به گزارش مجله خبری نگار، سریال تلماسه: پیشگویی (Dune: Prophecy) با کاوش بیشتر در بسیاری از خاندانها و جناحهای لندسراد، به فیلمهای Dune ساخت دنی ویلنوو متصل میشود. پایان قسمت ۱ Dune: Prophecy هر یک از شخصیتهای اصلی سریال را مشخص کرد، در حالی که داستانی را روایت میکند که بیش از ۱۰،۰۰۰ سال قبل از تولد پل آتریدیز رخ میدهد. با این حال، طبیعتاً شخصیتهای تلماسه: پیشگویی به فیلمها پیوند میخورند که زمینهای ارزشمند به چشمانداز سیاسی لندسراد، هیئت حاکمهای که خاندانهای بزرگ را نمایندگی میکند، اضافه میکنند.
بسیاری از این خاندانهای بزرگ با پایان قسمت دوم Dune: Prophecy معرفی شدهاند، در حالی که اعضای این خاندانها نقشهها، معاملات، جنگها، پیمانهای ازدواج و سایر عناصر سیاسی را برای تحکیم یا افزایش قدرت خود دنبال میکنند. از انجمن خواهری در کانون داستان سریال که در حال مبارزه با پیشبینی مشهور است گرفته تا دزموند هارت مرموز داستان، این سریال از لحاظ تعداد دستهها و گروههای مختلف که برای به دست آوردن کنترل امپراطوری با هم درگیر میشوند، چیزی کم ندارد. این درگیریها نه تنها به خودی خود یک داستان پیش درآمدی قوی خلق میکند، بلکه چیزهای بسیاری در مورد این خانوادهها در طی هزاران سال بعد را نیز به مخاطب میآموزد. در ادامه این مطلب قصد داریم شما را با ۶ خاندان اصلی و مهم در سریال تلماسه: پیشگویی آشنا کنیم.
جناح اصلی در داستان سریال Dune: Prophecy، خاندان بنه جسریت است. در دنیای تلماسه، بنه جسریت دستهای از زنان هستند که از لحاظ روحی، ذهنی و بدنی برای انجام مجموعهای متنوع از تواناییها آموزش دیدهاند، تا جایی که اکثر افراد دیگر در امپراطوری آنها را جادوگر مینامند. فراتر از این ها، بنه جسریت با سیاست نیز آشنا بوده و متعهد شدهاند که به خاندانهای بزرگ کمک کنند، و هر خانواده عضوی از انجمن خواهری را به عنوان مشاور در کنار خود دارد.
با این حال، همانطور که در فیلمهای Dune نشان داده شد و بیشتر در Dune: Prophecy به مخاطبان نشان داده شد، بنه جسریت انگیزههای پنهان دیگری نیز دارند. سریال تلماسه: پیشگویی اینها را از طریق شخصیت اصلی داستان، والیا هارکونن، مادر اعظم این گروه نشان میدهد. هدف والیا برقراری نظم کامل در کهکشان از طریق اعمال نفوذ دقیق بر خاندانها و دودمانهای خونی آنها است که در نهایت منجر به داستان کویزاتس هادراخ در Dune در قالب شخصیت پل آتریدیز میشود. از طریق دسیسههای سیاسی خود، بنه جسریت اساساً در پشت پرده بر امپراطوری حکومت میکنند، همانطور که در Dune: Prophecy، Dune: Part One و Dune: Part Two کاملاً مشخص شده است.
یکی از اولین خاندانهای بزرگ که تایید شد بخشی از Dune: Prophecy است، خاندان هارکونن است. فاش شده است که مادر اعظم بنه جسریت، والیا، خود یک هارکونن است و همینطور خواهرش تولا. بنابراین، خاندان هارکونن خواسته یا ناخواسته تأثیر زیادی بر داستان Dune: Prophecy دارد، علیرغم اینکه والیا و تولا صرفاً به نفع بنه جسریت فعالیت میکنند. علاوه بر این دو نفر از شخصیتهای اصلی سریال تلماسه: پیشگویی، تنها اشارههای کوتاهی به خاندان هارکونن- و حضور جزئی یکی از نمایندگان این خانواده- در دو قسمت اول سریال وجود داشته است.
