کد مطلب: ۶۸۳۰۶۲
۱۱ شهريور ۱۴۰۳ - ۰۷:۲۱

بی‌بی کودک‌کش در تله خودرو‌های انفجاری سربازان کرانه

انجام دو عملیات پیچیده سربازان مقاومت در شهر الخلیل، در جنوب کرانه باختری رود اردن، سوالات زیادی را برانگیخته است.

به گزارش مجله خبری نگار، انجام دو عملیات پیچیده سربازان مقاومت در شهر الخلیل، در جنوب کرانه باختری رود اردن، سوالات زیادی را برانگیخته است. جمعه شب، مبارزان فلسطینی در نخستین عملیات با زیرگرفتن ماموران در ورودی شهرک صهیونیست‌نشین «کارمی تزور» وارد آن شده و صهیونیست‌های حاضر در محدوده را به گلوله بستند. صهیونیست‌ها ادعا می‌کنند در این عملیات دو شهرک‌نشین زخمی شده‌اند. در عملیات دوم، اما اتفاقی نگران‌کننده‌تر برای صهیونیست‌ها رخ داد، زیرا یک خودروی بمبگذاری‌شده در یک پمپ‌بنزین در شهرک «گوش عتصیون» منفجر شد که در پی آن دست‌کم چهار صهیونیست از جمله فرمانده تیپ امنیتی این منطقه زخمی شدند. این اقدامات بر دو اساس توسط محور مقاومت در دستور کار قرار گرفته‌اند. فعال‌تر شدن کرانه باختری در وهله نخست برای کاستن از فشار‌ها بر جبهه غزه است، اما در وهله دوم برخی اقدامات برای حفظ موازنه در داخل این منطقه. درحالی‌که صهیونیست‌ها درصدد سرکوب مقاومت در شمال کرانه باختری و در شهر جنین هستند، مبارزان مناطق جنوبی کرانه، در شهر الخلیل بر شدت اقدامات خود می‌افزایند تا صهیونیست‌ها در تمرکز بر نقاط ثقل مقاومت در منطقه ناکام بمانند. تحرکات جدید محور مقاومت از منطقه کرانه باختری معانی ویژه‌ای دارد که در ادامه به آنها پرداخته شده است: 

۱. توانمندی اقدامات علیه رژیم‌صهیونیستی در کرانه باختری موجود بوده و این ظرفیت‌ها به تناسب شرایط رونمایی می‌شوند. 

۲. اقدامات در کرانه باختری بیشتر به صورت زیرگیری با خودرو، سلاح سرد و تیراندازی با تفنگ بوده، اما انفجار کامیونت در تل‌آویو و یک خودرو در پمپ بنزینی در الخلیل نشان می‌دهد حالا خودرو‌های بمب‌گذاری شده به عرصه وارد شده‌اند. این اتفاق حتی نسبت به عملیات‌های بمب‌گذاری قبلی که توسط کیف‌ها و محموله‌های قابل حمل توسط یک نفر رخ می‌داد، متفاوت است. میان انفجار کامیونت بمب‌گذاری در تل‌آویو در شامگاه ۲۸ مرداد تا انفجار خودرو بمب‌گذاری شده در پمپ بنزینی در الخلیل در تاریخ ۹ شهریور تنها ۱۲ روز فاصله است. 

۳. عملیات‌ها در مکان و زمان‌های خاصی روی داده‌اند. عملیات‌های تل‌آویو به لحاظ مکانی دارای اهمیت بود و در محلی انجام شد که همواره درجه بالایی از حفاظت امنیتی وجود دارد. البته عملیات‌های تل‌آویو در ۲۸ و ۲۹ مرداد به دلیل حضور آنتونی بلینکن، وزیرخارجه آمریکا دارای اهمیت زمانی نیز بود، اما ثقل اهمیت آن به مکان انفجار‌ها باز می‌گشت. انفجار خودرو در الخلیل، اما بیشتر از همه به لحاظ زمانی اهمیت داشت. این عملیات هنگامی صورت گرفت که رژیم تمرکز امنیتی-نظامی خود را برای سرکوب کرانه باختری بر این منطقه متمرکز کرده بود. 

۴. کرانه باختری محل حضور گروه مهمی از طرفداران راست افراطی در رژیم‌صهیونیستی است؛ به‌گونه‌ای که ایتمار بن گویر، وزیر امنیت داخلی و بتزلل اسموتریچ، وزیر دارایی که همزمان در پستی مضاعف، شخص دوم وزارت دفاع نیز به شمار می‌رود، در شهرک‌هایی از کرانه باختری سکونت دارند. تشدید فشار به این شهرک‌نشینان می‌تواند فشاری قابل توجه به راست‌های افراطی وارد کند. 

