به گزارش مجله خبری نگار/خراسان-سید خلیل سجادپور: ماجرای سرقتهای سریالی یک دزد سنگدل از افراد بیمار و کهن سالی که به تنهایی زندگی میکنند، هنگامی در مشهد فاش شد که زنی در بولوار طبرسی شمالی، طبق معمول غذایی تهیه کرد و برای پیرمرد بیماری برد که در همسایگی آنها زندگی میکرد. این زن که دید همسایه اش در منزل را باز نمیکند با کلیدی که داشت در را گشود و قدم به درون خانه گذاشت، ولی با صحنه وحشتناکی روبه رو شد که او را درجا میخکوب کرد.
پیرمرد همسایه خون آلود کف اتاق افتاده بود به طوری که گویی نفس نمیکشید! زن جوان هراسان و سراسیمه با اورژانس تماس گرفت و دقایقی بعد پیکر نیمه جان پیرمرد ۷۵ ساله به مرکز درمانی انتقال یافت و با تلاش پزشکان از «مرگ» نجات یافت. او حدود یک هفته در بیمارستان بستری بود و پس از آن که اندکی بهبودی خود را به دست آورد، ماجرای هولناکی را برای پلیس بازگو کرد که از دسیسه شوم یک سارق حکایت داشت.
این مرد کهن سال با طرح شکایتی در مرکز انتظامی ادعا کرد:چند روز قبل برای درمان بیماری ام به یکی از مراکز درمانگاهی رفتم. آن جا بود که جوانی حدود ۳۰ تا ۳۵ ساله در کنارم قرار گرفت و سفره درددل هایش را گشود. او که مدعی بود شغلی پیدا نمیکند و فرزندانش گرسنه هستند، چنان احساسات و عواطف انسانی مرا برانگیخت که چشمانم پر از اشک شد و به حرف هایش گوش دادم. او میگفت:در امور بنایی ساختمان و تاسیسات و کارهای فنی حرفهای است و هر نوع کاری را برای درآمدزایی انجام میدهد تا بتواند شکم گرسنه خانواده اش را سیر کند! از طرف دیگر او خیلی تلاش میکرد تا امور مربوط به دارو و درمان مرا انجام دهد و احترام زیادی به من میگذاشت من هم که با شنیدن سرگذشت تلخ او دلم به حالش سوخته بود، به نوعی سعی کردم به او کمک کنم! طوری که احساس «گدایی» نکند!
به همین دلیل و با آن که خودم وضعیت مالی مناسبی نداشتم به او گفتم منزل من نیاز به ترمیمهای جزئی دارد و میتواند فردا صبح برای رفع این خرده کاریها به منزلم بیاید! طولی نکشید که او طبق قرارمان صبح زود به منزلم آمد و سپس ادعا کرد که نتوانسته صبحانهای برای خودش تهیه کند! این بود که او را به یک اغذیه فروشی بردم تا صبحانه بخورد، ولی نمیدانستم که همه این رفتارها دسیسهای شوم برای یک سرقت وحشتناک است و من طعمه این نقشه هولناک هستم! زمانی که فروشنده اغذیه رمز کارت را برای پرداخت پول از من پرسید بدون تفکر و تامل و با صدای بلند رمزحساب بانکی ام را درحالی بازگو کردم که مرد جوان آن را به خاطر سپرد.
زمانی که به خانه بازگشتیم تا او خرده کاریهای ساختمانی را شروع کند ناگهان چماقی را بالای سرم دیدم که او با تهدید چاقو، ضرباتی را بر سرم زد و من دیگر چیزی نفهمیدم. هنگامی که چشمانم را گشودم در بیمارستان بودم و بعد هم متوجه شدم که آن سارق ناجوانمرد ۱۱ میلیون و ۷۰۰ هزارتومان از حساب بانکی ام خرید کرده و همه پس اندازم را به یغما برده است.
این گزارش حاکی است در همین حال بررسیهای پلیس نشان داد که پیرزن دیگری نیز با این شگرد ناجوانمردانه، طعمه دزد بی رحم شده و همه حقوق بازنشستگی خود را از دست داده است.
این زن کهن سال هم که در یکی از درمانگاههای مشهد با دزد مکار آشنا شده بود، درباره این ماجرای ترسناک به ماموران انتظامی گفت:آن روز که منتظر درمان بودم، جوانی کنارم نشست و بدبختیها و مشکلات زندگی اش را برایم بازگو کرد. او مدعی بود برای یافتن شغل به هر دری زده است، اما همچنان از بیکاری رنج میبرد و نزد خانواده اش شرمنده میشود، این بود که خیلی دلم به درد آمد و تصمیم گرفتم به نوعی به او کمک کنم! من که به تنهایی زندگی میکردم او را به خانه ام بردم و حتی به او مقدار زیادی لوازم دادم تا برای فرزندانش ببرد! آن جوان به گونهای اعتمادم را جلب کرد و با احترام زیاد خریدها و داروهای مرا تهیه میکرد که من رمز کارتم را برای پرداخت وجه خریدها در اختیارش گذاشتم، ولی یک روز او ناگهان با چماق به سرم کوبید و من درحالی به هوش آمدم که روی تخت بیمارستان بودم.
بعد از این ماجرا فهمیدم که آن جوان یک سارق شیاد بود که همه حقوق بازنشستگی ام را از حساب بانکی ام برداشت کرده بود. وقتی به پلیس ۱۱۰ زنگ زدم و شکایتی را در مراکز انتظامی مطرح کردم، تازه فهمیدم که او بعد از به دست آوردن رمز بانکی و جلب اعتمادم، مرا طعمه خود کرده و در حالی که عینک و ماسک به چهره زده، با خرید لوازم از فروشگاهها همه دارایی مرا به یغما برده است...
بنا بر این گزارش، تحقیقات پلیس برای دستگیری این سارق بی رحم که طعمه هایش از مرز «مرگ» به زندگی بازگشته اند در حالی آغاز شده که سرقتهای دزد شیاد با این شگرد رنگ سریالی دارد و پروندههای دیگری نیز در مراکز انتظامی تشکیل شده است. در همین حال فرمانده انتظامی مشهد به شهروندان توصیه کرد مراقب حیله گریهای مجرمان با تحریک عواطف و احساسات باشند و به هیچ وجه افراد ناشناس و غریبه را به محیط زندگی خود راه ندهند.
سرهنگ احمد نگهبان گفت:افراد کهن سال نیز رمز کارت بانکی خود را فقط در اختیار افراد آشنا و مورد اعتماد قرار دهند و از بیان رمز با صدای بلند در مراکز خرید امتناع کنند. مقام ارشد انتظامی مشهد تاکید کرد:بهترین راه برای کمک به همنوعان، ارائه کمکهای مالی به مراکز خیریهای وامدادی مانند بهزیستی و کمیته امداد امام (ره) است.