهیم کرد.
۱۰- Helix (۲۰۱۴- ۲۰۱۵)
۹- From (۲۰۲۲- تاکنون)
۸- The Outer Limits (۱۹۹۵- ۲۰۰۲)
۷- The Last Of Us (۲۰۲۳- تاکنون)
۶- Love Death & Robots (۲۰۱۹- تاکنون)
۵- Stranger Things (۲۰۱۶- تاکنون)
۴- Twin Peaks (۱۹۹۰-۱۹۹۱، ۲۰۱۷)
۳- Dark (۲۰۱۷- ۲۰۲۰)
۲- The X-Files (۱۹۹۳-۲۰۰۲، ۲۰۱۶- ۲۰۱۸)
۱- The Twilight Zone (۱۹۵۹-۱۹۶۴)
در حالی که سریالهای پسا آخرالزمانی مانند مردگان متحرک سرنوشت جامعهای را به نمایش میگذارند که در اثر شیوع زامبیها نابود شده است، هلیکس یا مارپیچ برای کسانی که به تلاشهای پیشگیرانه برای جلوگیری از وقوع چنین رویدادهایی علاقمند هستند، جذابیت دارد. در مورد تیمی از دانشمندان مرکز کنترل و پیشگیری از بیماریها (CDC) در یک مرکز تحقیقاتی قطب شمال که در حال بررسی یک شیوع بالقوه فاجعهبار هستند، هلیکس بر روی یک تیم کوچک که وارد یک وضعیت مرگ یا زندگی میشوند تمرکز دارد که اثرات موجی برای آینده بشر در کلیت آن در پی دارد.
متأسفانه هلیکس خیلی زود لغو شد و یک دوره کوتاه و ناامیدکننده انتشار با تنها دو فصل داشت. با این حال، در پی شیوع جهانی و بزرگ ویروس کووید-۱۹، برداشت واقع بینانه آن در مورد یک وضعیت اضطراری ویروسی ویرانگر جامعه، به طرز تکان دهندهای مرتبط به نظر میرسد. با تعلیق باورنکردنی، شخصیت پردازی قوی، و جهان سازی استثنایی، پیچ و خمهای هلیکس آن را به یک سریالی ترسناک علمی تخیلی نادیده گرفته شده و جذاب تبدیل کرد.
From واقعاً یکی از هیجانانگیزترین سریالهای علمی تخیلی ترسناک تلویزیون در چند سال اخیر است، در حالی که حس رازآلودگی و افشاگریهای جذاب آن باعث میشود که یک تجربه تماشای خارق العاده را تجربه کنید. پس از دریافت نقدی درخشان از استاد ژانر ترسناک، استفن کینگ، سریال From به عنوان جایگزینی عالی برای سریالهای رازآلود با قابلیت تماشای بی وقفه مانند Lost در نظر گرفته میشود، سریالی که حتی بازیگر نقش مایکل داوسون در این سریال، هارولد پرینو را نیز در نقش اصلی داستان دارد. با پرداختن به شرایط یک شهر کوچک کابوس وار در ایالات متحده که هر کس وارد آن میشود دیگر نمیتواند آنجا را ترک کند، From تماشاگران را در تمام طول روایت خود در حال حدس زدن و ترس نگه میدارد و با هر فصل بعدی رمز و راز بیشتری به داستان اضافه میکند.
از موجودات هولناکی که پس از تاریکی بیرون میآیند تا جنگلهای رعب انگیزی که شهر را احاطه کرده است، From یک جعبه اسرارآمیز است که همچنان عمیقتر میشود و امتیاز باورنکردنی ۹۶ درصد را در راتن تومیتوز به خود اختصاص داده است. در حالی که باید دید From چقدر میتواند خوب روایتهای مرموز خود را پیش ببرد و به نتیجه برساند، بهترین سریالها آنهایی هستند که مسیر جذابی دارند، نه مقصد، و مطمئناً این یکی تا به اینجای کار هیجانانگیز بوده است.