در رابطه با نحوه پیوند خاندان هارکونن به فیلمهای تلماسه، نوادگان خاندان هارکونن در سریال تلماسه: پیشگویی به مخالفان اصلی پل آتریدیز در داستانهای آینده تبدیل میشوند. این خاندان هارکونن است که توسط امپراتور شادام چهارم در اولین فیلم تلماسه به آنها دستور داده میشود که آراکیس را ترک کند، اما بعداً بازگشته و خانواده آتریدیز را از بین میبرند. خاندان هارکونن مدتهاست که رقیب آتریدیز بوده است، چیزی که از طریق ولادیمیر هارکونن، رابان و فید-روثا در فیلمهای Dune به مخاطب گفته میشود. از قضا، پل آتریدیز خودش یک هارکونن است، مانند مادرش جسیکا، که نشان میدهد این خاندان بزرگ چقدر برای این فرنچایز اهمیت دارد.
خاندان ریچس در همان ابتدای داستان سریال تلماسه: پیشگویی معرفی میشود. این خاندان به دنبال بستن یک پیمان ازدواج با خاندان کورینو است که آنها را به مقر قدرت در امپراطوری نزدیکتر میکند. در ازای آن، خاندان ریچس به خاندان کورینو برای ایمن کردن سیاره آراکیس در برابر شورشیان شبه نظامی که تولید ادویه (اسپایس) را تهدید میکنند، پیشنهاد حمایت نظامی میکند. با این حال، مرگ شاهزاده جوان ریچس قبل از عروسی موجی از شوک را به امپراطوری وارد نموده و کل داستان Dune: Prophecy را آغاز میکند.
سریال Dune: Prophecy که داستان آن حدود یک قرن پس از جنگ ماشینی تلماسه رخ میدهد، خاندان ریچس را از فیلمها مهمتر به نمایش میگذارد. خاندان ریچس به خاطر ساخت ماشینها شهرت دارد، موضوعی که تنش قابل توجهی را در ماجراهای این سریال پیشدرآمدی ایجاد میکند، زیرا اکثر خاندانها از جنگ ماسینی به شدت متضرر شده و آسیب دیدهاند. همانطور که اشاره شد، خاندان ریچس اصلاً نقش زیادی در فیلم تلماسه بازی نمیکند، اگرچه با آتریدیزها دارند. لتو آتریدیز، پدر پل در فیلمهای Dune، پسر زنی از خاندان ریچس بود که این خاندان از سریال تلماسه: پیشگویی را به داستان لسان الغیب گره میزند.
همانطور که گفته شد، خاندان بزرگ دیگری که در جریان پیمان ازدواج با خاندان ریچس در تلماسه: پیشگویی دیده میشود، خاندان کورینو است. خاندان کورینو قدرتمندترین خاندان بزرگ در کل امپراطوری و مقر قدرت آن بوده و این موقعیت را برای بیش از ۱۰،۰۰۰ سال بین Dune: Prophecy و Dune حفظ کرده است. رهبر خاندان کورینو در سریال، جاویکو کورینو است، که قصد انجام اتحادی با خاندان ریچس را دارد، در حالی که در فکر مقابله با شورش در سیاره آراکیس است.
