به گزارش مجله خبری نگار،برای من بارها پیش آمده است که وقتی تلویزیون روشن است و در حال فکر کردن و صحبت کردن با خودم یا دیگران بوده ام از کلمهای استفاده کرده ام که دقیقا در همان لحظه از تلویزیون همان کلمه پخش شد!
با اینکه موضوع صحبت من با موضوعی که گوینده تلویزیون درموردش صحبت میکرد فرق میکرد و آن کلمه هم یک کلمه متداول نبود که در اکثر جملات استفاده شود، اما در یک لحظه هر دو این کلمه را گفتیم.
این اتفاق عجیب به نظر میرسد.
ممکن است شما یاد یکی از دوستانتان بیافتید و همان لحظه او از راه برسد یا با شما تماس بگیرد.
این هم یک پدیده همزمانی است که میتوان آنرا به حس ششم مرتبط دانست.
اما اینکه یک برنامه از قبل ضبط شده تلویزیونی دقیقا در یک زمان کلمهای را بگوید که شما در همان زمان گفته اید بسیار عجیب است.
همزمانی اولین بار توسط کارل گوستاو یونگ در سال ۱۹۲۰ مورد بررسی قرار گرفت.
او معتقد بود که همزمانیها علتی دارند و به صورت اتفاقی نیستند.
ماجرای آشنایی یونگ با این پدیده زمانی بود که یکی از بیمارانش که به نزد او مراجعه کرده بود درباره سوسک طلایی که در خواب دیده بود تعریف میکرد.
در همین لحظه یونگ متوجه شد حشرهای به پنجره اتاق برخورد میکند.
حشره را گرفت و دید رنگ آن تقریبا طلایی رنگ است!
برای او این همزمانی جالب بود و ذهنش درگیر این موضوع شد.
یونگ این پدیده را مرتبط با نا خودآگاه جمعی انسانها دانست.
به عقیده او یک ناخودآگاه جمعی وجود دارد که از ابتدای تاریخ زندگی بشر بوده است.
او این پدیدههای همزمانی را مهم و رویدادهای هشدار دهنده معرفی کرد.
به عنوان مثال شما تصمیم دارید که به مسافرت بروید.
به این فکر میکنید که با قطار بروید یا با هواپیما یا با اتومبیل؟
در همین لحظه تلویزیون خبر سقوط یک هواپیما را میدهد.
این یعنی نباید با هواپیما بروید، یا مثلا در همان لحظه صدای بوق یک ماشین از بیرون از خانه شنیده میشود، این یعنی باید با ماشین بروید…
یک تجربه دیگر از خودم
یک تجربه جالب که خودم در این زمینه داشتم، این بود که با دوستم در خیابان قدم میزدیم و درباره پروژه مونارک صحبت میکردیم.
یکهو یک پروانه بزرگ مونارک سر و کله اش پیدا شد و دور ما چرخید و رفت!
آیا شما هم تجربهای در زمینه همزمانی داشته اید؟
شاید شما هم در دوران مدرسه این تجربه را داشته باشید که وقتی درس نخوانده اید و میترسید که معلم اسم شما را صدا بزند دقیقا همان لحظه که میگویید الان اسمم را صدا میکند همین اتفاق میافتد.
یا زمانی که درباره عنکبوت یا سوسک صحبت کرده اید یکهو چنین حشرهای سر و کله اش پیدا شده است.
به نظرم ضرب المثل موی کسی را آتش زدن از همین پدیده درست شده است.
ایا این فقط یک اتفاق شانسی و تصادفی است؟!
یا اینکه همه اجزای جهان بهم مرتبط هستند؟
از نظر علم احتمالات ممکن است که این پدیده کاملا تصادفی باشد و ما فقط روی مواردی که هماهنگ با هم پیش میآیند تمرکز کرده باشیم.
مثلا اگر شما دو عدد تاس داشته باشید و مرتب اینها را روی زمین بیاندازید، طبیعی است که گاهی دو عدد شبیه هم بیاید.
در واقع در طی روز اتفاقات بسیاری رخ میدهند و گاهی هم هماهنگ باهم میشوند.
قبلا در مقاله اعداد تکرار شونده بیشتر در این مورد صحبت کرده ام.
منبع:اینفو