در حالی که نسخه اورجینال The Outer Limits از دهه ۱۹۶۰ به عنوان یک جایگزین لذت بخش برای The Twilight Zone عمل میکرد، در نسخه احیا شده در دهه ۱۹۹۰ بود که این سریال واقعاً خودش را پیدا کرد. این سریال آنتالوژی عمدتاً بر داستانهای علمی تخیلی متمرکز بوده و معمولاً آنها را با عناصر ترسناک ترکیب میکرد تا داستانهای مستقل و کاملی را روایت کند که اغلب دارای پایانی پیچیده هستند. محدودههای بیرونی موضوعات تفکر برانگیز و فلسفی را به گونهای بررسی میکرد که بسیار عمیقتر و جذابتر از سریال اصلی بود.
The Outer Limits با روایت کوین کانوی به عنوان صدای کنترل کننده، بیشتر به داستان و شخصیت پردازی علاقهمند بود تا ستارههای مهمان تاثیرگذار، در حالی که داستانهای ترسناک علمی-تخیلی خلاقانه و منحصر به فردی از وحشت را روایت میکرد. با ترکیبی از پایانهای شاد، غمانگیز و فاجعهبار، بخشی از جذابیت The Outer Limits این است که بینندگان هرگز به طور کامل مطمئن نیستند که از یک قسمت به قسمت بعدی چه چیزی در انتظارشان است.
ساختن یک اقتباس خوب از یک بازی ویدیویی بسیار دشوار است، و نویسندگان سریال The Last of Us زمانی که به دنبال ساخت نسخه خود از یکی از تحسینشدهترین بازیهای پلیاستیشنی تمام دوران بودند، کار بسیار دشواری داشتند که البته نشان داد بهترین گزینهها برای ساخت آن استخدام شدند. به عنوان یک بازی روایتی محور، آخرالزمان زامبیها که در آخرین بازمانده از ما به تصویر کشیده میشود، به دلیل عمق شخصیتهایش و مضامین احساسی پیوند با والدین و فداکاری، با مخاطبان ارتباط برقرار میکند، به این معنی که این مجموعه تلویزیونی وقتی پای شخصیت پردازی رابطه پدر و دختری جوئل و الی در میان باشد، کارهای دشوار و زیادی برای انجام دادن داشت تا بتواند جذابیت نسخه بازی را بازسازی کند.
سریال آخرین بازمانده از ما کاملاً در حد و اندازههای نسخه بازی خود ظاهر شد تا یک سریال ترسناک علمی تخیلی خلق کند که جادویی را که بازی را به چنین ماجراجویی احساسی تبدیل کرده بود، بازسازی کند. با گسترش روایت شخصیتهایی که در بازی دیده میشوند، The Last of Us حتی برای بررسی داستانهای شخصیتهای ثانویه و خلق برخی از بهترین اپیزودهای این ژانر وقت زیادی صرف کرد. این اپیزود از The Last of Us که داستان یک عاشقانه متفاوت پسا آخرالزمانی را در طول ۲۰ سال روایت میکند، بررسی روایتهایی فراتر از داستانهایی بود که پیشتر در نسخه بازی دیده بودیم.
Love Death & Robots عناصر کمدی، ترسناک، علمی تخیلی و فانتزی را در هم میآمیزد و از تصویرسازی مجدد مورد انتظار تیم میلر و دیوید فینچر از فیلم انیمیشن کالت هوی متال بیرون آمد. به عنوان یک سریال آنتالوژی انیمیشنی که هر قسمت حداقل بر روی یکی از مفاهیم عشق، مرگ یا رباتها متمرکز میشود، این نگاه بسیار خلاقانه به تاریخهای جایگزین، زندگی رباتها پس از آخرالزمان، یا طرحهایی برای تسلط بر جهان، یک نگاه اجمالی متنوع و منحصربهفرد به مفاهیم علمی تخیلی مبتنی بر وحشت دارد.
عشق، مرگ و رباتها با خشونت، طنز و احساسات فراوان، جذابیت Black Mirror را به یاد میآورد، در حالی که در یک بسته انیمیشنی بسیار شیک قرار گرفته است. در حالی که برخی از قسمتها مفاهیم خود را بهتر از بقیه ارائه میکنند، اما تمایل این سریال برای بیان داستانهای خلاقانه و مستقل در قسمتهایی که گاهی بیش از چند دقیقه نیستند، پتانسیل دنیای استریمینگ برای کنار گذاشتن قوانین از پیش تثبیت شده در مورد طول روایتهای بصری را به رخ کشید. Love Death & Robots یک تماشای سرگرمکننده است که برای بینندگان عاشق روایتهای علمی تخیلی یا ترسناک، جذاب خواهد بود.