خاندان کورینو، مانند خاندان هارکونن، به دلیل رقابتش با خاندان آتریدیز، پیوند بزرگی با فیلمهای Dune دارد. در فیلم تلماسه، رهبر خاندان کورینو طرحی را برای از بین بردن آتریدیها و توقف قدرت گرفتن لتو ترتیب میدهد. با این حال، او موفق به کشتن پل آتریدیز نمیشود و به داستان Dune: Part Two منجر میشود که در آن خاندان کورینو به عنوان مقر سلطنتی امپراطوری جایگاه خود را از دست میدهد. با تثبیت قدرت اولیه خود در Dune: Prophecy، سقوط خاندان کورینو در فیلمهای Dune بیش از پیش برای این فرنچایز مهم و تاثیرگذار میشود.
Dune: Prophecy در داستان پیچیده خود نیز فضایی برای پرداختن به خاندان آتریدیز پیدا میکند. اگرچه در دو قسمت اول به اندازه خاندان ریچس و کورینو برجسته نیست، نقش خاندان آتریدیز در داستان بدون شک رشد خواهد کرد. این خاندان از طریق شخصیت کیران آتریدیز، استاد شمشیرزنی خاندان کورینو، در این سریال پیش درآمدی بررسی خواهد شد. کیران مسئول امنیت خاندان کورینو است، اما مخفیانه بخشی از یک حلقه شورشی بوده که مسئول قیام در آراکیس است. علاوه بر این، کیران به دختر امپراتور جاویکو، ینز، شاهزاده خانمی که قرار بود قبل از مرگ شاهزاده جوان ریچس با او ازدواج کند، علاقه دارد. همچنین این سریال نشان میدهد که یکی از اعضای خانواده آتریدیز در جریان جنگ ماشینی دلاورهای بسیار کرده و اکنون با نام یک قهرمان شناخته میشود.
از میان تمام خاندانهای بزرگ در تلماسه: پیشگویی، خاندان آتریدیز آشکارترین ارتباط را با فیلمهای تلماسه دنی ویلنوو دارد. تلماسه: قسمت اول و تلماسه: قسمت دوم به طور کامل بر داستان پل آتریدیز و ماجراهای پرفراز و نشیب او برای تبدیل شدن به کویزاتس هادراخ تمرکز دارد، علیرغم اینکه قصد بنه جسریت کاملا، چیز دیگری است. Dune: Prophecy در حال ترسیم تاریخچه روابط بین خاندان آتریدیز و بنه جسریت است، در حالی که والیا در اپیزود دوم از فریب امپراطور توسط کیران آتریدیز مطلع میشود.
آخرین جناح اصلی در داستان سریال Dune: Prophecy اصلاً یک جناح نیست، بلکه یک مرد است: دزموند هارت. هارت به عنوان سربازی معرفی میشود که از حمله کرم شنی جان سالم به در برده است، چیزی که این فرنچایز بارها نشان داده تقریباً غیرممکن است. در دو قسمت اول سریال، هارت فردی بی هدف، مرموز و خطرناک نشان داده شده است. او میگوید که به امپراطوری متعهد است و به همین خاطر میخواهد بنه جسریت را نابود کند، با این حال انگیزههای واقعی او پنهان میماند و جادوی تاریک او که ظاهراً نتیجه جان سالم به در بردنش از دست شای هولود است، بسیار ترسناک و مبهم به نظر میرسد.
بیش از هر شخصیت دیگری در سریال تلماسه: پیشگویی، دزموند هارت مرموزترین شخصیت است. نه تنها مشخص نیست که او چگونه در داستان سریال قرار میگیرد و واقعاً چه میخواهد، بلکه ارتباط کمی با فیلمهای تلماسه نیز دارد. هارت نامی نیست که با هیچ یک از خاندانهای اصلی در Dune مرتبط باشد، به این معنی که تنها پیوندی که این سرباز با فیلمها دارد، تجربیات او در مورد آراکیس است. همانطور که اطلاعات بیشتری در مورد دزموند هارت در Dune: Prophecy فاش میشود، ممکن است ارتباط قوی تری از او با خانوادههای تلماسه پیدا شود. تا آن زمان، شخصیت دزموند هارت یک راز بی سرنخ باقی میماند.
منبع:روزیاتو