به گزارش مجله خبری نگار، در دنیای امروز که سرعت تغییرات و پیچیدگی روزافزون مسائل اجتماعی در حال افزایش است، کمبود محبت و عدم توجه به نیازهای عاطفی افراد میتواند منجر به بروز مشکلات جدی در زندگی فردی و اجتماعی شود. در این مقاله، به بررسی عوامل کمبود محبت، پیامدهای آن و راهکارهای مقابله با این مشکل پرداخته خواهیم شد.
۱. تجربه یا خاطره تلخ: افرادی که تجربه ناخوشایند زیادی داشتهاند ممکن است به دلیل مرور خاطرات و دلسردی که به دنبال آنها میآید، نسبت به محبت و مهربانی احساس بیاعتمادی کنند.
۲. مشکلات کودکی: انزوا و مشکلات خانوادگی که شخص در دوران کودکی با آن دسته و پنجه نرم کرده است باعث میشود تا فرد در بزرگسالی کمبود محبت و عدم ارتباطات عمیق با دیگران را تجربه کند.
۳. مشکل در ارتباطات: عدم توانایی برقراری تعامل با دیگران، باعث کمبود نیازهای احساسی و اقناع نشدن میشود و به مرور شخص محبت دیگران را کمرنگتر میبیند.
۴. اختلالات شخصیتی: برخی از اختلالات شخصیتی مانند عدم اعتماد به نفس و عزت نفس کافی، عدم توانایی در برقراری روابط دوستانه و حرفهای، بیاعتمادی به دیگران، ترس از نزدیکی و ... باعث کمبود محبت میشوند.
۵. سبک زندگی: در زندگی مدرن، فشارهای روزمره و توسعه تکنولوژی ممکن است باعث کاهش صرف زمان در زندگی واقعی شویم و فرصتهای شغلی و اجتماعی کمتر، باعث کاهش روابط معنادار با دیگران میگردد.
۶. مورد سوءاستفاده قرار گرفتن: مورد سوء استفاده قرار گرفتن در یک رابطه باعث ایجاد یک تجربه بیثبات و ارتباط بی معنا میشود و القای ذهنی عدم دریافت محبت شخص را در اختلال کم محبتی قرار میدهد.
۷. فشارهای اقتصادی و اجتماعی: یکی از علل کمبود محبت در جامعه، فشارهای اقتصادی و اجتماعی برای قشر ضعیف جامعه است که تاثیر مستقیمی میشود. اشخاص به اجبار برای رفع این فشارها ممکن است زمان خود را کاهش دهند و انرژی لازم برای برقراری روابط عاطفی و محبتآمیز را نداشته باشند.
۸. فرهنگ جامعه و تربیت: فرهنگ جامعه و تربیت خانوادگی نیز در کمبود محبت نقش دارد. برخی از فرهنگها و خانوادهها به دلایل گوناگونی، به اهمیت دادن به محبت و روابط عاطفی کمتری پرداختهاند که میتواند منجر به کمبود محبت در روابط بین افراد شود.
۹. رسانههای اجتماعی: رسانههای اجتماعی با تبلیغات زرد و نشان دادن کیفیت زندگی افراد مشهور باعث ایجاد ذهنیت منفی میشود و شخص با مقایسه کردن خود روز به روز از تعاملات چهره به چهره و کمککردن به یکدیگر بازداشته میشود که در نهایت به کمبود محبت در جامعه انجام میگردد.
حتما افرادی را دیده اید که مدام در خلوت خود هستند و اجازه ورود به حریم خود را نمیدهند، اینکار باعث میشود تا فرد به سمت فعالیتهای تنها گرایانه متمایل شوند و به مرور زمان دچار کمبود محبت گردد.
اگر شخصی روابط کوتاه مدتی دارد یا مدام در حال تغییر دوستان خود است یا نمیتواند در یک رابطه ثبات قدم باشد احتمالا کمبود محبت خود را وارد روابط کرده است و این مشکل را به صورت غیرارادی بروز میدهد.
افسردگی و اضطراب میتواند آسیبهای روحی و روانی متعددی برای فرد به همراه داشته باشد که یکی از آنها آسیب کمبود محبت است، زیرا این افراد به دلیل عدم توانایی در برقراری روابط صمیمی، احساس ضعف و ناکامی کرده و از این رو میتوانند به سمت کمبود محبت متمایل شوند.