تعداد محدودی از سریالهای ترسناک علمی تخیلی به اندازه Stranger Things بر فرهنگ عامه تأثیر گذاشتهاند، سریالی که به موفقیت جهانی دست یافته و به یکی از سریالهای شاخص نتفلیکس تبدیل شده است. این سریال بسیار سرگرمکننده با سطحی چشمگیر از جهانسازی، از فیلمهای علمی تخیلی کلاسیک دهه ۱۹۸۰، نوستالژی به سبک اسپیلبرگ و وحشت بدنی فوق العاده ترسناک تأثیر گرفته و سریالی را خلق کرد که با انواع بینندگان ارتباط برقرار میکند. با شروع از داستان رازآلود و جذاب پسربچهای گمشده به نام ویل بایرز در سال ۱۹۸۳، سریال چیزهای عجیب یا چیزهای عجیبتر در ادامه روایت خود بُعد دیگری از دنیا به نام وارونه و یک توطئه بزرگ دولتی از آزمایشهای تکان دهنده را فاش میکند.
Stranger Things از کودک بازیگرانی مانند میلی بابی براون و فین وولفهارد ستارههایی ساخت و اضافه شدن وینونا رایدر به عنوان یک ستاره دهه ۸۰ به فهرست بازیگران|، به زیبایی نوستالژیک آن افزود. با هر فصل، چیزهای عجیب جذابیت بیشتری به دنیای شوم Upside Down میبخشید، در حالی که ساکنان هاوکینز، ایندیانا، با تهدیدات ماوراء الطبیعی فزایندهای مواجه میشوند. بهعنوان یک داستان دوران بلوغ که بینندگان نتفلیکس را برای نزدیک به یک دهه مجذوب خود کرده است، دیدن اینکه سرانجام این سریال در فصل پنجم و در آخرین فصل بسیار مورد انتظارش در سال ۲۰۲۵ چگونه به پایان میرسد، بسیار هیجان انگیز خواهد بود.
معمای سریالی که در Twin Peaks دیده میشود، واقعاً تلویزیون را متحول کرد و یکی از اولین نمونههای یک سریال تلویزیونی با روایت واقعاً مرموز بود. در حالی که بینندگان هر هفته مشتاقانه برای کشف رمز و راز اینکه چه کسی لورا پالمر را کشته، تلویزیون هایشان را روشن میکردند، به آرامی وارد دنیای سورئال و رویای گونه خلق شده توسط دیوید لینچ و مارک فراست میشدند. با تمرکز بر یک داستان در حال افشا که در هر قسمت پیچیدهتر میشود، ماهیت پیشگامانه روایت آرام سوز تویین پیکس بعداً در همه نوع سریال موفقی، از سوپرانوز تا یک مکان خوب تقلید شد.
در حالی که Twin Peaks در بطن خود یک درام معمایی بود، این سریال جنبههای ترسناک، علمی تخیلی و حتی عاشقانه و آبکی را در هم آمیخت تا سریالی را خلق کند که شباهت زیادی به هیچ چیز قبلی نداشت. ماهیت ترسناک علمی تخیلی تویین پیکس با ادامه سریال بیشتر مشخص شد و فصل سوم احیا شده، با عنوان فرعی بازگشت، برخی از مناقشه برانگیزترین و تکاندهندهترین تصاویری را که تا به حال در تلویزیون دیده شده بود، ارائه داد. به عنوان نقطه اوج کل مجموعه آثار دیوید لینچ، Twin Peaks یک شاهکار داستان سرایی رازآلود بود و سریالهای بعدی بی شماری وجودشان را مدیون میراث آن هستند.
Dark یک سریال آلمانی باورنکردنی و دیوانه کننده در مورد سفر در زمان بود که برای باور کردنش واقعا باید آن را تماشا کنید. با خطوط زمانی متعددی که نیاز به توجه کامل و تزلزل ناپذیر هر مخاطبی برای درک نسبی شان دارد، آنچه به عنوان یک درام معمایی درباره ناپدید شدن یک پسر جوان شروع شد به یک داستان وسیع و بین نسلی تبدیل شد که تاریخ کامل وجود شخصیت خود را بررسی میکند. سریال تاریک از طریق خرده سرنخهای روایی که بهدقت جای گذاری شده بودند، به اندازهای پیچیده بود که بینندگان را تا انتها در حال حدس زدن نگه میدارد، اما آنقدر خوب طرحریزی شده و سازماندهی شده بود که هیچوقت احساس نمیکنید ابهاماتی بی دلیل در آن وجود داشته و بیخود چنین پیچیده شده است.
