به گزارش مجله خبری نگارپایگاه تحلیلی «کانورسیشن» در گزارشی درباره افزایش سن مقامات حاکم بر آمریکا نوشته است: "وقتی بیل کلینتون در اوایل سال ۲۰۲۳ به مناسبت سیامین سالگرد تصویب قانون «مرخصی پزشکی و خانوادگی» به کاخ سفید آمد، ۷۷ سال سن داشت و ۳۰ سالی میشد که به این ساختمان پا نگذاشته بود؛ اما رئیسجمهور فعلی آمریکا از کلینتون هم چهار سال پیرتر است!
جو بایدن، رئیسجمهوری کنونی آمریکا با ۸۱ سال سن، نخستین سیاستمدار تاریخ ایالات متحده است که در این سن و سال هنوز قدرت را در دست دارد و برای انتخابات ریاستجمهوری ۲۰۲۴ هم اعلام نامزدی کرده است! رقیب اصلی بایدن، یعنی دونالد ترامپ هم ۷۷ ساله است. یک نظرسنجی در ماه اکتبر نشان داد که حدود سهچهارم رأیدهندگان آمریکایی باور دارند بایدن برای ریاستجمهوری زیادی پیر است. نیمی از رأیدهندگان هم همین نظر را درباره ترامپ دارند.
جورج اچ. دابلیو. بوش، رئیسجمهوری اسبق آمریکا در انتخابات ۱۹۹۶ از رقابت با کلینتون صرفنظر کرد؛ اما اگر وارد عرصه انتخابات شده و پیروز میشد، در روز آغاز به کار خود ۷۲ ساله بود. او در عوض ترجیح داد که به فعالیتهای بشردوستانه، چتربازی و نوههایش بپردازد. با نگاهی به سالهای پس از ریاستجمهوری بوش و همچنین ایدهآلهای بازنشستگی در آمریکا، این پرسش به وجود میآید که افراد مسنی مانند بایدن و ترامپ که بیش از ۱۵ سال پیرتر از میانگین سن بازنشستگی آمریکا هستند، بار دیگر به دنبال تصدی یکی از دشوارترین مشاغل دنیا هستند.
بایدن و ترامپ دو تن از پیرترین افرادی هستند که رئیسجمهوری آمریکا بودهاند. ویلیام هنری هریسون، رئیسجمهوری اسبق آمریکا با ۶۸ سال سن، به مدت ۱۴۰ سال رکورددار این امر بود؛ تا اینکه رونالد ریگان در ۱۹۸۱ با ۶۹ سال سن، از هریسون سبقت گرفت.
در پایان دوره ریاستجمهوری رونالد ریگان، او ۷۷ ساله بود. ترامپ در هنگام خروج از کاخ سفید ۷۴ سال داشت و حالا در جایگاه سومین رئیسجمهوری پیر آمریکا پشت سر ریگان و بایدن ایستاده است.
آمارها نشان میدهد که میانگین سن در آمریکا ۳۸.۹ سال است؛ میانگین سن در مجلس نمایندگان و مجلس سنای ایالات متحده به ترتیب ۵۸ و ۶۴ سال است. به همین دلیل است که بسیاری حکومت آمریکا را حکومت سالخوردگان یا پیرسالاری میدانند.
اخیراً مجله «وُگ نوجوان» در مقاله به شرح واژه پیرسالاری برای نوجوانان آمریکایی پرداخت. در این مقاله آمده است که حکومت سالخوردگان بیشتر در حکومتهای مذهبی مانند واتیکان و همچنین کمیتههای حاکم کمونیست مانند «پلیتبوروی کمیته مرکزی حزب کمونیست اتحاد شوروی» در دوران جنگ سرد رایج بوده و در دموکراسیها کمتر اثری از آنها دیده میشود.
بیشتر بِیبی بومرها (متولدین ۱۹۴۶ تا ۱۹۶۴ در آمریکا) که بازنشستگی خود را به تعویق انداختهاند؛ انگیزه مالی داشته و از کمبود پسانداز و افزایش تورم رنج میبرند؛ اما در مورد رهبران سیاسی آمریکا چنین نیست. اکثر آنها میلیونرهایی هستند که پولهای هنگفتی در بانکها دارند و اگر همین امروز کنار روند، میتوانند تا سالها در رفاه کامل زندگی کنند؛ پس انگیزه مالی درمورد آنها مطرح نیست.
یکی دیگر از این نظریهها انکار است. هیچکس دوست ندارد به فناپذیری خود فکر کند و حتی بسیاری از افراد بازنشستگی را معادل مرگ میدانند، زیرا در دوستان و آشنایان خود کسانی را دیدهاند که بلافاصله پس از بازنشستگی از دنیا رفتهاند. شاید به همین دلیل است که سناتور «داین فاینستاین» و قاضی دادگاه عالی «روث بیدر گینزبرگ» تا لحظه مرگ در ۹۰ و ۸۷ سالگی مشاغل خود را ترک نکردند.
برای برخی دیگر از افرادی که حاضر به بازنشستگی نمیشوند، مسئله هویت مطرح است. بسیار رهبرانی هستند که آنقدر کار کردهاند، دیگر این شغل به بخش اصلی هویت آنان بدل شده است. علاوه بر این، سالها کار باعث شده تا بسیاری از این رهبران هیچ فعالیت و سرگرمی خاصی برای دوران بازنشستگی نداشته باشند.
از سوی دیگر، برخی نظریه «ایگو» یا «نفس» را مطرح میکنند. برخی قانونگذاران گمان میکنند که جدا کردن آنها از دستگاه قانونگذاری غیرممکن است و به قول معروف کار بدون آنها پیش نمیرود.
در دنیای سیاست، قدرت هم یکی از عناصر مهم است. آنها با خود میگویند: «چرا به سخنرانی و پرواز در هواپیمای ریاستجمهوری آمریکا ادامه ندهم یا به خود نگویم که من ناجی دموکراسی هستم؟»
با این اوصاف، تصور اینکه چرا بسیاری از رهبران آمریکا نمیخواهند کنار بروند، دشوار نیست.
درخواستهای زیادی برای وضع محدودیت سنی بر مشاغل انتخاباتی فدرال آمریکا مطرح شده است. هر چه باشد، مقامات اجرای قانون فدرال حداکثر تا ۵۷ سالگی حق کار دارند و کارکنان پارکهای ملی ایالات متحده هم همینطور. اما اضطرابآورترین شغل در این کشور هیچ محدودیت سنی ندارد.
اما این تنها راه تأیید صلاحیت سیاستمداران پیر آمریکا نیست. نیکی هیلی، نامزد جمهوریخواه انتخابات ۲۰۲۴ آمریکا پیشنهاد آزمون «توانمندی ذهنی» برای نامزدهای بالای ۷۵ سال را مطرح کرده است. او میگوید قبولی در این آزمون لازمه شرکت در انتخابات ریاستجمهوری است، اما پس از پیروزی در انتخابات، رد شدن در این آزمون موجب برکناری شخص از مقام خود نمیشود.
در انتها، یک گزینه دیگر این است که با بالارفتن سن، سیاستمداران کمی از خود گذشتی به خرج داده و عرصه را به نفع جوانترها ترک کنند. آنها باید خردمندانه رفتار کرده و به یاد داشته باشند که زندگی تنها به کارکردن محدود نمیشود. "