به دلیل عدم احساس پذیرش و دوستداشتن، شخص دچار آسیب روحی بسیاری میگردد و مدام با استفاده از خشونت میخواهد تا نیاز یا خواسته خود را برطرف سازد؛ بنابراین اگر فردی نحوه رفتارهای تعصبی دارد احتمالا توجه زیادی را دریافت نمیکند.
تمایل به فرار از خود واقعی و دیگران نشانه افرادی است که کمبود محبت دارند، ممکن است به سمت خودانگاره و بیاعتمادی به دیگران تمایل داشته باشند. برای درمان کمبود محبت به پزشک رواندرمان یا با استفاده از مشاوره فردی این مشکل را حل کنید
کمبود محبت میتواند باعث شود فرد نتواند در جامعه امروزی نیاز خود را مرتفع کند یا حق خود را در مشکلات برطرف سازد.
افرادی که کمبود محبت دارند، ممکن است تمایل داشته باشند که از روابط فرار کنند یا به سمت روابط کوتاهمدت و بیاهمیت تمایل داشته باشند.
در برقراری پیوند با دیگر افراد شود، به عبارت دیگر، افرادی که کمبود محبت دارند، ممکن است نتوانند در روابطی که به اشتراک گذاشتن، اعتماد و تعامل مشترک نیاز است، عملکرد موففق، بلکه در روابط کوتاهمدت و بیاهمیت فعالیت داشته باشند.
شخص به دلیل عدم توانایی در برقراری روابط صمیمی، نمیتوانند با همدیگر با احترام برخورد کنند و به سمت رفتارهای تعصبی و تندرو متمایل شوند.
افرادی که کمبود محبت دارند، ممکن است به دلیل نقص ارتباط، به سمت استفاده از دیگران برای رسیدن به هدفهای خود تمایل داشته باشند. به عبارت دیگر، این افراد ممکن است روابطی را برای تأمین نیازهای شخصی خود برقرار کنند، در حالی که این روابط نیازهای عاطفی و روابطی دو طرفه را برآورده نمیکنند.
افرادی که از محبت و حمایت اجتماعی بیبهره هستند، ممکن است به مواجهه با مشکلات روزمره کمتر مقاومت کنند و بیشتر در معرض خطر ابتلا به اختلالات روانی قرار گیرند. افزایش استرس و اضطراب ممکن است نتیجه تنشهای زیاد در زندگی روزمره، بیماریهای جسمی و روانی، تغذیه نامناسب، عوامل محیطی مانند آلودگی هوا و همچنین مشکلات مالی و اقتصادی باشد
در جامعه امروزی از الگوهای زیادی بر کیفیت زندگی اثر دارد بنابراین نبود هر کدام از این الگوها، چه برای کودکان و چه برای زوجین و بزرگسالان باعث کاهش کیفیت زندگی میگردد و باعث روابط عاطفی و محبتآمیز کمتر شود. ممکن است از لحاظ روانی و اجتماعی دچار مشکلات شوند که به کاهش کیفیت زندگی شخصی و اجتماعی آنها منجر میشود.
تعریف محبت برای هر فردی متفاوت است بنابراین زمانی که تمام نیازهای محبت گونه یک شخص نادیده گرفته میشود، شخص دچار کم خود بینی میگردد و اهمیت موضوعات مختلف را در زندگی کاهش میدهد در نیجه برای انجام هیچ کاری هیچ تصمیم گیری مشخصی ندارد و بی میل رفتار مینماید.
برای مقابله با کمبود محبت، افزایش آگاهی افراد در مورد اهمیت محبت و روابط عاطفی حیاتی است. افراد باید درک کنند که محبت و حمایت اجتماعی به عنوان یک نیاز اساسی برای سلامت روانی و اجتماعی مورد نیاز است.
یکی از راهکارهای موثر برای مقابله با کمبود محبت، تقویت مهارتهای ارتباطی افراد است. افراد باید یاد بگیرند چگونه به درستی برقراری ارتباط با دیگران و ابراز احساسات و نیازهای خود را انجام دهند.
برای مقابله با کمبود محبت، ایجاد فرصتهای بیشتر برای تعامل اجتماعی ضروری است. اجتماعات و گروههای اجتماعی میتوانند فضایی مناسب برای برقراری روابط محبتآمیز و پایدار فراهم کنند.
کاهش استفاده بیرویه از تکنولوژی و رسانههای اجتماعی میتواند به مقابله با کمبود محبت کمک کند. افراد باید تلاش کنند تا استفاده خود از اینترنت و رسانههای اجتماعی را به حد معقولی کاهش دهند و به جای آن به تعاملات چهره به چهره اهمیت بیشتری بدهند.
منبع: ذهنآرا