از طریق مضامین عمیقاً فلسفی اخلاق و سرنوشت، سه فصل سریال تاریک به عنوان یک روایت موفق آرام سوز و مملو از شخصیتهای با پرداخت بی نقص و کامل توسعه یافت. به عنوان یکی از بهترین سریالهای تلویزیونی دوران مدرن، کسانی که معمولاً با سریالهای تلویزیونی خارجی رابطه خوبی ندارند، باید به خود لطف کنند و برای این سریال استثنایی آلمانی استثنا قائل شوند. تاریک یکی از معدود سریالهایی است که میتوان گفت در هر فصل بهتر میشود و تجربهای بسیار اقناع کننده و تامل برانگیز است.
شیوهای که The X-Files داستانهای هیولای هفته را با اسطوره شناسی غنی و دائما در حال توسعه ترکیب کرد، آن را به یکی از نمادینترین سریالهای تلویزیونی دهه ۱۹۹۰ تبدیل نمود. با با روایت ماجراجوییهای دو مامور ویژه اف بی آی به نامهای فاکس مولدر (دیوید داچوونی) و دانا اسکالی (گیلیان اندرسون)، فلسفههای ناهماهنگ این زوج باعث شد تا ترکیبی برنده از یک باورمند واقعی و یک شکاک شکل بگیرد که مجبور به همکاری در مورد پروندههای ماوراء الطبیعه هستند. از سریالهای اورجینال، فیلمها، بازسازیها و اسپینآفها، فرنچایز The X-Files یکی از موفقترین داراییهای ژانر ترسناک علمی تخیلی تمام دوران است.
از شکار هیولاها گرفته تا نجات غیرنظامیان بی گناه از توطئههای دولتی مرتبط با حمله فضاییها را شامل میشود، پروندههای مجهول از سریالهای ترسناک علمی تخیلی کلاسیکی که قبل از آن ساخته شده بود الهام گرفت و نشانههای زیادی از Twin Peaks و The Twilight Zone را میتوان در آن یافت. در حالی که طول عمر این سریال بدان معنا بود که چندین فراز و نشیب را پشت سر گذاشته، در بهترین دورانش، پروندههای مجهول یکی از جذابترین و رضایت بخشترین سریالهای تلویزیونی است که تا کنون ساخته شده.
وقتی بهترین سریالهای ترسناک علمی تخیلی را در نظر میگیریم، ضروری است که The Twilight Zone را به عنوان پدربزرگ همه آنها در نظر بگیریم. این سریال آنتالوژی تاثیرگذار با ترکیبی از علمی تخیلی، فانتزی، ترسناک و درام، اساس همه سریالهای این ژانر، از Black Mirror گرفته تا وحشت بدنی که در The Substance دیده میشود، را ایجاد کرد. زاییده ذهن خلاق راد سرلینگ، شورانر و نویسنده اصلی سریال، منطقه گرگ و میش نه تنها در زمان انتشار خود محبوب بود، بلکه از این خاستگاهها فراتر رفته و به طور کلی به عنوانی اختصاری برای اتفاقات عجیب یا غیرعادی تبدیل شده است.
منطقه گرگ و میش در شش دهه پس از پخش سریال اورجینال، هنوز هم سریالی است که قابل درک و ارتباط گیری است، و سریالهای بی شماری از آن زمان تلاش کردهاند تا از جذابیت غیرقابل انکار این سریال تقلید کنند. با اپیزودهای عمیقاً فلسفی که موضوعات علمی تخیلی و ترسناک را با سطحی از عمق بررسی میکردند که قبلاً در تلویزیون دیده نشده بود، پایانهای پیچیده و پیامهای تکان دهنده بسیاری از بهترین اپیزودهای این سریال همچنان به عنوان شاهکارهای نویسندگی دنیای تلویزیون باقی ماندهاند. بهترین قسمتهای The Twilight Zone امتحان خود را در طول زمان پس دادهاند و کسانی که به داستانهای ترسناک علمی تخیلی علاقه دارند باید به عقب بازگشته و این سریال کلاسیک را تماشا کنند.
منبع:روزیاتو