به گزارش مجله خبری نگار، هر سالمندی ممکن است به دلایلی تنها باشد. در ادامه این مطلب، نکات قابل توجهی درباره ازدواج در دوران سالمندی مطرح میشود.
یک مددکار سالمندان که در آسایشگاه کهریزک کار میکند درباره ازدواج سالمندان میگوید: «بدون هیچ شرایطی این عمل خداپسندانه را تایید میکنم. در درجه اول این ازدواج، چون در سنین بالا و بین افراد با تجربه اتفاق میافتد، هیچ خطر و مشکلی ایجاد نمیکند. از سوی دیگر، با توجه به این که همه سالمندان چه آنها که با فرزندانشان هستند چه آنها که به دلایل مختلف فرزندانشان نمیتوانند با آنها زندگی کرد یا از آنها مراقبت کنند.
تنهایی و نیاز به یک همراه را بیش از سایر مقاطع زندگی خود تجربه میکنند. در شرایطی که همسر فوت کرده باشد دیگر این نیاز تشدید میشود و واقعا نمیتوان انتظار داشت حتی با استخدام یک پرستار تمام وقت مشکلات برطرف شود؛ البته درباره مشکل این ازدواج ها، برخی مطرح میکنند در این سن هر دو طرف پیر هستند
و به قول معروف به فردی نیاز دارند که از خودشان مراقبت کند و در این شرایط، نمیتوانند بار یکی دیگر را هم به دوش بکشند در حالی که همان طور که گفتم این نیاز فقط جسمانی نیست و همین که شما تصور میکنید فرد دیگری هم در خانه حضور دارد که در شرایط اضطرار میتواند به دادتان برسد کافی است و در ضمن حضور این فرد باعث پرشدن خلاء عاطفی و افزایش روحیه و انگیزه میشود.
صدر، روان شناس در این باره میگوید: «تنهایی یا احساس تنهایی آثار بسیار عمیقی بر جای میگذارد و حتی بر میزان خوردن غذا و متابولیسم و تغییرات بیولوژیکی هم موثر است. سالمندان فاقد منابع مجدد دوستی هستند، زیرا بیشتر آنها کار نمیکنند و موقعیت ایجاد روابط دوستانه در فضای کار را ندارند و دوستان هم
سن و سالشان را نیز به نوعی از دست داده اند؛ این مسئله تنهایی آنها را افزایش میدهد. مهمترین ویژگی دوره سالمندی، تنهایی و احساس تنهایی است. مرد یا زنی که در چرخه زندگی، خانه خود را تنها آشیانهای خالی میبیند، به ازدواج نیاز دارد چرا که پیامد این احساس تنهایی، افسردگی است. بهتر است
برای بسیاری از سالمندان که از نظر جسمانی نیاز آنچنان زیادی به دیگران ندارند و فقط از نظر روانی احساس تنهایی میکنند به جای استخدام پرستار به عنوان همدم، شرایط ازدواج را فراهم و آنها را برای یک ازدواج موفق تشویق کنیم. برخی هنجارهای جامعه طوری تعریف شده که اگر یک زن سالمند قصد ازدواج داشته باشد خیلی قابل قبول نیست
در صورتی که این یک هنجار است و ضدارزش نیست. زنها به لحاظ روان شناختی خیلی بیشتر از مردها به حمایت نیاز دارند و در معرض آسیبهای بیشتری هستند به همین دلیل است که باید گفت این هنجار کاملا غلط است. مسئله مهم در ازدواج سالمندی، جبهه گیری فرزندان و نگرش آنها به ازدواج یکی از والدین به ویژه مادرانشان است.
فرزندان چنین سالمندانی باید بدانند که در تحقیقات زیادی ثابت شده است ازدواج سالمندی، استرسهای آنها را کمتر میکند و سالمندانی که در این دوره از زندگی شان ازدواج کرده اند، عمر طولانیتری دارند.»
دکترالستی، جامعه شناس هم ازدواج سالمندان را بدون هیچ قید و شرطی، یکی از پسندیدهترین پدیدههای اجتماعی میداند و میگوید: «ازدواج سالمندان فی نفسه برای استحکام خانواده و از تنهایی درآوردن افراد و کامل کردن انسانها امری نیکوست. عرف ما برای افراد سالمندی که تا به حال ازدواج نکرده اند یا آنها که همسرانشان
را از دست داده اند حقی قائل نمیشود که این امر یک نقطه ضعف و تفکر ارتجاعی است. با توجه به این که یکی از اصلیترین عوامل انگیزشی برای ازدواج در سنین جوانی، نیاز مفرط و غریزه قدرتمند جنسی است به همین علت متاسفانه درصد قابل توجهی از ازدواجها تحت تاثیر آن و بدون لحاظ دیگر شرایط ضروری و لازم برای ازدواج انجام میگیرد و جنبههای مختلف حیات انسانی مانند تفاهم، عاطفه، بخشش، محبت و… تحت الشعاع قرار میگیرد.
مشاهده ازدواجهایی که مبنای اصلی آن چیزی جز جاذبه جنسی است میتواند توجه به وجود جنبههای دیگر و احساس نیاز به آن جنبهها را در انسانها برانگیزد و جوانان نیز میآموزند که میتوانند در زندگی دو نفره و زناشویی به ابعاد متفاوتی از انسانیت توجه و به آن تاکید کرد و حتی بنای بنیان خانواده را بر آنها استوار کرد.»
منبع:اینفو