۵. با وقوع جنگ طوفان الاقصی، با ابزار‌های نظامی مناطق مختلفی از فلسطین اشغالی به بی‌ثباتی کشیده شدند. غلاف غزه با حملات گروه‌های مقاومت حاضر در نوار غزه بی‌ثبات شد. بندر ایلات در جنوبی‌ترین نقطه با حملات یمن و سپس عراق به تشنج کشیده شد. نوار شمالی و سپس الجلیل و جولان، با حملات حزب‌الله وارد چالش شدند. کرانه نیز در ترکیبی از اقدامات گروه‌های مقاومتی و حملات خارجی ازجمله توسط مقاومت عراق، ناآرام شدند. تنها منطقه تقریبا آرام ساحل غربی است که از حیفا تا تل‌آویو کشیده شده است. این منطقه در قالب جنگ طوفان الاقصی هدف راکت‌های مقاومت غزه قرار گرفته، اما تحول جدید در رابطه با این منطقه، هدف‌گیری آن از سوی محور مقاومت در خارج از غزه و پیوسته شدن حملات است. با حمله روز ۲۹ تیر ماه یمن به وسیله یک فروند پهپاد انتحاری به تل‌آویو، مرحله کشیده شدن جنگ و تثبیت آن در ساحل غربی آغاز شد. این مرحله به میزانی برای صهیونیست‌ها دشوار است که آنان برای جلوگیری از این روند دست به بمباران بندر الحدیده، ترور فواد شکر، فرمانده نظامی حزب‌الله در ضاحیه بیروت و اسماعیل هنیه، رئیس دفتر سیاسی حماس در تهران زدند. 

۶. در کرانه باختری علاوه‌بر اقدامات مسلحانه، شورش مردمی نیز می‌تواند برای صهیونیست‌ها برخلاف غزه، وحشت‌آفرین باشد. صهیونیست‌ها در غزه وظیفه اداره خدماتی و امنیتی را برعهده ندارند، اما در کرانه باختری به اشکال مختلف چنین وظیفه‌ای دارند. 

۷. فعال شدن کرانه در بحبوحه کمبود نیرو، تشدید سیاست‌های سرباز‌گیری و ایجاد تیپ‌ها و لشکر‌های جدید، می‌تواند برای تل‌آویو فاجعه‌آفرین باشد. ارتش رژیم‌صهیونیستی دست‌کم قصد دارد دو تیپ یا لشکر جدید تشکیل دهد. نخستین درخواست مربوط به تشکیل لشکری برای جبران کمبود‌های کلی است که به ۱۰ هزار نیرو نیاز دارد که ۴۸۰۰ نفر آنها به دلیل کمبود نیرو باید از حریدی‌ها جذب شوند. حریدی‌ها که به شرط خواندن تورات از ابتدای تاسیس رژیم‌صهیونیستی از خدمت سربازی معاف بوده‌اند به این تصمیم اعتراض داشته و تظاهرات خود را به خیابان‌ها کشانده‌اند. لشکر دوم که در هفته‌های اخیر مطرح شده، برای دفاع از مرز با اردن ضروری دانسته شده است. برای فهم بهتر موضوع باید شناختی از ساختار نیروی زمینی ارتش صهیونیست‌ها داشت. این نیرو دارای یگان‌های رزمی و یگان‌های منطقه‌ای است. لشکر ۹۸ یا تیپ گولانی که بخشی از لشگر ۳۶ زرهی است، جزئی از یگان‌های رزمی به شمار می‌روند که می‌توانند در همه مناطق عملیاتی جنگیده و به نوعی قابلیت تحرک دارند. در مقابل برخی از یگان‌ها به دفاع منطقه‌ای مربوط بوده و تنها در همان محدوده مستقرند. یگان دفاعی جولان و لشکر‌های غزه و کرانه در این دسته جای می‌گیرند. درحالی‌که یگان‌های رزمی نیرو‌های خود را به شکل مستقیم جذب می‌کنند، یگان‌های دفاعی به موازات تامین نیروی مستقیم، بخشی از نیاز خود را با به خدمت گرفتن سربازان یگان‌های دیگر تامین کرده و حتی برخی واحد‌های یگان‌های رزمی برای تقویت آنان، به منطقه مزبور اعزام می‌شوند. به‌عنوان مثال تیپ گولانی در حین عملیات ۷ اکتبر دچار تلفات شد، زیرا برای تقویت لشکر غزه عناصری از دو گردان خود را در این منطقه مستقر کرده بود؛ درحالی‌که مقر اصلی این تیپ در شمال فلسطین اشغالی قرار دارد. ایجاد یک لشکر رزمی جدید و یک لشکر منطقه‌ای جدید برای رژیم‌صهیونیستی کاری دشوار است. هرلشکر از سه تیپ تشکیل می‌شود که براساس استاندار‌های ارتش هر تیپ از ۲ تا ۵ هزار نیرو تشکیل شده است. با این‌حال لشکر کرانه باختری به‌عنوان یک یگان منطقه‌ای دارای ۶ تیپ است. در حال حاضر یگان‌های رزمی ارتش رژیم‌صهیونیستی شامل ۱۰ تیپ فعال (سربازانش کادر رسمی ارتش هستند) و ۲۱ تیپ ذخیره (اعضایش مدنی بوده، اما به شکل مضاعف و دوره‌ای به خدمت نظامی می‌پردازند) می‌شود. اگر قرار باشد ۳ تیپ رزمی و بین ۳ تا ۶ تیپ دفاع منطقه‌ای به ساختار ارتش افزوده شود، تل‌آویو که هم‌اکنون نیز وضعیت وخیمی به لحاظ سرباز و استعداد انسانی دارد، با مشکلی عمیق‌تر مواجه خواهد شد. 

