به گزارش مجله خبری نگار به نقل از kidshealth، داشتن احساسات مثبت برای ذهن و بدن ما خوب است. ما باید همانطور که در برنامه غذایی خودمان به دنبال دریافت ویتامینهای مختلف هستیم به دنبال راههایی باشیم که خودمان را بیشتر بشناسیم تا بتوانیم بهتر به خودمان کمککنیم. احساسات مثبت و تمرین آن، یک کار حالخوبکن است که میتواند انگیزهبخش باشد. ما میخواهیم چند کلیدواژه و گروهکلمه که میتواند احساسات مثبت را توصیفکند، به همراه مثالهایی در این مطلب بیاوریم. یک یا چند مورد از آنها را انتخاب و تمرینکنید و نتیجهاش را به ما بگویید.
چه موقعیتهایی میتواند شما را شاد کند و به یکی از کلیدواژههای این گروه برساند؟ وقتی دوستانتان را میبینید و با هم خوش میگذرانید؟ وقتی برای ناهار در کنار خانواده وقت میگذرانید؟ وقتی به خانه برمیگردید و خواهر کوچک ترتان را میبینید؟ هر روز که برای دیدن یک فیلم یا یادگرفتن یک مهارت زمان میگذارید؟
«وقتی به تمام کارهایی که مادرم برای مراقبت از من انجام میدهد توجهمیکنم، واقعا از او قدردانی میکنم. برای این که در این هفته بیشتر احساس قدردانی را تجربهکنم میتوانم چیزهایی را که درباره پدرم دوست دارم و اینکه چرا خوششانس هستم که او پدر من است، فهرست کنم» اینها نمونههای کوچک قدردانی هستند. این که یک اتاق خوب برای زندگی دارم و میتوانم ساعتها در آن کتاب بخوانم هم نمونه دیگری از این مورد.
زمانی که در کلاس مورد علاقهام، یعنی برنامهنویسی هستم، کاملاً احساس علاقه میکنم. من همیشه در موسیقی حل میشوم و وقتی سازم را برمیدارم به هیچ چیز دیگری فکرنمیکنم.
برنامهریزی خواهم کرد که هر روز بعد از مدرسه، قبل از انجام تکالیفم تمرینکنم و این از من یک آدم مثبت میسازد.
من دوستدارم هر روز برای کسی به طور ناشناس یک کار دلسوزانه انجامدهم. میتوانم به پدربزرگ یا مادربزرگم سربزنم، در خیابان به یک سالمند کمک کنم تا از خیابان عبورکند. هر روز هفته از این موقعیتها پیشمیآید که میتوانم با انجامدادن آن این موضوع را در خودم تقویتکنم و کاری را برای کمک به دیگران انجام دهم. من میخواهم مهربانی را هر روز تمرینکنم و این کار را هر روز از صبح که بیدار میشوم، انجام میدهم و شاید بخواهم با خودم مهربانتر باشم.
منبع: خراسان