۸. با ملتهب شدن اوضاع کرانه باختری و زمین‌گیر شدن ارتش رژیم در آن، بر شدت حملات در دیگر جبهه‌ها افزوده خواهد شد. این شدت یافتن حملات از یک‌سو برای استفاده از فرصت گرفتاری رژیم در کرانه و از سوی دیگر برای حمایت از گروه‌های مقاومت در این منطقه خواهد بود.

۹. فعال شدن جدی کرانه باختری به معنای فعال بودن جبهه پشتیبانی از اردن است. جبهه اردن برای مدت‌ها برای رژیم امن بود، اما امروزه از چند جهت به چالش کشیده شده است. نخست اینکه مرز‌های ۳۰۰ کیلومتری میان اردن و فلسطین اشغالی به محل قاچاق اسلحه و پول تبدیل شده است. دوم آنکه در سایه رشد قوای پهپادی محور مقاومت، عمق ۳۵۰ تا ۴۰۰ کیلومتری در عرض اردن که مابین عراق و فلسطین اشغالی است، دیگر یک حریم امن هوایی برای صهیونیست‌ها نیست. با وجود چالش‌های اردن در حریم هوایی عرضی و در مرز‌های طولی، اردن در مساحت خود نیز برای صهیونیست‌ها احتمالا دردسرساز شود. تقریبا دوسوم جمعیت ۱۰ میلیونی اردن فلسطینی تبارند. از این تعداد بخشی در قالب آواره در اردن حضور دارند. علاوه‌بر فلسطینی‌تباران، قبایل اردنی نیز در ضدیت با رژیم قرار دارند. پیش از این مقاومت عراق تهدید کرده بود دست به تسلیح ۱۲ هزار نفر از طرفداران مقاومت در اردن خواهد زد. با فعال شدن جبهه اردن، رژیم تقریبا در محاصره همه‌جانبه قرار می‌گیرد، مگر در دریای مدیترانه که آن نیز از طریق حملات هوایی ناامن خواهد شد. 

۱۰. التهاب در کرانه باختری و اردن نقش بزرگی در تضعیف پدافند هوایی رژیم ایفا می‌کند. تنش در اردن همراه با تهدید‌های بیرونی می‌تواند امکان استفاده از خاک این کشور برای دفاع هوایی زمین‌پایه از رژیم را از بین ببرد. ایران و عراق نسبت به فعالیت سامانه‌های پدفند هوایی غربی در زمین و هوا برای ساقط کردن پرتابه‌های شلیک شده به سمت رژیم خشمگین‌اند. اگر محور مقاومت قادر باشد با تحرکات زمینی، زمین بازی در اردن را به هم بزند، تحولات مترتب بر آن مانند اغتشاش در آرایش زمینی غرب در عراق و سوریه نیز سوار بر آن شده و عملا دفاع هوایی زمین‌پایه غرب مابین ایران و فلسطین اشغالی به‌طور موثری ضعیف می‌شود. این تضعیف می‌تواند تا حدی پدافند هواپایه غرب را نیز تحت تاثیر قرار دهد؛ به‌ویژه آنکه جنگنده‌های غربی علاوه‌بر پرواز بر فراز خاک اردن، از فرودگاه‌های این کشور برای استقرار هم بهره می‌گیرند. 

۱۱. افزایش شدت آتش لبنان و فعال‌تر شدن جبهه کرانه باختری می‌تواند زمینه‌سازی برای مشغول شدن و غفلت رژیم‌صهیونیستی باشد تا ایران و یمن ضربه‌ای موثر به صهیونیست‌ها وارد کنند.

منبع: فرهیختگان-سیدمهدی طالبی

ارسال نظرات
قوانین ارسال نظر